میزگرد نگاهی به انتخابات مصر، پیامدهای داخلی و منطقه ای
این انتخابات ترجیح استقرار سیاسی بر انقلاب بود
دیپلماسی ایرانی: محمد ایرانی؛ تحلیلگر مسائل خاورمیانه و سفیر اسبق ایران در اردن در میزگردی که ظهر امروز در دفتر دیپلماسی ایرانی برگزار شد در نگاهی به نحوه برگزاری انتخابات با اشاره به موضع گیری های داخلی به بررسی وضعیت گروه های سیاسی مختلف در این انتخابات پرداخت. متن کامل سخنان وی به شرح زیر است:
در ابتدای بحث شاید بهتر باشد اشاره ای به خبری بکنم که دیروز به نقل از رویترز منتشر شد مبنی بر اینکه عربستان سعودی در قالب کمک های مالی که در دو ماه آینده به مصر خواهد کرد 249 هزار تن بنزین و 850 هزار تن گازوئیل به قاهره هدیه خواهد داد. رویترز در این گزارش از مسئول شرکت نفت مصر در خصوص این کمک ها سوال کرده بود و جالب بود که این مقام مصری رسما اعتراف کرده بود که عربستان ماهانه 650 تا 700 میلیون دلار کمک نفتی به مصر می کند.
من بحث اصلی خود را بر سه محور متمرکز می کنم: تامل بر انتخابات ، اشاره ای به تبعات خارجی و چالش های پیش روی ژنرال السیسی. در خصوص چند و چون برگزاری این انتخابات نکات اجمالی را بیان می کنم:
در این دور از انتخابات در مصر دو نامزد با هم به رقابت پرداختند. ژنرال السیسی بدون آنکه کوچکترین برنامه ای برای انتخابات ارائه دهد در این میدان وارد شد و دیگری هم حمدین الصباحی ، فرد سیاسی – انقلابی دارای پرونده مشخص بود که سابقه مبارزاتی او از دوره سادات تا به امروز مکتوب در تاریخ است و اتفاقا برنامه بسیار مفصل و مدونی را ارائه کرده بود. این مزاح را هم در مورد حمدین الصباحی می کنند که او بیش از اندازه انتخابات را جدی گرفته بود و تنها کسی بود که گمان می کرد برنده انتخابات خواهد شد. مساله دیگر این است که در این انتخابات صف بندی های سیاسی از ابتدا کاملا مشخص بود و مهم ترین طرفداران السیسی به چند گروه تقسیم شدند:
- حامیان نظام گذشته
- طرفداران حزب دموکراتیک ملی متعلق به حسنی مبارک
- قبطی های مسیحی که جمعیتی حدود 10 درصد جامعه را تشکیل می دهند
- سلفی های النور
- حزب المؤتمر به ریاست عمرو موسی
- برخی احزاب سکولار
علاوه بر موارد مشخص گفته شده در بالا اگر به دنبال دیگر مدافعان السیسی باشیم باید به الازهر، صوفی ها و جریان های اشرافی مصر هم اشاره بکنیم.
در آنسوی این رقابت هم حزب جریان مردمی متعلق به حمدین الصباحی وجود دارد. محمد البرادعی که ریاست حزب الدستور را بر عهده دارد در کنار صباحی ایستاد.البرادعی پس از 30 ژوئن زمانی که متوجه شد نطامی ها در حال روی کارآمدن هستند از کشور خارج و اعلام کرد که با این رویه جاری در مصر هم مخالف است. تعدادی از احزاب کوچک سکولار هم در این صف بندی ها در کنار صباحی ایستادند. در این انتخابات اسلام گراها در قالب اخوان و الازهر دو موضع گیری کاملا متفاوت با هم داشتند. اخوانی ها به نقل از یوسف قرضاوی انتخابات را تحریم کردند و این در حالی بود که الازهر شرکت در این انتخابات را امری واجب دانست. تحریمی های انتخابات علاوه بر اخوانی ها و اسلام گراهای نزدیک به این طیف مانند ابوالفتوح ، حزب وسط بخشی از سلفی های الوطن و جوانان 6 اوریل بودند.
قرار بود انتخابات ابتدا در روزهای 5 و 6 ام ماه جاری میلادی برگزار شد اما در نهایت کار به روز سومی هم کشیده شد . همین به سومین روز کشاندن این انتخابات صدای برخی از منتقدان مانند ناظر اتحادیه اروپا را هم بلند کرد که اعتقاد داشت به درازا کشاندن این انتخابات ضرورتی نداشته است و مولود شک و شبهه هایی شده است.
در این دور از مجموع 53 میلیون واجد شرایط ، 25 میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردند که رقمی در حدود 47 درصد می شود . هیمن جا باید تاکید کنم که ظاهرا اخبار غیررسمی رقم 44 درصد را نشان می دهد. در انتخابات 2012 در مرحله اول که به نوعی رقابتی بود و 12 نامزد حضور داشتند 46 درصد از واجدین شرایط شرکت کرده بودند که در نهایت هم محمد مرسی و احمد شفیق به دور دوم راه یافتند. در مرحله دوم ما شاهد افزایش نرخ مشارکت بودیم و به 51 و نیم درصد رسید. السیسی در این انتخابات بسیار تلاش کرد که رقم میزان مشارکت واجدین شرایط را به رقم به دست آمده در دور دوم انتخابات در سال 2012 برساند.در این انتخابات السیسی 93 درصد آرا یعنی اندکی بالاتر از 23 میلیون رای را به دست آورد . حمدین صباحی 3 درصد و رقم آرای باطله هم 4 درصد اعلام شد.
در خصوص آرای خارج از کشور هم باید بگوییم که در زمان روی کارآمدن محمد مرسی 300 هزار نفر در خارج از کشور در انتخابات شرکت کردند و در این دور هم همین رقم تکرار شد. میزان واجدین شرایط در خارج از کشور 3 میلیون نفر بوده است و این بدان معناست که 10 درصد از این واجدین در انتخابات شرکت کرده اند. در خصوص پراکندگی آرای خارج از کشور هم باید توجه کرد که 60 درصد از مصری های خارج در عربستان و کویت زندگی می کنند و رقمی حدود 220 هزار نفر از 300 هزار نفر قید شده در بالا، از این دو کشور در انتخابات اخیر شرکت کرده اند. از 300 هزار رای جمع شده هم 285 هزار نفر به السیسی رای داده اند و 15 هزار نفر هم به الصباحی. آرای خارج از کشور زمانی اهمیت پیدا می کند که ما به این مساله توجه داشته باشیم که 60 درصد از مصری های خارج از این کشور در عربستان و کویت مستقر هستند و تحت حمایت این دو حاکمیت .بنابراین انتظار می رفت که 80 درصد از این ساکنان به منظور حمایت از سیاست های ریاض در قاهره به السیسی رای دهند. سوال اساسی که اینجا مطرح می شود این است که رقم 300 هزار نفر هم در این انتخابات و هم در انتخابات گذشته ثابت بوده است. در آن انتخابات 300 هزار نفری که شرکت کرده بودند اکثرا آرای خود را به نفع مرسی در دور دوم به صندوق انداختند و در این دور هم اکثریت این 300 هزار نفر به السیسی بله گفتند. آیا 300 هزار نفری که در سال 2012 به مرسی رای داده بودند این بار به ژنرال رای داده اند و یا این 300 هزار نفر در دور قبل انتخابات را تحریم و این بار به میدان امده اند؟
شاید بهترین پیام این انتخابات این باشد که مصری ها استقرار کشور را بر انقلاب ترجیح دادند. در بیست و پنجمین روز از ژانویه 2011 که مردم با آن میزان شور و شوق و جدیت به میدان تحریر آمدند هیچ کس گمان نمی کرد که سه سال بعد وضعیت کشور به مرحله ای برسد که مجددا نظامی ها در راس هرم قدرت بنشینند و سکاندار هم یکی از افسران حسنی مبارک باشد. در این انتخابات دستان ژنرال در مقابل یک چهره سیاسی مشهور، خوشنام و بهاداده مصری، بالا برده می شود. فراموش نکنیم که تمام ناظران حاضر در مصر به نوعی آزادی انتخابات و نسبتا سالم برگزار شدن آن را تایید کردند. بسیاری از کارشناسان و ناظران از برخی مدیریت های انتخابات سخن می گویند اما متفق القول اعتقاد دارند که این حرکات تاثیری بر نتیجه انتخابات نداشته است. به نظر می رسید که در این فضا ، درخواست قشری که به پای صندوق رای آمدند برقراری ثبات سیاسی و استقرار امنیت بود. دغدغه مردم در این انتخابات داخلی بود و برای هیچ کس مسائل خرد و کلان منطقه ای حایز اهمیت نبود.
یکی از اصلی ترین ملاحضه هایی که باید در نظر گرفت ضعف استقبال از انتخابات بود. علیرغم تبلیغاتی که از سوی تیم السیسی انجام گرفت اما استقبال مردمی بسیار ناچیز بود. السیسی انتظار احراز 40 میلیون رای را داشت و دیدیم که این انتظار هم برآورده نشد. بر همین اساس بسیاری از تحلیل ها حاکی از این است که اضافه شدن یک روز به انتخابات هم برای افزایش میزان مشارکت مردمی بود که در پایان روز دوم به 33 درصد رسیده بود. ناگفته نماند که تیم السیسی در پاسخ به انتقادهای اخوان مبنی بر کاسته شدن از درصد مشارکت اینگونه استدلال می کند که رقم رای السیسی بیش از مرسی بوده است.
این حقیقت قابل کتمان نیست که جامعه مصر به یک شکاف بسیار عمیق مبتلا شده است. بخشی از کسانی که به پای صندوق های رای نیامدند اخوانی ها و هواداران آنها هستند که با اهداف سیاسی از شرکت در این انتخابات سرباز زدند. قشر دومی که به پای صندوق های رای نیامدند ،اقشار سرخورده و مایوس بودند که جوانان شش اوریل را در برمی گیرند. این جوانان کسانی هستند که در دوره محمد مرسی مورد بی توجهی قرار گرفتند و در دوره السیسی هم بازداشت شدند. این جوانان با آنکه نخستین کسانی بودند که پا به میدان التحریر گذاشتند اما به این نتیجه رسیده بودند که رای آنها هیچ بهایی ندارد. قشر سومی که از شرکت اجتناب کردند اقشاری بودند که نتیجه را از قبل به سود السیسی دانسته و در حقیقت انتخابات را به یک نمایشنامه تشبیه می کردند. قشر چهارم هم اقشار اجتماعی هستند که آنها را به دلیل بی تفاوتی شان جامعه خاکستری می خوانند و به معاش خود بیش از شرکت در انتخابات می اندیشند.
مساله دیگری که در این انتخابات بسیار به چشم آمد بحث 4 درصد آرای باطله بود. این نخستین بار در منطقه و بخصوص در مصر است که تعداد آرای باطله از تعداد آرای نامزد رقیب حاضر در صحنه بیشتر است.گفته می شود که مردم به نشانه عدم رضایت و در مقام پاسخ به تهدیدها و فشارهایی که در روزهای انتخابات از سوی دولت اعمال شد، به پای صندوق های رای رفتند اما رای خود را مخدوش به صندوق انداختند.
از سوی دیگر آرای صباحی هم باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. وی در انتخابات سال 2012 در مرحله اول با 4 میلیون و 820 هزار رای بر روی سکوی سوم ایستاد و این در حالی است که در این انتخابات همان 820 هزار رای را هم نتوانست در صندوق خود نگاه دارد. از این رقم دو نتیجه می توان گرفت: حامیان وی در انتخابات پیشین یا در این انتخابات جز تحریمی ها بودند و یا اگر هم به میدان امدند رای خود را به سود ژنرال به سبد او انداختند.
نظر شما :