بیست وششمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
از نگاه امریکا اعضای داعش بشر نیستند
دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش بیست وششم این یادداشت ها می آید:
در ابتدای دیدارم با یکی از مسئولان مهم در کاخ سفید که پیگیر امور سوریه و لبنان و دیگر کشورهای خاورمیانه است، درباره سوریه پرسیدم: «آیا اعتقاد داری که اصلا برای بحران – جنگ داخلی در سوریه راه حل سیاسی وجود دارد؟» و در ادامه افزودم: «گفته می شود که شما و اروپایی ها به این باور رسیده اید که داعش و جهادی ها می توانند جلوی اسد را بگیرند یا از احتمال رویارویی شما با او البته منظور غیر نظامی است، بکاهند؟ سوال دومم درباره نشست های ژنو یک و دو و شاید سه و نشست های مسکو و شاید نشست های احتمالی در دیگر پایتخت ها بود.»
جواب داد: «راه حل سوریه نظامی نیست. همیشه راه حل سیاسی بوده است. ما با اسد آشتی نمی کنیم. او را دشمن خود می دانیم دقیقا مثل داعش. ما به مخالفان اسلحه دادیم و از مدت ها پیش به آنها کمک می کردیم. اما ایجاد داعش و امثال آن مشکلات جدید و بزرگی به وجود آوردند که رویارویی با آنها گریزناپذیر است. اسد خودش انقلاب را خراب کرد. و شاید بتوان گفت که با بشکه های آتش زایش باعث رشد این گروه های وحشی شد. و ما به هیچ وجه حرف او را در مصاحبه با بی. بی. سی که گفت: "نیروهایش چنین بشکه هایی بر سر مردمش نمی ریزند" را باور نمی کنیم. اسد نسبت به وضعیت فعلی مسئول است، برای همین ما با او نه مذاکره می کنیم و نه حرف می زنیم. البته وقتی صحبت از راه حل سیاسی می زنیم منظورمان مذاکره مخالفان با حکومت سوریه است. منظور ما داعش و امثال آن نیست. اگر نفسی برای کسی باقی ماند می توان گفت وگوها را آغاز کرد و به راه حل سیاسی رسید. ژنو اول شکست خورد، مسکوی اول هم شکست خورد. مسکو امروز اعتراف می کند که گفت وگوها یا نشست هایش به دلایل مختلف شکست خوردند، یکی از دلایل آن عدم سعه صدر مخالفان و نوع مذاکرات آنها با حکومت سوریه بود. آیا می توانی تصور کنی که الجعفری، نماینده اسد در سازمان ملل طرف گفت وگو با مخالفان باشد؟ ما نمی توانیم بگوییم که روسیه وقتی مخالفان را برای مذاکره با حکومت سوریه در پایتخت خود دعوت کرد، نیت صادقانه ای داشت. حقیقت این کار را هم نمی دانیم. قطعا یا احتمالا روسیه راه حل سیاسی را ترجیح می دهد. اما بین چه کسی با چه کسی؟ آیا احیانا با اسد هم به اختلاف می خورند. یا حتی با ایران. اسد با هر دوی آنها و شاید هم علیه آنها بازی می کند. البته مسکو دوست ندارد دائما به اسد پول بدهد. اما برای خود سیاستی دارد و در منطقه وجود دارد. کما این که سرمایه گذاری سیاسی در آن می کند. روسیه تلاش می کند داشته های خود را حفظ کند. البته نباید اختلاف ها در مواضع روسیه و امریکا را با آن چه در سوریه می گذرد و اختلافاتی که بر سر آن دارند یا بحران های دیگر در جهان مثل اوکراین ربط داد، شاید بتوان گفت که جنگ سرد جدیدی میان آنها به وجود آمده است. این صحیح نیست.»
پرسیدم: «آیا فکر می کنی اسد بتواند با جنگ القلمون منطقه را بازیابد؟ حرف هایی است که می گویند اسد تطبیق طرح "ب" را آغاز کرده است، به دنبال آن می خواهد منطقه سوریه را محدود به همان جاهایی کند که تا کنون حفظ کرده، بعید است بتواند همه سوریه را پس بگیرد. به هر حال، اگر نظر مرا می خواهی، من معتقدم استحاله کل سوریه را در بر گرفته و اکنون اسد اجرای طرح "ب" را آغاز کرده است.»
جواب داد: «به نظر من سوریه بر خلاف تصور بعضی ها محکوم به حکومت مرکزی نیست. حکومت خاندان اسد به الحسکه یا مثلا مناطق کردنشین یا مناطق دیگر نخواهد رسید. یک بار از القرداحه دیدن کردم و تصور می کردم بهشت باشد برای این که زادگاه یا شهر خانواد اسد است. اما دیدم که وضعیت بدی دارد، خیابان هایش بسیار کوچک و تنگ هستند و کلبه ها و خانه هایش قدیمی و شهر بسیار کثیف است. ثروت های سوریه برای همه توزیع نشده است.»
نظر دادم: «این صحیح است. اما حکومت خانواد بشار اسد به واسطه سازمان امنیت و نیروهای امنیتی و نظامی توانستند سوریه را حفظ کنند. برای همین نمی توان گفت که قدرت آنها محدود به دمشق و فقط مناطق محدودی بوده است.»
جواب داد: «به نظر من سوریه در آستانه فروپاشی است. ما یک سوریه مذهبی داریم که مذهبی بودن آن کمتر از لبنان و عراق و مثل آنها است. همه در سوریه احساس میهنی سوری دارند. این مساله سبب شده است در حال حاضر شبح تجزیه دور شود.»
نظر دادم: «من صحبت از تجزیه نکردم. تقریبا 70 درصد مردم سوریه پیرو اسلام سنی هستند و مابقی که به آنها "مختلف" می گویند پیرو ادیان علوی و اسماعیلی و دروزی و مسیحی با فرقه های متعدد آن هستند. و برای این که اکثریت سنی هستند شاید راه حل در این باشد که کشوری به وجود آید که همه را در خود جمع کند اما غیرمرکزی باشد یا محدود به کردها یا علوی ها نباشد. چنین چیزی در حال حاصر در عراق پیش نمی رود با وجود این که 65 درصد از مردم آن پیرو اسلام شیعی هستند. دلیل آن هم این است که در جهان عرب و حتی در جهان اسلام اقلیت هستند. آنها همیشه از سنی ها ترسیده اند. چنین ترسی را سنی های سوریه با وجود همه اتفاقاتی که بر آنها رفته است، احساس نمی کنند.»
نظر داد: «به هر حال از هیچ کدام از مخالفان به استثنای افراد معدودی نشنیدم که صحبت از تجزیه سوریه کنند. این که اسد بتواند همه سوریه را دوباره بگیرد، احتمال سختی است. اما بشار اسد پس گرفتن الغوطه (غوطه دمشق) و قلمون را ادامه می دهد. و خواهیم دید چه پیش خواهد آمد.»
نظر دادم: «شما با داعش و النصره و امثال آنها با نیروهای نظامی می جنگید در حالی که جنگ شما با اسد سیاسی است. یک عدم توازنی در این مساله مشاهده می شود در حالی که ارتش اسد حمایت مالی و نظامی از روسیه و ایران دریافت می کند و مورد حمایت نیروهای مبارز غیر سوری است.»
جواب داد: «ما داعش و امثال آن را به شیوه نظامی می زنیم برای این که باید از شر آنها خلاص شد چون که آنها آدم (بشر) نیستند. آنها همچنین نه یک کشور بلکه کشورها را نابود می کنند. در عین حال ما نگفتیم که اسد باید در قدرت بماند. از قوه زور علیه او استفاده نکردیم برای این که نمی خواهیم سوریه و ملت آن را نابود کنیم. ما به دنبال راه حل سیاسی در سوریه هستیم. این راه حل در صورتی که مذاکره ای بر سر آن نشود به دست نمی آید. باید اسد و مخالفان بر سر راه حل سیاسی با یکدیگر مذاکره کنند. البته این به آن معنا نیست که اسد جزئی از راه حل است اما به هر حال مجبوریم او را به عنوان بخشی از گفت وگوها برای رسیدن به راه حل بپذیریم، شاید در آینده علوی ها یا بعضی از کسانی که با اسد کار می کنند به عنوان فرد یا طایفه مورد آزار و اذیت قرار بگیرند و در معرض انتقام باشند، به هر حال آنها بخشی از تیم او بوده اند، شاید در صورت وقوع چنین وضعیتی او را رها کنند. به هر حال استفان دومیستورا، نماینده سازمان ملل در امور سوریه وقتی گفت که اسد جزئی از راه حل است، اشتباه کرد. وقتی این حرف را هم زد خیلی مورد انتقاد قرار گرفت. اما بعدا حرفش را تصحیح کرد و گفت که منظورش این بوده که گفت وگو و مذاکره با اسد ضروری است.»
پرسیدم: «عده ای می گویند که حوادث سوریه دامن لبنان را هم خواهد گرفت. نظر تو چیست؟»
جواب داد: «ما هم از این مساله نگرانیم. بر اساس اطلاعات ما داعش و النصره در حال طرح ریزی برای حمله به لبنان هستند و وقتی که آب ها از آسیاب بیفتد این حمله را انجام خواهند داد. برای همین ما همه کمک های لازم را برای ارتش لبنان برای رویارویی با این تهدید خواهیم فرستاد. تقریبا هر هفته می خوانید که دیوید هیل، سفیر ما در لبنان با یکی از مسئولان نظامی چه در بیروت چه در فرودگاه چه در مناطق دیگر دیدار می کند. ارتش به مسئولیت خود به خوبی عمل می کند و ما هم به آن ارج می نهیم و از آن حمایت می کنیم.»
ادامه دارد...
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :