پیتر جنکینز در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی:
مساله اراک آسان تر از فوردو حل می شود
دیپلماسی ایرانی-آزاده افتخاری: مذاکرات هسته ای تا ماه نوامبر (آذر) تمدید شده است. ایران و گروه 1+5 فرصتی چهار ماهه در اختیار دارند تا به توافق هسته ای نهایی دست یابند. اما هر دو طرف تاکید دارند که شکاف های اساسی در زمینه ظرفیت غنی سازی ایران و چگونگی لغو تحریم ها به قوت خود باقی است. پیتر جنکینز، دیپلمات انگلیسی که از سال 2001 تا 2006، به عنوان نماینده انگلیس در آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت می کرد، بر این باور است تغییر تفکر آمریکا در مورد برنامه های هسته ای ایران می تواند مسیر دستیابی به توافق را هموار کند. جنکینز که تجربه 33 سال فعالیت دیپلماتیک در وین، برازیلیا، پاریس، واشینگتن و ژنو را دارد می گوید: در صورتی که آمریکا دست از خواسته های حداکثری برندارد، شاید فرصت چهار ماهه تمدید مذاکرات نیز برای غلبه بر شکاف ها کافی نباشد. او می گوید که طرف مذاکرات هسته ای با ایران باید تمرکز بیشتری بر معاهده های بین المللی نظیر پیمان منع اشاعه هسته ای داشته باشد. آنچه در زیر می خوانید متن گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با نماینده سابق انگلیس در آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
پس از مذاکرات طولانی وین، برخی کارشناسان ادعا کردند که پافشاری ایران بر غنی سازی در مقیاس صنعتی بود که به عنوان اصلی ترین مانع مذاکرات در راه دستیابی به توافق نهایی ظهور کرد. اصولا غنی سازی صنعتی به چه معناست و نیاز ایران به این گونه از غنی سازی چقدر است؟
غنی سازی صنعتی یعنی غنی سازی هگزافلوراید اورانیوم در سطح و مقیاسی که ایران را قادر به تامین سوخت برای راکتور های تحقیقاتی و قدرتی کند. موضوع این است که در حال حاضر ایران نیاز عملی به تولید داخلی سوخت ندارد و به نظر نمی رسد که در صورت تولید آن نیز بتواند برای صادرات آن به کشورهای دیگر در جهان سفارش هایی را دریافت کند. شاید ایران قادر باشد که نیاز داخلی خود را تامین کند اما این روند سال ها به طول می انجامد. ایران از تامین سوخت راکتور بوشهر برای پس از سال 2021 سخن می گوید اما این نکته حائز اهمیت است که شرکت روس اتم روسیه که راکتور بوشهر را احداث کرده است می تواند اطلاعات مورد نیاز برای تولید ایمن و صحیح سوخت را در اختیار ایران بگذارد. البته هیچ مبنایی در قوانین بین المللی وجود ندارد که خارجی ها بتوانند نوع مشخصی از غنی سازی برای اهداف صلح آمیز را بر ایران تحمیل کنند یا ظرفیت غنی سازی ایران را به گونه ای محدود کند که نیازهای عملی این کشور در آینده را مختل کند.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران اخیرا اعلام کرده است که ایران تا دو سال آینده به 190 هزار سو غنی سازی نیاز نخواهد داشت. آیا این رویکرد می تواند به پیشرفت در مذاکرات هسته ای منجر شود؟
بله، این می تواند تفاوتی ایجاد کند. توافقی حاصل نخواهد شد مگر اینکه ایران دریابد به رغم حقوق مشروع اش باید عملکرد هوشمندانه داشته باشد. از سوی دیگر اگر ایران به دنبال توسعه ظرفیت غنی سازی خود است، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز باید قادر باشد به جامعه بین المللی اطمینان دهد فعالیت های هسته ای ایران صلح آمیز است.
یکی از ایده های مطرح برای حل مساله هسته ای ایران، تغییر نسل سانتریفوژهاست. آیا این ایده می تواند راهگشا باشد؟
بحث مدل های پیشرفته تر از سانتریفوژها مطرح است. این ایده زمانی می تواند کمک کننده باشد که موجب شود ایران تکنولوژی خود را به سوی خودکفایی در تولید سوخت هسته ای پیش ببرد. اما در صورتی که نصب مدل های جدید سانتریفوژها با معدوم کردن سانتریفوژهای قدیمی همراه نباشد، این ایده کمکی نمی کند.
آیا می توان ظرفیت غنی سازی ایران را بدون پافشاری بر تعداد سانتریفوژها محدود کرد؟
یکی از راه ها برای محدود کردن ظرفیت غنی سازی ایران این است که به تعداد سانتریفوژهای کنونی و ظرفیت فعال غنی سازی ایران افزوده نشود. چنین تعهدی مشابه مواردی است که در مورد سانتریفوژها در برنامه اقدام مشترک ژنو ذکر شده است. البته در این دوره می توان سانتریفوژهای معیوب را با سانتریفوژهای سالم جایگزین کرد.
برخی کشورهای هسته ای غیر تسلیحاتی مانند ژاپن همچنان سوخت را به صورت بومی تولید نمی کنند. اما ایران به دنبال بومی کردن تولید سوخت هسته ای است، چه تفاوتی میان وضعیت ایران با ژاپن وجود دارد که باعث می شود ایران به سمت بومی کردن تولید سوخت هسته ای پیش رود؟
ایران در گذشته تجربه هایی داشته است که موجب شده مقامات کشور دریابند که نمی توانند برای تامین سوخت راکتورها به طور 100 درصد به منابع خارجی متکی باشند. همچنین ایرانیان خودکفایی در زمینه هسته ای را نماد قدرت تکنولوژیکی خود می دانند. هدف خودکفایی در زمینه هسته ای نخست در سال های 1970 مطرح شد. زمانی که ایران می خواست به یکی از تاثیرگذارترین و بانفوذترین کشورهای آسیایی تبدیل شود. البته کشورهای دیگر اعتماد به نفس بیشتری در دسترسی به بازار جهانی برای تامین سوخت دارند و می کوشند وجهه بین المللی خود را به شیوه های دیگری بهبود بخشند. از سوی دیگر ایران به این می اندیشد که شاید زمانی رژیم منع اشاعه سقوط کند. برخی می گویند که ژاپن نیز در حال حاضر ذخایری از پلوتونیوم را جمع آوری کرده است که البته من نمی توانم آن را تایید کنم و نشانه هایی دال بر تایید آن نیز مشاهده نکرده ام. اما این موضوع به عنوان یک احتمال مطرح است.
خط قرمزهای حداقلی ایران و آمریکا در مذاکرات هسته ای به منظور دستیابی به توافق نهایی چیست؟
من واقعا نمی دانم. این غافلگیر کننده خواهد بود اگر دو دولت خط قرمز های حداقلی خود را به عنوان یک راز نگه ندارند. اما تا امروز آمریکا نشان داده است که تا حدودی این خطوط را زیاده خواهانه ترسیم کرده است. من نگران هستم که آنها به دنبال دریافت امتیازهایی از ایران باشند که هیچ دولتی در ایران قادر به ارایه آنها نباشد حتی اگر این امتیازها با امتیازهای متقابل همراه باشد. از نظر من این استراتژی غیر منطقی است. دولت آمریکا می خواهد از این امتیازها برای قانع کردن کنگره استفاده کند. کاخ سفید می خواهد با استفاده از این امتیازها به کنگره بگوید که ایران تحت هیچ شرایطی به دنبال تولید سلاح هسته ای نیست. اما حتی کاهش چشمگیر شمار سانتریفوژها در تاسیسات هسته ای ایران نیز نمی تواند برای آنهایی که در کنگره معتقدند امنیت اسرائیل تنها با معدوم شدن برنامه های هسته ای ایران تامین می شود، قانع کننده باشد.
در مورد فوردو و راکتور آب سنگین اراک چطور؟ آقای عراقچی اخیرا تاکید کرده است که اختلافات در این زمینه به قوت خود باقی است و هیچ توافقی نیز حاصل نشده است. آیا فکر می کنید دو طرف می توانند در زمینه این موضوعات به توافق برسند؟
تصور من بر این است که دو طرف در آستانه توافقی در مورد اراک قرار دارند. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به طور علنی در ماه ژوئن اعلام کرد که این سازمان به دنبال طراحی راه هایی برای کاهش تولید پلوتونیوم از راکتور آب سنگین اراک است. در صورتی که این موضوع مطرح باشد،احتمالا در معامله نهایی نیز به عنوان یک راه حل مورد استفاده قرار می گیرد. اما به نظر می رسد مساله فوردو با دشواری های بیشتری مواجه باشد. آمریکا می خواهد فوردو تعطیل شود. اما به نظر نمی رسد این برای ایران قابل پذیرش باشد. گمانه زنی هایی وجود دارد که نشان می دهد یک روش برای مصالحه در این زمینه این است که فوردو تعطیل نشود اما به عنوان مرکزی برای سانتریفوژهای تحقیقاتی مورد استفاده قرار گیرد. اما فکر می کنم حتی همین هم مساله ساز باشد زیرا آمریکا نمی خواهد فعالیت های تحقیقاتی و توسعه ای در ایران انجام شود.
شکاف های باقی مانده بین ایران و گروه 1+5 کجاست؟ آیا 4 ماه برای پل زدن بر این شکاف ها کافی خواهد بود؟
هنوز اختلاف نظرهایی در مورد ادعاهایی که در خصوص ظرفیت موشک های بالستیک ایران مطرح می شود، وجود دارد. آمریکا نیز احتمالا سرعت و مقیاس لغو تحریم ها را به میزان اعتمادسازی از جانب ایران و شمار سانتریفوژها ربط خواهد داد. چهار ماه کافی خواهد بود اگر آمریکا درک کند که پافشاری برای غیر ممکن کردن ورود ایران به نقطه گریز منطقی نیست. آمریکا باید اتکای بیشتری به ممنوعیت هایی داشته باشد که پیمان منع اشاعه هسته ای اعمال می کند. این معاهده ها می توانند به اعتمادسازی کمک کنند. اما اگر آمریکا تفکر خود را تغییر ندهد، چهار ماه کافی نخواهد بود.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: سه شنبه 14 مرداد 1393 / انتشار مجدد: 17 مرداد 1393
نظر شما :