تهران و اسلامآباد از هم دور میشوند
ریشه های تنش مرزی میان ایران و پاکستان
دیپلماسی ایرانی: به نظر می رسد در دو هفته ی گذشته روابط میان تهران و اسلام آباد به خاطر درگیری های مرزی و حملات تروریستی در استان سیستان و بلوچستان که در مرز ایران و پاکستان قرار گرفته است، تیره شده است. برخلاف تنش های قبلی که به علت فعالیت های گروه های بلوچ افراطی همانند جندالله و شاخه ی آن جیش العدل به وجود می آمد، مشکل فعلی به خاطر کشته شدن یکی از نیروهای پاکستانی در هفته ی گذشته توسط نیروهای مرزی ایران بوده است.
فراتر از این حادثه خاص، چیزی که موجب شده است درجه ی حرارت روابط بین دو کشور بالاتر رود، تلاش شبه نظامیان سنی برای ورود به ایران بوده است، مسئله ای که بیش از گذشته باعث نگرانی شده است، چون براساس اظهارات مقامات ایرانی، بعضی از پاکستانی ها طرفدار داعش هستند و قصد دارند از طریق ایران خود را به عراق یا سوریه برسانند. با توجه به این که داعش اعلام کرده که قصد حمله به ایران را دارد، حوادث اخیر موجب نگرانی ایرانی ها شده است.
تا همین اواخر، ایران از مقامات پاکستانی درباره سهل انگاری مرزی شان ناراضی بود و از آنها درخواست می کرد تا اقداماتی برای بهبود امنیت مرز انجام دهند تا تروریست ها وارد خاک ایران نشوند. با این حال پس از ربودن چند مرزبان ایران و کشته شدن یکی از آنها، برخی از مقامات ایران هشدار دادند که ممکن است برای تعقیب مجرمین وارد خاک پاکستان شوند.
این مسئله نشان دهنده ی خویشتن داری ایران است. چون این مسئله هم وجود دارد که جندالله به رهبری عبدالمالک ریگی که مرتکب قتل صدها شهروند و نیروهای سپاه از طریق بمب گذاری و آدم ربایی است، با گروه های تندرو پاکستانی در ارتباط است و حتی این احتمال وجود دارد که با سازمان اطلاعات پاکستان هم در مرتبط باشد.
پاکستان در گذشته سعی می کرد با اعلام این که به اندازه کافی بر روی نقاط مرزی اش کنترل ندارد و دادن وعده ی اقدامات بهتر در آینده، رضایت ایران را جلب کند. البته این درحالی بود که آنها هیچ وقت گام واقعی برای جلوگیری از نفوذ تروریست ها برنداشتند. اما پاکستان در پاسخ به حادثه اخیر، سفیر ایران در اسلام آباد را احضار کرد و مراتب اعتراض شدید اللحن به خاطر کشته شدن نیروی مرزی این کشور را اعلام کرد. علاوه بر این پاکستان از مقامات ایران درخواست کرده است که اگر شواهدی مبنی بر این که تروریست ها از طریق پاکستان به ایران نفوذ کرده اند یا این که پناهگاهشان در این کشور است، را ارائه دهد. همچنین مقامات پاکستانی این نکته را هم گفته اند که ایران نباید به خاطر مشکلاتی که در منطقه ی سیستان و بلوچستان دارد، پاکستان را سرزنش کند.
حمله به ایرانی ها و منافع و پرسنل آن از طریق پاکستان از اوایل دهه ی 1990 تاکنون ادامه داشته است. این حملات و تنش ها بازتاب تغییرات اساسی سیاسی و فرهنگی میان ایران و پاکستان و همچنین الگوهای در حال تغییر اتحادهای بین المللی و منطقه ای است. این درحالی است که این دو کشور در دهه 1950 و 1960 و اوایل دهه ی 1970، جزء متحدین نزدیک یکدیگر بودند. یکی از دلایل تغییر این فضا به روی کار آمدن دولت های اسلام گرا و روابط آنها با کشورهای عربی و تحولات بعد از جنگ شوروی با افغانستان می باشد.
در نتیجه ی این سیاست ها و جنگ شوروی با افغانستان، نفوذ اسلام وهابی و سلفی که مخالف شیعه و ایران است، در پاکستان افزایش یافت. این مسئله حتی همراه با عربی شدن و یا حتی سعودی شدن فرهنگ پاکستان هم بوده است و موجب دور شدن فرهنگ سنتی پاکستان از فرهنگ و زبان فارسی شده است. به طور مثال، امروز اشعار فارسی علامه محمد اقبال ارزشی ندارند و فقط شعرهای وی که به زبان اردو بوده اند، ترویج داده می شوند.
همچنین تلاش هایی برای حذف واژه های فارسی از زبان روزمره هم صورت گرفته است. به طور مثال امروزه بسیاری از پاکستانی ها به جای استفاده از کلمه ی خداحافظ که به زیان فارسی می باشد، از کلمه الله حافظ استفاده می کنند. این مسائل شاید بی اهمیت باشند، اما نشانه ی از تغییر فرهنگی پاکستان است.
منبع: لوب لاگ/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/20
انتئار اولیه: شنبه 3 آبان 1393 / انتشار مجدد: 11 آبان 1393
نظر شما :