سایه بحران سیاسی بر الجزایر
بوتفلیقه،از رویای ماندلا شدن تا تکرار موگابه
دیپلماسی ایرانی: آیا الجزایر در مسیر تونس و مصر قدم خواهد زد؟ انتخابات ریاست جمهوری در این کشور با سر و صدای فراوان و حضور مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه ای که بر روی صندلی چرخ دار نشسته بود، برگزار شد. بوتفلیقه که توانسته بود در دهه 90 به بحران سیاسی در الجزایر خاتمه داد و از خونریزی ها جلوگیری کند، برای بار چهارم نامزد انتخابات این کشور شده و به گفته منابع دولتی 51 درصد مردم در انتخابات حضور داشته اند که این حضور منجر به پیروزی او شده است. موضوعی که از طرف رقیب او بن فلیس رد شده و اعلام کرده تقلبی گسترده در انتخابات صورت گرفته است.کارشناسان آینده الجزایر را در صورتی که تقلب در انتخابات ثابت شود و با توجه به وضعیت جسمانی او بحرانی می دانند. انتخابات الجزایر بهانه ای شد تا گفت و گویی کوتاه با دکتر احمد بخشی کارشناس مسائل آفریقا در خصوص تحولات آتی که ممکن است در این کشور شکل گیرد، داشته باشیم:
عبدالعزیز بوتفلیقه برای چهارمین بار متوالی پیروز انتخابات ریاست جمهوری الجزایر اعلام شد. این در حالی است که بسیاری از نیروهای مخالف این انتخابات را تحریم کرده و گفته شده میزان مشارکت این انتخابات ۲۳ درصد کمتر از انتخابات سال ۲۰۰۹ بوده است. درهمین حال یکی از رقبای انتخاباتی بوتقلیقه، به تقلب در انتخابات اشاره می کند. آیا انتخابات این دوره الجزایر، انتخاباتی به کام رییس جهور و این کشور شاهد تقلب بزرگ بوده است؟
بحث تقلب مطرح است. تقلب در میان جبهه های مختلف و گروه های اسلامگرا مطرح شده است. همه این گروه ها اعلام کردند که میزان مشارکت در انتخابات پایین بوده و تنها 20 درصد شرکت داشته اند اما دولت میزان مشارکت را 51 درصد اعلام کرده است. البته طی یک دهه اخیر شاهد کاهش مشارکت بوده ایم. این نیز به دلیل احساس وجود یک سیستم و بروکراسی خاص حاکم بر الجزایر است که مبتنی بر شخص بوتفلیقه و هماهنگ با ساختار نظامی ست که او حاکم کرده است. البته ساختار نظامی بدان معنی نیست که نظامی گری را حاکم کرده باشد، اما گروه های نظامی در ساختار قدرت و ثروت برای حفظ بقای بوتفلیقه شکل داده شده اند. منتقد دیگر این نتیجه، گروه های اسلام گرا هستند که خود را پیروز انتخابات دانسته و ادعا می کنند که 80 درصد مردم در خانه مانده و در انتخابات شرکت نکرده اند. اما باید واقعیت های جامعه، شرایط خاص داخل کشور و منطقه و ساختار بین الملل را در نظر گرفت. بخشی از آرا مردم یا ماندن بوتفلیقه در قدرت ناشی از ساختاری ست که او ایجاد کرده است. تا پایان سال 2008 رییس جمهور تنها دو دوره می توانست در قدرت باشد اما با تغییر قانون اساسی، محدودیت حضور رییس جمهور برداشته شد. ازطرفی باید توجه داشت که بوتفلیقه فعالیت هایی را در جامعه الجزایر انجام داده که براساس آن شاهد رضایت نسبی هستیم. گرچه بخشی از این رضایت نسبی ممکن است ناشی از ترس و امنیتی بودن فضا و بخشی هم ناشی از سابقه مردم الجزایر در دهه 90 میلادی به خصوص بحث های اسلام گرایی باشد که مردم برای جلوگیری از تکرار آن به دنبال تحقق کامل دموکراسی نمی روند. بر این اساس به نوعی حالت محافظه کاری بر مردم حاکم شده است. تا حدودی هم باید بحث های اقتصادی را در نظر گرفت و آرامش نسبی در الجزایر متاثر از فعالیت های اقتصادی و روابط با دیگر کشورها بوده که رضایت مردم را جلب کرده است. با این حال این انتخابات می تواند فضا را برای ایجاد بحران مهیا سازد. همچنین حضور بوتفلیقه و بحرانی که ممکن است از این حضور به وجود بیاید، شرایط برای فعالیت های گروه های غیرقانونی و زیرزمینی و حتی گروه هایی مانند القاعده را آماده می کند. از طرفی اعلام تقلب در انتخابات از سوی رقیب بوتفلیقه نیز می تواند بخشی از فضای جامعه را به سمت ناآرامی و شورش های خیابانی و منطقه ای از جمله منطقه گرایی بسیج کند.
با توجه به سابقه حضور نیروهای اروپایی در الجزایر و چالش های متفاوت بین المللی، آیا جامعه جهانی آمادگی پذیرش بحران در الجزایر را دارد؟
فضای بین المللی برای اینگونه رویدادها در الجزایر آماده نیست. زیرا در حال حاضر اولاند رییس جمهور فرانسه اعلام کرده نتیجه انتخابات را می پذیرد. الجزایر 30 سال مستعمره فرانسه بوده و این کشور منافع زیادی در الجزایر دارد و به همین دلیل خواهان حفظ وضع موجود است. آمریکا نیز به نحوی همین ارتباط را با الجزایر دارد. ساختار نظام بین الملل هم به دنبال این نیست که شرایطی همانند مصر، لیبی و تونس در شمال آفریقا روی دهد. با این همه شرایط جسمانی بوتفلیقه و حضور گروه های تندرو و بخشی از جامعه که خواستار تغییرات واصلاحات هستند، می تواند شرایط را برای تحولاتی که به شدت بیشتر از تونس و لیبی خواهد بود،فراهم کند. هرچند بوتفلیقه توانسته در گذشته با بخشش عمومی و فعالیت های اقثصادی رضایت نسبی را ایجاد کند اما به تدریج با تدوام ساختار قبلی حکومت این فضا می تواند به تشنج منتهی شود.
برخی بر این عقیده اند که بوتفلیقه می توانست همانند ماندلا در کشورش ماندگار شود اما سیاست های حزب حاکم موجب شد فرایند به گونه ای شود که مسیری شبیه موگابه برای او پیش بینی شود.
من کاملا موافق هستم. ماندلا شدن در ساختار بین المللی خیلی سخت است. باید از قدرت گذشت و یک سری فعالیت ها را انجام داد. با گذشت زمان از عیار محبوبیت بوتفلیقه کاسته می شود. او زمانی قدرت را در دست گرفت که کشور دچار بحران بود. او در سه دوره متوالی رییس جمهور شد و اکنون نیز همان شرایط حضور است. بسیاری از رهبران می توانند رهبران آزادی بخش باشند اما کنش های بعدی آنها که به دنبال پیاده کردن سیاست های حزبی هستند و در سایه آن به استبداد رای می رسند، اندک اندک انها را از ماندلا شدن دور و دورتر می کند و به سمت تبدیل شدن به موگابه ای دیگر پیش می برد.شاید زمینه برای تحرک اجتماعی به دلیل امنیتی بودن و تجربه بحران دهه 90 مهیا نباشد اما با همه این اوصاف ممکن است بیماری بوتفلیقه و شرایط کشور، به گونه ای پیش برود که الجزایر مانند بسیاری کشورهای آفریقایی و شمال آفریقا منطقه ای گرایی در آن شدت گیرد. برای شخص بوتفلیقه هرچه زمان می گذرد به دلیل کهولت سن و عدم تغییر در گردش نخبگان بحران هایی در کشور ایجاد می شود که تمام میراث خوب او را از بین می برد.
پس از انقلاب های موسوم به "بهار عربی"، هنوز این کشورها روی آرامش به خود ندیده اند. طرفداران بوتفلیقه رهبر خود را ضامنی برای ثبات و استقلال کشور می دانند؛ به اعتقاد آنها، او بوده که مانع از وقوع یک "بهار عربی" و یک هرج ومرج در کشور شده است. آیا در دوره جدید می توان به آینده الجزایر با توجه به میزان نارضایتی مخالفان درخصوص تقلب در انتخابات خوش بین بوده و شاهد بروز بهار عربی در این کشور نباشیم؟
بوتفلیقه با برخی اصلاحاتی که انجام داد مانع از بروز بهار عربی شد.از جمله بحث عفو عمومی که طرفداران او بیان می کنند بجاست. اما مساله بعدی عدم گردش نخبگان است. این موضوع می تواند گروهی را به اجماع برساند که راه دیگری غیر از شیوه های دموکراتیک را برای تغییر ساختار در پیش بگیرند و فرایند به خشونت بیانجامد. مساله این است که در این دوره همه چیز به سلامت بوتفلیقه مربوط می شود که اگر سالم بماند تا حدودی مانع از عمیق شدن حفره امنیتی که ممکن است ایجاد شود، خواهد شد اما اگر اتفاقی بیافتد، به طور حتم شرایط از لیبی و تونس بدتر می شود زیرا الجزایر استعداد فراوانی در این زمینه دارد. ریشه اندیشه تمامی فعالیت های گروه های مختلف از جمله القاعده و تکفیری ها را در الجزایر می بینیم. آنجا که نمی شود فرایند درخواست های مردمی را به صورت دموکراتیک پیش برد، دست ها به سمت سلاح حرکت می کند اما همین دست به اسلحه بردن نیز منوط به شرایط جسمانی بوتفلیقه است. شرایط در الجزایر به گونه ای نیست که در حال حاضر گروه های مختلف ظرفیت این مسایل را داشته باشند و اتفاقاتی همانند مصر روی دهد. در مصر آقای مرسی و نامزد ارتش آرای نزدیک به هم داشتند و علاوه بر آن در مصر حتی آرای شکننده موجب بروز کودتا نشد، بلکه آقای مرسی وارد شرایط خاص شد که نتوانست ساختار مصر را به درستی تجزیه و تحلیل کند و خودش را درگیر فعالیت های سیاسی کرده و به مطالبات مردم پاسخ نداد. در حالی که بوتفلیقه بخشی از مطالبات مردم را پاسخ داد و رقیبی که ادعای تقلب کرده نتوانسته حالت بسیج اجتماعی را به وجود بیاورد. البته ممکن است به تدریج این بسیج اجتماعی هم شکل بگیرد.
به نظر می رسد تقلب در انتخابات کنونی می تواند زمینه تنش میان اسلامگرایان و طرفداران بوتفلیقه را فراهم آورد. آیا باز الجزایر شاهد نزاع خونین داخلی خواهد بود؟
بله احتمال شکل گیری چنین مساله ای وجود دارد. تمام تحلیل ما از ابتدا بر همین مساله است که شکاف هایی در این دوره ایجاد شده که در دوره های سوم یا دوم نبود. بخشی از این شکاف ها ناشی از خواسته مردم مبنی بر بازنگری در سیاست ها و گردش نخبگان است. ازجمله احزاب اسلام گرا که اگر فرد دیگری باشد، مدت زمانی طول می کشد که ارزیابی را صورت داده و آن فرد را مرتبط با خود بدانند یا نه. مساله دیگر که باز هم اشاره کردم، بیماری بوتفلیقه است. به طور حتم این بیماری اثرگذار خواهد بود. اینکه او چقدر می تواند ادامه دهد، چقدر می تواند در دید مردم ظاهر شود، و چقدر می تواند در هیات دولت باشد. همچنین گروه هایی هستند که منتظر ایجاد تحول در کشور مانند تونس و لیبی هستند. با توجه به عدم چرخش نخبگان، حضور پی در پی بوتفلیقه در انتخابات، شرایط منطقه ای و احساس تقلب که در میان تمام اپوزیسیون چه اسلام گرا، چه لیبرال و چه چپ ایجاد شده، شرایطی را برای ایجاد یک جرقه آماده می کند. این جرقه حتی ممکن است خبر رفتن بوتفلیقه به کشوری برای درمان بیماری باشد. یا اتفاقی باشد مبنی بر اینکه کارآمدی او کاش یافته است. اگر چنین چیزی صورت گیرد، ما شاهد شکل گیری بحران منطقه ای خواهیم بود و البته که الجزایر هم به شدت مستعد این نوع فعالیت ها است. با این حال این مرحله از انتخابات حول محور شخص بوتفلیقه از سلامتی گرفته تا کارکردش می چرخد.
انتشار اولیه: یکشنبه 31 فروردین 1393/ باز انتشار: جمعه 5 اردیبهشت 1393
نظر شما :