واشنگتن تا کجا میتواند بیتفاوت بماند؟
حمله داعش و پایان توهم قدرت سعودی
نویسنده: کریستین رابرتز
دیپلماسی ایرانی: دو هفته، دو بمب گذاری انتحاری! و در هر دو حمله، مساجد شیعیان در سرزمینی با اکثریت سنی هدف قرار گرفتند. در هر دو مورد نیز داعش مسئولیت حمله را بر عهده گرفت. در حقیقت، داعش هدف جدید خود را تعیین کرده است و این مرتبه منافع آمریکا را در منطقه بیش از هر زمان دیگری تهدید می کند.
متاسفانه اگر این حملات در عراق و یا سوریه صورت می گرفتند، جای تعجب نداشت. اما این بمب گذاری ها در عربستان سعودی رخ دادند که ارزشمندترین اماکن مقدس مسلمانان در آن واقع است و قدرتمندترین پادشاهان سنی در آن حکومت می کنند؛ سرزمینی نسبتا وسیع که ثبات تاکنون از طریق اقدامات بی رحمانه حکومت استبدادی در آن حفظ شده و این در حالی است که کشورهای همسایه عربستان در پی انقلاب های مردمی و مداخله تروریست ها دچار بی ثباتی شده اند. البته این تنها چیزی است که آمریکا در مورد دوست خود یعنی عربستان سعودی به آن اهمیت می دهد؛ واشنگتن به ثبات بیشتر از آن نیاز دارد که بخواهد در مورد شیوه خاندان آل سعود برای دستیابی به آن حساسیت نشان دهد.
اما روز 29 ماه مه در شهر دمام واقع در سواحل شرقی سعودی مردی که لباس زنانه به تن داشت، جلیقه انفجاری خود را در مقابل یکی از مساجد شیعیان منفجر کرد؛ این حمله 3 کشته بر جا گذاشت. اگر نگهبانان از ورود بمبگذار به داخل مسجد جلوگیری نکرده و وی را مجبور به بازگشت به محوطه پارکینگ نکرده بودند، حمله فاجعه بزرگتری به بار می آورد. داعش اکنون رجزخوانی می کند که به رغم تشدید تدابیر امنیتی پس از اولین حمله این گروه، نیروی آنها باز هم توانسته است خود را به هدف برساند. داعش 8 روز پیش در اولین حمله خود یکی دیگر از مساجد شیعیان را در روستایی موسوم به قدیح هدف گرفت. در این حمله 21 نفر کشته شدند.
مایک سینگ مدیر ارشد پیشین امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی در دولت جورج دبلیو بوش در این باره گفت: «این حملات به طور قطع حائز اهمیت هستند. این حملات با هدف تشدید اختلاف های فرقه ای صورت گرفتند، دقیقا همان گونه که داعش در دیگر مناطق سعی داشت چنین کاری انجام دهد.»
حق با سینگ است؛ داعش سعی دارد به دشمنی ها میان سنی و شیعه در سرتاسر جهان اسلام دامن زند، شاید همان اندازه ای که سعی دارد خشونت میان مسلمانان و غیرمسلمانان را ترویج دهد؛ چرا که این اقدامات آنها در دستیابی به اهداف خلیفه گری کمک می کند.
اما برای آمریکا بیشتر این مسئله حائز اهمیت است که از معنای حمله ناگهانی داعش علیه عربستان سعودی آگاه شود و این مسئله اگر برای سیاست گذاران خاورمیانه در واشنگتن نگران کننده نیست، دست کم می بایست دلسرد کننده باشد.
یکی از مواردی که با این حملات مشخص شد این است که ریاض کنترل لازم را بر سرزمین های خود ندارد؛ دست کم نه آن اندازه ای که آمریکا باور دارد. و اگر خاندان سلطنتی به اندازه تصورات واشنگتن سرزمین های خود را تحت کنترل ندارند، دیگر کدام ضعف های خود را پنهان کرده اند؟ دیگر در چه زمینه هایی آسیب پذیر هستند؟
آمریکایی ها دوست ندارند در مورد مشکلات با عربستان سعودی گفتگو کنند. یکی از دلایل این است که این گفتگو ریاض را خواهد آزرد. سعودی ها به اندازه ای به خواسته های ناخوشایند آمریکا در منطقه عمل می کنند که بتوانند اندکی خاطر آسوده و آزادی عمل طلب کنند؛ در مجموع پادشاهی های حاشیه خلیج فارس تنها در مواردی محدود آمریکا را در پی اقدامات نظامی مورد انتقاد قرار می دهند و در خفا و زمانی که واشنگتن در خواب بسر می برد، با اسرائیل در مورد منافع مشترک گفتگو می کنند.
تصور این که مسئله به نفت ارتباطی نداشته باشد، احمقانه است؛ اما در حقیقت، مشکل کاتالیزورها برای همکاری نیست بلکه دیگر زمینه ای برای همکاری وجود ندارد. واقعیت این است که این مسئله افسانه هایی را که آمریکا در مورد سلطنت استبدادی مورد علاقه خود ساخته بود، زیر سوال برد. خاندان سلطنتی دولتی را به شیوه کاملا استبدادی اداره می کنند؛ این دولت حقوق شهروندان را زیر پا می گذارد، تبعیض جنسیتی علیه زنان قائل می شود و برای محافظت از جوامع اقلیت اقدام چندانی انجام نمی دهد. همه سر بریدن ها و ناپدید شدن ها در عربستان رخ می دهد و مسئله این است که آنها دست کم باید آن اندازه ای که ما آمریکایی ها لازم داریم سرسخت باشند و می بایست قدرت سنی باشند که به آمریکا در تحت نظر گرفتن ایران کمک می کنند.
در حقیقت، توهمات یک آمریکایی که باور داشت ریاض قدرتی پایان ناپذیر دارد، به توهمات آمریکایی دیگری انجامید که تصور می کند ایران جرأت کنار کشیدن از توافق با آمریکا را ندارد. این استدلال از این باور نشات می گیرد که سعودی ها تهدیدی جدی و همیشگی را برای ایران ایجاد می کنند که سبب می شود تهران از هر گونه اقدامی در بر هم زدن ثبات خودداری کند. برای نمونه، ایران احتمالا به کمک های خود به حزب الله ادامه خواهد داد؛ اما به طور قطع اردن را بمباران نمی کند و از توافق هسته ای نیز برای ساختن بمب اتم استفاده نخواهد کرد.
به هر جهت، مرحله جدید برنامه جنگی داعش در عربستان می تواند توهمات در مورد قدرت عظیم سعودی را نابود کند و این مسئله وحشتناک است؛ چرا که بدون عربستان سعودی، آخرین نیروها برای تحت نظر گرفتن ایرانی ها جاسوس های اسرائیلی خواهند بود. حتی اگر آمریکا هیچ دلیلی برای توجه به تهدید داعش نداشته باشد، همین یک دلیل برای جلب توجه واشنگتن به اتفاقات در حال وقوع در عربستان سعودی کافی است.
منبع: نشنال ژورنال / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :