عضو هیات رییسه مجلس در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی:
ورود مجلس به سیاست خارجی مصداق دخالت نیست
دیپلماسی ایرانی: درکنار دولت ها و نهادهای سیاسی بین المللی، پارلمان کشورها به ایفای نقش در توسعه روابط و حل چالش ها و مشکلات بین المللی و در قالب دیپلماسی پارلمانی خودنمایی می کنند. هرچند پارلمان هر کشور نیز یکی از ارکان حاکمیتی محسوب می شود، اما بنا به ماهیت دوزیستی که این نهاد از آن برخوردار است، یعنی از یک سو به مردم یک کشور وابسته و مرتبط است و از سوی دیگر در رابطه ی تنگاتنگ با دولت هاست، نمی توان آن را در کنار دولت طبقه بندی کرد، به طوری که در برخی کشورها پارلمان با توجه به ترکیب نمایندگان و قدرت و جایگاهی که دارد، نقش مخالف دولت را بازی می کند. امروزه پارلمان ها به عنوان نهادهای حاکمیتی و مردمی در کنار سران دولت ها و وزرای خارجه، در روابط و سیاست خارجی ایفای نقش می کنند و از طریق اقداماتی مانند تصویب قراردادها و پیمان های بین المللی، در اموری که در گذشته ی نه چندان دور در حیطه ی وظایف انحصاری دولت ها و دیپلماسی رسمی بود، مشارکت می کنند. اما اینکه تا حد دیپلماسی پارلمانی اختیارات لازم برای حضور در عرصه های بین المللی را داشته تا تلقی به موازی کار نشود؟ این پرسشی است که محمد حسین فرهنگی عضو هیات رییسه مجلس در پاسخ به آن می گوید: پارلمان هیچ خط قرمزی ندارد؛ پارلمان همانند دستگاه اجرایی ملزم به برقراری روابط رسمی نیست، زیرا برخی از محدودیت ها و معذوریت های رسمی را ندارد. با این حال در چند سال گذشته به خصوص در مجلس هشتم و نهم، دیپلماسی پارلمانی در دستور کار نمایندگان و هیات رئیسه ی مجلس قرار گرفته و اقدامات گسترده ی از جمله سفر هیات های پارلمانی به کشورهای مختلف و تشکیل یا تقویت گروه های دوستی پارلمانی در این رابطه صورت گرفته است. متن گفتگو با وی را در زیر می خوانید:
مجلس به عنوان یک نهاد قانونگذار و ناظر بر اجرای قوانین تا چه حد می تواند وارد عرصه سیاست خارجی شود؟ درواقع حد قرمز پارلمان در عرصه سیاست خارجی کجاست؟
پارلمان برای روابط پارلمانی هیچ محدودیت و خط قرمزی ندارد. وجود گروه های پارلمانی تاثیرگذار می تواند زمینه را برای هموار کردن ارتباطات دستگاه ها و قوه مجریه و سایر عناصر فعال در صحنه، حتی عناصر اقتصادی موثر فراهم آورد. ما هنوز هم معتقدیم که با تمام ظرفیت از این امکان استفاده نمی کنیم و به دلیل محدودیت هایی که در بودجه و مسائلی از این دست وجود دارد، عملا نمی توانیم به صورت گسترده از این امکان استفاده کنیم. بنابراین نفس آن بسیار پسندیده و به طور حتم تاثیرگذار است. زیرا مقامات اجرایی روابط رسمی را می توانند برقرار کنند، در حالی که پارلمان نمایندگان مردم هستند و برخی از محدودیت ها و معذوریت های رسمی را ندارند.
بعضا گفته شده رفتارهای پارلمانی موجب می شود تا فرایندهای بین الدول را در حوزه سیاست خارجی حالت ایستایی بدهد.با این تعبیر موافق هستید؟
من موافق نیستم. برعکس این موضوع اما مصداق دارد . این رفتارهای پارلمانی به قول شما می تواند هم هموار کننده راه باشد و هم برخی از موانع را بردارد. مانند سفری که رییس مجلس به چین داشتند. مسئولان دولتی اذعان داشتند که مذاکرات مفیدی اتفاق افتاد. چرا که پارلمان ها آزادتر هستند، می توانند برخی مذاکرات روان تر و راحت تری نسبت به دیگران داشته باشند. گروه های دوستی هم همینگونه هستند. کمیسیون های مجلس هم به همین منوال و تک تک نمایندگان مجلس هم می توانند نقش مفیدی داشته باشند.
بایدها و نبایدهای مجلس در حوزه اجرایی سیاست خارجی تا چه حد جزو تکالیف مجلس است که می تواند آن را دیکته کند؟ برای نمونه شاهد بودیم که قبل از مذاکرات ژنو 3 برخی نمایندگان با وزیر امور خارجه دیدار داشتند، پس از این دیدار، به نقل از یکی از نمایندگان گفته شد که هیات دیدار کننده با وزیر خارجه، بایدها و نبایدها را به تیم مذاکره کننده گفته است.
مجلس در این خصوص تکلیفی ندارد. بلکه جایگاه نمایندگی مجلس چنین است که می تواند در حوزه های مختلف تاثیرگذار باشد و در مسایل داخلی و خارجی اظهارنظر کند و بعضا به صورت گروهی این کار را انجام دهند و این اتفاق ها اثرات مثبتی می تواند در روابط خارجی در سطح کلان بگذارد. بنابراین ما تکالیفی تحت این عناوین نمی شناسیم.
در همین راستا طرح هایی نیز از سوی برخی نمایندگان همزمان با مذاکرات خارجی دستگاه دیپلماسی ارایه می شود؛ از جمله طرح دو فوریتی که نمایندگان برای الزامات انجام کلیه فعالیت های هسته ای که مطرح کردند. اینگونه طرح ها تا چه میزان بر روند مذاکرات کمک می کند؟
از خود ارایه کنندگان چنین طرح یا طرح هایی سوال کنید. من در جریان نیستم
نظر شما :