شهری خو گرفته با جنگ

اینجا حلب است

۱۸ تیر ۱۳۹۵ | ۱۴:۳۰ کد : ۱۹۶۰۸۹۵ اخبار اصلی خاورمیانه
سراسر خیابان های قدیمی بازار سوخته عبدل حمید و مغازه های چوبی خاکسترشده خیابان العجمی در گرد و غبار دفن شده اند.
اینجا حلب است

دیپلماسی ایرانی: شاید گرد و غبار هم یکی از عناصر فیزیکی جنگ است. سراسر خیابان های قدیمی بازار سوخته عبدل حمید و مغازه های چوبی خاکسترشده خیابان العجمی شهر حلب در گرد و غبار دفن شده اند. گرد و غبار در فضا هم هست، وقتی که با سرعت تمام از جاده و کناره شرقی مناره ویران شده و خرابه های مسجد اموی سلیمان بن عبدالملک می گذریم. ذرات خاکستری این مکان باستانی را پوشانده است، درست مانند موهبت ناخواسته تاریخی.

یک عقب نشینی کوچکی در اینجا، در میان کوچه پس کوچه های مرکز باستانی این شهر غمزده وجود داشته است. هر بار که به اینجا می آیم جبهه نصرت کمی بیشتر به سوی غرب حلب پیشروی کرده است. نیروهای سوری خود را برای آنچه ما آن را «موقعیت های آمادگی» می خوانیم، عقب کشیده اند.

اما در حال حاضر درگیری ها در خط مقدم آرام گرفته است، ورقه های پلاستیکی تک تیراندازها را در ورودی ساختمان های قدیمی پنهان کرده اند، سه زره پوش جدید نظامی BMP روسی متعلق به ارتش سوریه در زیر فانوس هایی به سبک عثمانی در مقابل هتلی که مدت هاست از ویرانی اش می گذرد، آرام گرفته اند. اما بالاتر از همه آنها، ارگ امیر سیف الدین الحمدانی با برج و باروی خود ایستاده است. بسیاری از برج و باروهای این ارگ که بر روی تپه نسبتا بلند قرار دارد، به طرز مرموزی از توفان درگیری های موشکی که تمام منطقه را هدف قرار داده اند، جان سالم به در برده است. این ارگ در اینجا پایه و اساس تمدنی است که پنج هزار سال قدمت دارد. می توانید با باد تابستان در کوچه های آن سرگردان شوید و با کرکره های شکسته آهنی فروشگاه های ویران شده برخورد کنید؛ مسجدی درهم شکسته را در خیابان پشت سر بگذارید که هنوز بخشی از نام آن که به رنگ آبی در گوشه ای نوشته شده، قابل مشاهده است؛ و هر یکی دو دقیقه (فقط برای دو ثانیه) به قلعه سفید بلندی که در برابر آبی آسمان تابستانی خودنمایی می کند، نگاهی بیندازید، قلعه ای که یکی از بزرگترین قلعه های جهان است.  

در نزدیکی بازار خان الوزیر مسجد ویران شده دیگری وجود دارد که یک لوستر بزرگ خوشه ای پوشیده در گرد و غبار هنوز از سقف آن آویزان است و پس از آن یک مدرسه پر ستون عثمانی و یک جاده که با دفاتر مدرن حکومتی احاطه شده است. گویی پای جنگ هنوز به اینجا نرسیده است. کمتر از 100 متر آن طرف تر، یک نظامی در حال آبیاری آفتابگردان های منزلش است.  به رغم سر و صدای اسلحه در تمام طول روز و شب در اطراف حلب، شلیک های بی امان موشکی، و نفیر گاه و بیگاه تک تیراندازها، اینجا را می توان خط مقدم "آرام" نامید.

در سایه یک فروشگاه سوخته، از پله های سنگی کثیفی پایین می رویم و وارد تونل تاریکی می شویم که حدود شش فوت عرض دارد. گرد و غبار در اینجا غلیظ تر است و فضا را خوفناک تر نشان می دهد. آرام بر روی سنگ ها و کیسه های شنی که برای بالا آوردن کف دالان بر روی هم چیده شده اند، حرکت می کنیم. سوری ها تنها یک سرباز کم حرف را با ما روانه کرده اند. ما در حال عبور از زیر خط جبهه نصرت هستیم که قلعه را محاصره کرده اند. دشمنان رژیم سوریه حالا تنها چند فوت بالاتر از سر ما هستند.

پس از طی 100 متر، فضا تغییر می کند. اینجا دیوارها از سنگ پوشیده شده اند. ما حالا در یک تونل باستانی هستیم. از این تونل بدون هیچ چراغ نفتی و تنها با استفاده از نور سفید تلفن های همراه عبور می کنیم. سپس از پله های مارپیچ هزار ساله ای بالا می رویم. وارد گذرگاه طاقدار بزرگ و خنکی می شویم و سپس نور خورشید دوباره نمایان می شود. ما هنوز در محوطه ارگ هستیم که همچنان در اختیار نیروهای سوری است. در داخل دیوارهای قلعه تسلیحات سنگین دیده می شود.

از اینجا می توان متوجه شد که چرا نیروهای سوریه تلاش دارند تا از این منطقه دفاع کنند. تسلط بر چنین منطقه ای رویای هر جنگجویی است. این دژ مشرف به منطقه ای است کم ارتفاع در مرزهای شمالی ترکیه، چشم اندازی از دشت های وسیعی که به شهر رقه می رسند، و افق خاکستری متمایل به قهوه ای در جنوب شرق، جایی که جاده کویری آن به شهر دمشق ختم می شود.

اما در زیر این دژ، از طریق حفره ای در یک دیوار ضخیم سه فوتی می توانیم خودروها و کامیون هایی را که به سوی شرق شهر حلب در حرکت هستند را ببینیم. منطقه ای که جت های جنگنده نیروهای دولتی بر فراز آن پرواز می کنند. مردم حلب می گویند که می توانید جنگنده های سوری را ببنید، اما بمب اندازهای روسی را که بسیار سریع یا با ارتفاع بسیار بالا حرکت می کنند را نمی توانید ببینید. غرب حلب تحت حملات موشکی شورشیان قرار دارد، با این حال دانشگاه ها و فروشگاه ها باز هستند و ماموران راهنمایی و رانندگی در زیر آفتاب تند همچنان در خیابان ها مشغول به کار هستند. بله، تاریخ شکسته حلب شاید همین حالا در برابر چشمان ما قرار دارد، در همین خانه هایی که توسط قصابان امروزی سوریه ویران می شوند. 

منبع: ایندیپندنت/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/30

کلید واژه ها: سوريه حلب جبهه نصرت


نظر شما :