جهان با خطر ظهور گرایشهای ملی گرایانه روبهرو است
ترامپ؛ کیم جونگ اون آمریکایی
نویسنده: کریستوفر هیل
دیپلماسی ایرانی: از هر زاویه ای که نگاه کنیم، هفتمین کنگره سراسری حزب کمونیسم کره شمالی ناامید کننده بود. تنها دستاور این کنگره از میان بردن اندک امید موجود برای توجه کیم جونگ اون به لزوم اصلاحات اقتصادی در کشور بود.
در حالی که کیم جونگ اون سخنی از شرایط اقتصادی فجیع کشور به میان نیاورد، توان هسته ای را به عنوان مهم ترین مایه مباهات ملت کره شمالی اعلام کرد. دولت کره شمالی بر خلاف توافق های قبلی برای توقف برنامه هسته ای کره شمالی، برنامه های تحقیق و توسعه جدیدی را برای دستیابی به تکنولوژی های پیشرفته در عرصه توان هسته ای آغاز کرده است.
پس از فروپاشی دیوار برلین، اغلب کشورها به اقتصاد بازار آزاد روی آورده اند. اما کره شمالی همچنان به انزوای خود ادامه می دهد. رژیم کره شمالی نوعی جهان بینی ملی گرایانه را ترویج کرده است که هرگونه همکاری با دیگر کشورهای جهان را به مثابه تهدیدی برای حاکیمت خود می بیند. کنگره اخیر نیز نشان داد که در آنیده نزدیک این جهان بینی متحول نخواهد شد.
اما در حال حاضر کره شمالی تنها کشوری نیست که ملی گرایی و اقتدارگرایی را پیشه خود کرده است. اشاعه ملی گرایی را هم اکنون می توان در اقسا نقاط جهان، از مناطق درگیر تعارضات گرفته تا بزرگترین دموکراسی ها شاهد بود. اگر چه ظهور کره شمالی دیگری محتمل نیست، اما اوج گیری گرایش های ملی گرایانه و ضدلیبرالیستی می تواند مشکل ساز باشد.
همه کشورها گرفتار مشکلات ساختاری هستند و طبیعی است که در همه کشورها ایجاد توازن قورت میات قدرت دولت مرزی و اولویت اقلیت ها، حقوق مناطق و اقتدار هویت های محلی دشوار است. اما در طی زمان راه حل هایی برای تسهیل این مشکلات داخلی به وجود آمده اند. یکی از این راه حل ها همگرایی در موجودیت هایی گسترده تر مانند اتحادیه اروپا است. متاسفانه استفاده از این مدل مانند گذشته کارا نیست و نظرسنجی های عمومی نیز نشان می دهد که ماهیت های فراملیتی در حال از دست دادن محبوبیت خود هستند. تمایل به خروج بریتانیا از اتحادیه می تواند شاهدی بر این مدعا باشد.
در این میان، کشورهایی مثل ترکیه که خارج از اتحادیه اروپا هستند، تلاش می کنند بدون پذیرش مسئولیت هایی که رفتار آنها را محدود می کند، مسیر خود را به داخل اتحادیه باز کنند. اما ترکیه هر چه بیشتر برای شکل دادن به امور خاورمیانه تلاش می کند، بیشتر از این که شبیه یک دولت - ملت قوی شود، شبیه یک قدرت منطقه ای خودسر می شود که نتوانسته از تاریخ درس بگیرد.
آشوب موجود در خاورمیانه معضلی نه تنها در مقابل ترکیه، بلکه مقابل جهانیان است. آنهایی که تصور می کردند بهار عربی می تواند خاورمیانه را وارد دوران دموکراسی کند، هرگز پیش بینی نمی کردند که نیروهای پس رونده - نظیر داعش - چه قدرت و تاثیری می توانند در عقب گرد موقعیت منطقه داشته باشند. حتی کشورهایی که سخت برای حفظ دولت سکولار تلاش کرده اند، در نهایت گرفتار دولت نظامی شده اند. مصر مثال خوبی از افتادن به دام این تله است.
تضعیف دموکراسی با یک رویه دیگر نیز همراه بوده است: ظهور دشمنی میان کشورهایی که می توانند از همکاری، به مراتب بیش از رقابت منفعت بجویند. روسیه تبدیل به یک قدرت تجدید نظر طلب شده است. چین، به نوبه خود برای تثبیت دعاوی سرزمینی خود وارد تلاش های یک جانبه در دریای چین جنوبی شده است. این اقدام نه تنها روابط آن را با همسایگانش در منطقه پیچیده تر کرده، بلکه رابطه آن با آمریکا را نیز دچار مشکل کرده است.
آمریکا نیز با مشکلات خاص خود مواجه است. انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری و بویژه ظهور ترامپ، شک و تردیدها را در مورد توان آمریکا برای مدیریت شرایط جهانی برانگیخته است.
کمپین ترامپ با گرایش های ملی گرایانه خشن، حمایت از قوانین ضد مهاجرت و انتقاد از روابط آمریکا با متحدان و مخالفان خود شناخته شده است. ترامپ هم اکنون هواداران وفاداری دارد. این موضوع نشان می دهد که تا چه اندازه نظم جهانی معاصر آسیب پذیر است.
خلق و خوی ترامپ نشان می دهد که وی از درایت و دانش لازم برای نظارت و رهبری جهانی برخوردار نیست. از این رو می توان دونالد ترامپ را با کیم جونگ اون مقایسه کرد. تفاوت عمده آنها این است که کیم تنها بر کشور کوچک کره شمالی سلطه دارد، اما نفوذ ترامپ در صورت پیروزی به مراتب ورای مرزهای سرزمینی ایالات متحده خواهد بود.
منبع: پراجکت سیندیکیت / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 25
نظر شما :