مسیر تنشزدایی ایران و عربستان
محمدعلی سبحانی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در روزنامه شرق نوشت:
تحولات روزهای گذشته در روابط ایران و عربستان، این سؤال را در ذهن ایرانیان و مؤسسات پژوهشی خارجی که روابط دو کشور را دنبال می کنند، تداعی کرده است که آیا می توان آغاز حرکت در مسیر تنش زدایی میان دو کشور را اعلام کرد؟ با توجه به تغییر موازنه در منطقه و فضایی که با نقش آفرینی مؤثر دکتر ظریف در دو نشست برگزارشده در وین درباره سوریه شکل گرفت، حکومت عربستان با شرایط تازه ای مواجه شده است.
امیدواری به جمع بندی در جامعه بین الملل در قبال اهمیت مبارزه واقعی با گروه های تروریستی تکفیری و ایفای نقش دولت سوریه تا زمان انتخابات و سپردن حق تعیین سرنوشت به مردم این کشور، در انتخاباتی آزاد، با آنچه عربستان به دنبال آن بود، تفاوت دارد. در موضوع یمن نیز سعودی ها به نتیجه دلخواه خود نرسیدند و طولانی شدن جنگ، راهی جز توافق بر سر گزینه های سیاسی میان طرف های درگیر باقی نگذاشته است.
طولانی شدن رفتارهای غیرصمیمیانه عربستان با ایران و بی نتیجه بودن آن، احتمالا مدنظر مسئولان دولت عربستان قرار گرفته است. مجموعه این عوامل سبب شده عربستان باور کند از راه جنگ، خصومت و تنش نمی تواند منافع ملی خود را محقق کند. در تحلیل های قبلی بر این نکته تأکید کرده ام که مسائل خاورمیانه، سه سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی دارد. فضای بین المللی این روزها، بیش از هر زمانی، خواستار تعامل ایران و عربستان برای کاهش آسیب های پدیدآمده در منطقه و حتی جهان است.
در سطح منطقه ای نیز چنین نگاهی حتی در میان برخی اعراب وجود دارد. مسائل داخلی کشورهای منطقه هم به گونه ای است که افکار عمومی آنها از پیوستن همه کشورها به قطار گفت وگوهای هدفمند و مؤثر دیپلماتیک استقبال می کنند. درهمین راستا موضع مثبت وزیر خارجه عربستان که به تازگی اعلام شده و معرفی سفیر جدید این کشور در تهران را نیز نباید از نظر دور داشت. سقوط آزاد بهای نفت و سخنان وزیر نفت عربستان درباره حق ایران برای استفاده از سهمیه تولید خود پس از برجام و همچنین مسائل ایجادشده میان ترکیه، روسیه و عراق هم گره مسائل منطقه را کورتر کرده است.
در این اوضاع و احوال، حکام عربستان که نسبت به روزهای آغاز کار ملک سلمان، پخته تر شده و ناکامی سیاست های تنش زا را مشاهده کرده اند، پالس های مثبتی به ایران مخابره می کنند. عربستان می داند اگر احیانا جملاتی در رسانه ها و برخی تریبون ها در ایران و ترکیه درباره روابط دو کشور بیان می شود، امری موقتی است و دو کشور در مسائل راهبردی منطقه، ناگزیر به همکاری هستند. شرایط خاص جغرافیای انسانی در مناطق شمال عراق، سوریه و جنوب ترکیه، مسئله کردها و توسعه ناامنی در منطقه، ایران و ترکیه را به این سمت خواهد برد که باید به عنوان دو کشور قدرتمند منطقه ای برای جلوگیری از توسعه ناامنی همکاری کنند.
ایران آماده ورود به پسابرجام و لغو تحریم هاست و کاهش بهای نفت، همه کشورهای نفت خیز، ازجمله ایران و عربستان را تهدید می کند. با توجه به قدرت اجتماعی موجود در ایران و همبستگی افکار عمومی در مسائل ملی، مشخص بود که تحریم ها با وجود لطماتی که برای اقتصاد و زندگی مردم به همراه داشت؛ اما تأثیرپذیری جدی در دولت ایران ایجاد نخواهد کرد. همه این تجربیات اکنون مقابل عربستان و سایر کشورهای منطقه قرار دارد و احتمالا عربستان را به سمت نوعی واقع گرایی منطقه ای سوق خواهد داد...
البته این آغاز راه است و اصلا به این معنا نیست که مسائل به سرعت حل می شود. پرونده های زیادی بین دو طرف وجود دارد که باید در نوبت رسیدگی قرار گیرد؛ از فاجعه منا گرفته تا برخی کارشکنی ها در فرایند مذاکرات هسته ای و همچنین توضیح درباره اهداف منطقه ای ایران که نمی خواهد نوعی جنگ طایفه ای و فرقه ای را با عربستان و برخی کشورهای دیگر پدید آورد. آنچه مهم است اینکه در فرایند گفت وگو می توان برای این مسائل راه حل پیدا کرد.
مذاکرات هدفمند هسته ای دکتر ظریف و تیم ایشان در فرصت ٢٣ ماهه با شش قدرت جهانی نشان داد نمی توان به امید حل مشکلات نشست و سپس گفت وگو را آغاز کرد. ما در محیط انتزاعی زندگی نمی کنیم. واقعیت های جهانِ امروز ایجاب می کند با سیاست برد- برد به دنبال راه حل های دیپلماتیک باشیم و ایران و عربستان هم می توانند مسیر دوسر سود را برای روابط خود انتخاب کنند.
نظر شما :