نگاهی به اهداف انگلستان از تمرکز ناگهانی بر پرونده عراق
ایران یا دیگران؟ لندن همه را می خواهد
دیپلماسی ایرانی: دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس امروز یکشنبه تاکید کرد که کشورش از همه توانمندی های خود برای مقابله با گروه داعش استفاده خواهد کرد. در همین راستا وزیر دفاع انگلستان نیز با تایید این اظهارات بیان کرد که انگلستان برای مقابله با داعش خواهان همکاری با کشورهای منطقه یعنی ترکیه، قطر و حتی ایران است. اظهارات مقامات انگلستان در حالی مطرح می شود که به گفته کارشناسان منافع آنها در کردستان عراق _ شرکت های بزرگ سرمایه گذاری در حوزه انرژی_ با خطر تهدید ازسوی داعش مواجه است. در همین حال این سوال مطرح می شود که انگلستان چرا و چگونه خواهان همکاری کشورهایی است که به لحاظ ژئوپولتیکی و نگاهشان به بحران های منطقه در تضاد هستند. ایران از ابتدا با سرمایه گذاری و حضور گروه های تندرو در منطقه به خصوص از ابتدای شروع بحران در سوریه و اکنون در عراق مخالف بود. در حالی که قطر و ترکیه و همچنین عربستان از جمله کشورهایی بودند که بر روی این گروه ها سرمایه گذاری کردند. به همین خاطر کارشناسان معتقدند بعید است همگرایی میان کشورهای منطقه به منظور مقابله با داعش صورت گیرد. از سویی بیان نام ایران در میان کشورهایی که انگلستان خواهان همکاری با آنهاست، کردیتی برای ایران نیست؛ چرا که به باور کارشناسان هنوز مواضع انگلستان و اقداماتی که خواهان مقابله با داعش است، شفاف نیست. هم انگلستان و هم دیگر کشورهای منطقه و فرامنطقه ای به خوبی می دانند که ایران دارای پایگاه نفوذ گسترده ای در عراق است. به همین دلیل ناچار هستند، ایران را در معادلات منطقه ای خود مدنظر قرار دهند. رویکرد انگلستان به مساله داعش و اعلام همکاری لندن با کشورهای منطقه موضوعی بود تا با نصرت الله تاجیک، سفیر اسبق ایران در اردن و کارشناس مسایل بین المللی در میان گذاشتیم:
مقامات انگلستان نسبت به پیشروی های داعش ابراز نگرانی کرده و گفته اند برای مقابله با آن حاضرند با کشورهای منطقه از جمله ایران همکاری داشته باشند. اظهارات مقامات انگلیسی چه مرحله ای از تحولات جاری انگلستان را نشان می دهد؟
اول اینکه بعید است بتوان از این اظهارات به عنوان کریدیت به جمهوری اسلامی ایران تعبیر کنیم. در حالی که برعکس است. مقامات انگلستان در ابتدا صحبت از کشورهایی می کنند که در حد تحولات منطقه ای نیستند و سپس نام ایران را مطرح می کنند. از این رو بعید است تحولات جدی در انگلستان به منظور تحولات منطقه و رابطه با ایران به وجود آمده باشد. بنابراین این نمی تواند علامت مثبتی باشد. از طرفی خود عمل هم مشکوک است. بدین معنا که عمده سرمایه گذاری ها بر روی داعش از طرف کشورهای منطقه و همپیمانان غرب صورت گرفته است. به همین دلیل اینکه انگلستان و کشورهای منطقه چه اقدامی را می خواهند انجام دهند، شفاف نیست. درواقع نحوه برخورد آنها با داعشی که موجب ایجاد بحران وخسارت به سوریه و عراق شده است، شفاف نیست.
مقامات انگلستان، برای مقابله با داعش اسامی کشورهایی را می برد که از نظر دیدگاه سیاست خارجی بعضا در با ایران است. انگلستان چگونه می خواهد همگرایی میان این کشورها به منظور مقابله با داعش ایجاد کند؟
کشورهای نام برده شده، همگی جزو کشورهایی هستند که به لحاظ لجستیکی و حتی در ایجاد داعش کمک کرده اند. این در حالی است که ایران از ابتدا با وجود چنین چیزی در سوریه و عراق مخالف بود. به همین دلیل شفاف نیست این کشورها خواهان برخورد هستند یا اراده مقابله با داعش را دارند یا نه. در این باره شک وجود دارد. این ابهام نیز به دلیل میزان کمک های مالی و لجستیکی کشورهای منطقه و حتی در اختیار قرار دادن سرزمین برای اقدامات داعش است. هرچند که عمده تجهیزات این گروه از راه غارت ارتش به دست آمده اما پیش از آن تجهیزات تسلیحاتی داعش از مرزهای ترکیه صورت گرفت و نمی توان گفت که این اقدام بدون اجازه ترکیه یا مقامات غربی به خصوص آمریکا انجام شده باشد. برای نمونه قطر و عربستان از جمله کشورهایی که از نظر مالی کمک های بسیاری به داعش کرده اند. به نحوی که گفته می شود افرادی مانند عبدالرحمن فیصل، کارخانه ای را در اوکراین خریداری کرده و تسلیحات آن را از طریق مرزهای ترکیه در اختیار داعش قرار می دهد. این کشورها بر روی داعش سرمایه گذاری کرده تا به اینجا رسانده اند، حال چگونه و با چه هدفی می خواهند با این گروه برخورد کنند؟ این شبهه برانگیز است.
آمریکا به منظور پاک کردن این مساله که داعش مولد اوست، با حمله هوایی خود را در مقابل داعش قرار داد. هرچند گفته حمله هوایی پس از حمله داعش به ایزدی ها و مسیحیان بوده است. با این حال آیا واکنش انگلستان هم به منظور بری جستن از اتهامات گفته شده صورت گرفته است؟
هنوز حجم تاثیرگذاری و میزان خسارت هایی که آمریکا به مواضع داعش وارد آورده، مشخص نیست. هیچ تحلیلگری نیز به این اطلاعات دسترسی پیدا نکرده است. تنها مقامات آمریکایی می گویند که این عملیات را انجام داده اند. حال اینکه به چه میزان موثر بوده، مشخص نیست. زیرا داعش در حال حاضر هم به پیشروی های خود ادامه می دهد و هم مواضع خود را حفظ کرده است. تنها موردی که به آن اشاره شده نجات ایزدی هایی است که در کوه ها آواره شده اند. هنوز برآورد جدی از میزان خسارتی که آمریکا بر مواضع داعش وارد آورده، وجود ندارد. در این باره نیز نه از طرف آمریکا مبنی بر میزان خسارت های وارد و نه داعش بیانه ای صارد نشده است. بنابراین این اقدام بیشتر یک عملیات روانی و تبلیغاتی است. از این رو این شک و شبهه وجود دارد که کشورهایی که در ایجاد داعش موثر بودند، چگونه می خواهند به انگلستان کمک یا همکاری کنند. البته در این میان تا حدودی نقش آمریکا مشخص است. حداقل آمریکا در این باره اقدام به انجام حمله هوایی به مواضع داعش کرده است. اما انگلستان مشخص نیست. آوردن اسامی کشورهایی که انگلستان خواهان همکاری با آنها برای مقابله با داعش است، تنها ملغمه است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. انگلستان می خواهد دامان خود را از اینکه داعش مولد غرب باشد، پاک کند. بعید می دانم در این باره نیز اقدام عملی صورت دهد. از طرفی ظرفیت انگلستان در حدی نیست که بتواند این مساله را حل کرده یا میان کشورهایی که دچار تضاد ژئوپولتیکی هستند، همگرایی به منظور مقابله با داعش ایجاد کند.
انتشار اولیه : یکشنبه 2 شهریور 1393 / باز انتشار : شنبه 8 شهریور 1393
نظر شما :