خیال باطل سناریوی فعالیتهای مخفیانه
از برنامه اتمی ایران نترسید
نویسنده: ژاکلین ئی. سی. هیمانس
دیپلماسی ایرانی: در مهلت اخیر تمدید شده برای ادامه مذاکرات بر سر پرونده هسته ای ایران، نکته دردسرساز مهم تعداد سانتریفیوژهایی بود که تهران مجاز است جهت ادامه غنی سازی آن را حفظ کند. تعداد این سانتریفیوژ ها مهم است چرا که هر چه سانتریفیوژهای بیشتری کار کند ایران زود تر می تواند به نقطه غیرقابل بازگشت هسته ای برسد. با توجه به برآوردهای استاندارد، سانتریفیوژهای موجود فعلی ایران در حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ عملیاتی است که ایران را قادر به غنی سازی مقدار زیادی اورانیوم در اندازه نظامی برای ساخت حداقل یک بمب اتمی در عرض فقط چند ماه می کند. دولت باراک اوباما بر این باور است که می تواند ایران را متقاعد کند و به اندازه کافی از آن جدول زمانی عقب بکشد و بحران فعلی را بگونه ای فروبنشاند که روابط دو طرف شکل عادی به خود بگیرد.
انتقاد ها از مذاکرات عمدتا بر این محور بود که ایالات متحده امریکا و دیگر مذاکره کنندگان، تمرکز نادرستی بر موضوع تعداد سانتریفیوژ ها در مراکز شناخته شده هسته ای ایران داشتند. با توجه به این انتقادات، سناریوی آستانه غیرقابل بازگشت که باعث شد مذاکرات تا نیمه شب ادامه پیدا کند، به اندازه سناریوهای دیگر مثل فعالیت های دزدکی اتمی خطرناک نیست. ایرانی که تصمیم گرفته است فعالیت های دزدکی داشته باشد تا اینکه زود تر به آستانه غیرقابل بازگشت برسد، بیشتر با قوانین مرتبط یا نظارت نزدیک بر مراکز غنی سازی و تاسیسات شناخته شده بازی می کند تا اینکه مخفیانه بمبی را در جای دیگری بسازد. بنابراین، برای اینکه کارآمد باشیم، یک توافق جامع هسته ای با ایران، این کشور را غرق در بازرسی های بین المللی می کند.
بطور خلاصه، هر چه شانس های بیشتری برای سناریوهای دزدکی وجود داشته باشد، شانس های اندکی برای حل و فصل معقولانه بحران اتمی باقی خواهد ماند. واشنگتن و شرکایش قطعا نیاز دارند در مقابل همه احتمالات آمادگی داشته باشند. این قابل بحث است که آیا ایران واقعا به دنبال بمب است؟ به هر حال این کشور میل شدیدی به پیگیری فعالیت های مخفیانه اتمی از خود نشان داده است. وجود هر دو تاسیسات غنی سازی موجود ایران یکی بعد از افشای گزارش های آژانس های اطلاعاتی در ۲۰۰۲ و دیگری در ۲۰۰۹ علنی شد. حتی امروز که بازرسان خواهان دسترسی به سایت ها یا افراد مشکوک هستند، در اغالب موارد بنظر می رسد اولین واکنش طبیعی تهران امتناع از قبول آن است.
با وجودی که شانس فعالیت های دزدکی ایران تقریبا بالاست، فرصت موفقیت این دست فعالیت ها بسیار پایین است. آژانس های جاسوسی دنیا منابع زیادی را برای ردیابی فعالیت های صورت گرفته در داخل ایران اخصاص داده اند، در یک توافق اتمی جدی هر تلاشی برای تقلب احتمالا با موانع جدی روبرو خواهد شد. اگر تهران به طریقی بدون دریافت هشداری در این فعالیت ها تقلب کند، برنامه مخفیانه اش بسیار آرام پیش خواهد رفت. بعلاوه، حتی با فرض احتمال قوی پیشرفت در برنامه کارآمد بسیار سری از سوی ایران، این کشور بلافاصله حسن نیت درباره برنامه هسته ای خود را از دست خواهد داد. قدرت های بزرگ در مسیر درستی حرکت می کنند که بدنبال توافقی با ایران هستند: توافقی که قدرت بالقوه اتمی ایران را محدود می کند و نه قدرت بالقوه پیشبرد فعالیت های مشکوک دزدکی را.
ایران در اغلب موارد تلاش کرده است مخفیانه توانمندی های پیشرفته اتمی بسازد. اما بار ها در حین عمل گیر افتاده است. هر دو نیروگاه غنی سازی اورانیوم ایران برای مثال در همان مراحل اولیه ساخت کشف شد. بدبینان معتقدند که این رویه پنهانکاری قبلی شاهدی بر غیرقابل اعتماد بودن ایران است، اما در عین حال نشان می دهد که ایران حتی در این مرحله هم نتوانسته است امریکا یا دیگر مذاکره کنندگان را فریب بدهد. بعلاوه، یک توافق دیپلماتیک با ایران هم نمی تواند آزانس های اطلاعاتی غربی را از جستجوگری درباره رویه های غیرقانونی ایران عقب بیاندازد. دسترسی های بیشتر برای آژانس بین المللی انرژی اتمی به معنای دسترسی های بیشتر برای کشف فعالیت های مخفیانه است.
حتی اگر در طول چند ماه ایران به دنبال تقلب و نوعی طفره رفتن از بازرسی ها باشد، قادر نیست به سرعت به سمت ساخت بمب اتمی زود تر از زمان فعلی و با توجه به در اختیار داشتن تاسیسات فعلی برود. هر جدول زمانی هسته ای برای ایران بطور طبیعی طولانی تر از زمانی است که این کشور بخواهد کلا برنامه جدیدی راه اندازی کند، یا اینکه بطور کلی در خفا این برنامه را پیگیری کند.
اشکالات ارزیابی های فرا تر از واقعیت در مورد افزایش توان کشور ها در حین تقلب تا حدود زیادی در مورد کره شمالی مسئله را روشن کرد. قرارداد دولت بیل کلینتون برای کنترل ذخیره پلوتونیوم پیونگ یانگ که به «چارچوب توافقی» معروف شد غالبا مورد این انتقاد قرار می گیرد که نتوانست مانع کره شمالی از تلاش های غنی سازی مخفیانه اورانیوم بشود. اما دولت جرج بوش با علم به تقلب کره شمالی اشتباه بزرگی مرتکب شد که آن را تمدید نکرد. در نتیجه فعالیت های غنی سازی مخفیانه اورانیوم پیونگ یانگ بتدریج جلو رفت؛ کره شمالی فاصله زیادی تا تولید سوخت مورد نیاز برای یک بمب داشت اما خط تولید پلوتونیوم همچنان کار می کرد. در واقع، محرز بود که در پی اتهام های امریکایی ها علیه فعالیت های غنی سازی اورانیوم، رژیم کیم جونگ دوم مجددا تاسیسات تولید پلوتونیوم خود را راه اندازی کرده است. آزمایش های اتمی رژیم در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ با استفاده از پلوتونیوم تاسیسات شناخته شده و نه اورانیوم های غنی شده مخفیانه صوت گرفته است. حتی امروز بعد از دو دهه از راه اندازی برنامه غنی سازی مخفیانه هنوز مشخص نیست که کره شمالی قادر به تولید مقادیر قابل توجهی از اورانیوم غنی شده با درصدهای بالا باشد یا خیر.
بیشترین ترس از فعالیت های دزدکی ایران نه تنها نمی تواند به ذخیره مخفیانه اورانیوم غنی شده در سطوح نظامی منجر شود که حتی نمی تواند در تولید بمب مورد استفاده قرار بگیرد. این سناریو حتی خیلی غیرمحتمل تر از این ایده است که شاید ایران قادر به افزایش و توسعه برنامه هسته ای عظیمی به شکل موازی با آنچه هم اکنون دارد، باشد.
اغلب کشورهای دارای توان تسلیحات هسته ای آزمایش انفجاری اتمی خود را پیش از ساخت تسلیحات هسته ای عملیاتی انجام می دهند. بطور خاص این آزمایش چندین ماه پیش از تولد زردخانه نظامی واقعی صورت می گیرد. چنین آزمایشی ضرورتا از نقطه نظر مهندسی ضرورت ندارد و بیشتر با مقاصد سیاسی انجام می شود. با توجه به پیشرفت هایی که در فناوری های ثبت لرزه نگاری صورت گرفته است، این دست آزمایش ها دیگر نمی توانند بصورت مخفیانه صورت بگیرند. اگر ایران درصدد دستیابی به بمب بود، آزمایش هسته ای این کشور می توانست زمینه روشنی برای آغاز یک حمله پیشدستانه توسط واشنگتن علیه این کشور باشد.
کسانی که به استدلال فوق بدبین هستند ممکن است به مورد اسرائیل استناد کنند. اسرائیل در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ زرداخانه اتمی خود را بدون انجام آزمایش هسته ای، گسترش داد. اما همانطور که ماتیو گراتیاس سیاست شناس و نگارنده به جزئیات بررسی کردیم، دستاوردهای اسرائیل به عوامل کلیدی بستگی داشته است که مورد ایران هیچ شباهتی به آن ندارد. اسرائیل توانست موقعیت اتمی خود را در این منطقه مخفی نگهدارد چرا که هیچ تهدید وجودی هسته ای در این منطقه علیه او وجود نداشت و ایالات متحده نیز در این پنهانکاری با او همدست بود. دستگاه عظیم دولتی و سیاستمداران اسرائیل با اعتماد به دانشمندان هسته ای اش با پنهانکاری محض توانست این راز را مخفی نگه دارد. برعکس ایران در منطقه در همسایگی اش و فرا تر از آن با گروهی از دشمنان هسته ای روبروست و نه امریکا و نه اسرائیل نمی توانند در برابر افزایش احتمال قدرت گرفتن توانمندی هسته ای نظامی ایران ساکت بنشینند.
گرایش ایران به آزمایش و گسترش توانمندی های استراتژیک بازتاب دهنده سابقه این کشور در برنامه موشک های بالستیک است. ایران به دلایل مختلف آزمایش های موشکی انجام داده است، همه آن ها قرین موفقیت نبوده اما این تصویر را برای جهان ترسیم کرده که علاقمندی جدی به توسعه این دست برنامه ها دارد، حتی اگر همچنان توانمندی های محدودی داشته باشد. در مورد توانمندی های اتمی نیز چنین وضعیتی وجود دارد. اگر ایران قصدی برای رفتن به سمت ساخت بمب داشت، جهان قبل از اینکه به خط پایان برسد، از آن مطلع می شد.
سناریوی فعالیت های مخفیانه و ویرانگر ایران چیزی جز یک خیال باطل نیست. واشنگتن و شرکایش نباید به چنین سناریویی با احتمالات ضعیف پر و بال بدهند. در مقابل باید بر هدف ارزشمند و قابل حصول دیگری تمرکزکنند: رسیدن به یک توافق جامع که بتواند محدودیت های اساسی بر توانمندی های واقعی غنی سازی اورانیوم ایجاد کند. در عین حالی که حق مشروع ایران برای توسعه اقتصادی و دستاوردهای علمی ملی را هم به رسمیت بشناسد.
منبع: فارن افرز/ مترجم: فرنگیس بیات
نظر شما :