طرحی برای سیاست خارجی ایران: بازیگری در قالب پل منطقه ای
دیپلماسی ایرانی: وضعیت جغرافیایی ایران به گونه ای است که کشورمان همزمان در پنج زیرسیستم منطقه ای(شبه قاره هند، آسیای مرکزی، قفقاز، خلیج فارس و خاورمیانه) حضور دارد، این نکته در کنار همسایگی با پانزده کشور فرصت ها و چالش های خاص خود را دارد، به باور نگارنده تعریف نقش برای بازیگری ایران در قالب ایده " ایران پل منطقه ای" می تواند به بهترین شکل منافع ملی را در راستای اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سند چشم انداز و دیگر اسناد بالادستی تامین و تصمیمگیری های سلیقه ای و غیرکارشناسی را از ساحت منافع ملی دور نماید . بهره گیری از تجربیات موفق و همچنین درس گرفتن از اشتباهات کابینه های قبلی نگاه تکامل گرایانه از سیاست خارجی را نشان می دهد. ایده پل منطقه ای نگاهی راهبردی در سیاست خارجی ایران است که در پی اتصال جغرافیای کشور به پتانسیلهای ژئواستراتژیک، ژئوپولتیک، ژئوکالچر و ژئو اکونومی است. ایده پل منطقه ای تنها نگرش راهبردی است که می تواند به شکوفایی شخصیت چندوجهی ایران با حفظ عزت، حکمت و مصلحت منجر شود. هدف اتخاذ سیاست پل منطقه ای ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و جهان و تبدیل ایران به یک ابر قدرت منطقه ای در میان مدت و یک قدرت بزرگ جهانی در بلند مدت است. پیگیری سیاست مذکور با افزایش حوزه نفوذ ایران و گره زدن امنیت ایران به امنیت مناطق پیرامونی توان بازدارندگی کشور را در عرصههای سیاسی، اقتصادی، دفاعی و اجتماعی بسیار بالا می برد.
حضور ایران در زیرسیستم های منطقه ای همچون شبه قاره، آسیای مرکزی و قفقاز و ... فرصت های بینظیری را در اختیار سیاست خارجی کشورمان قرار می دهد که با اتخاذ سیاستی هوشمندانه منافع ملی را تامین و امنیت و قدرت ایران را حداکثری نماید. ضرورت سیاست منطقه گرایی فعال برای کشور ایران که در پنج زیرسیستم بین المللی-منطقه ای حضور دارد بر هیچ کس پوشیده نیست. دارا بودن پانزده همسایه و جغرافیای سیاسی منحصر بفرد ایران نیازمند ارزیابی مناسب از منافع ایران در این حوزه ها است. این نوشتار سیاست خارجی اتخاذ رویکرد پل منطقه ای برای ایران در این پنج زیرسیستم را به دولت منتخب یازدهم پیشنهاد می کند. ایفای نقش پل منطقه ای، منطقه گرایی را به هسته اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل میکند و ایران با تعریف نقش خود در این مناطق میتواند تعاملات فرامنطقه ای و بین المللی خود را نیز با قدرت و اطمینان بیشتری پیش ببرد. پیش نیاز ایفای این نقش عادی سازی و تنش زدایی در روابط با نظام بینالملل و در داخل توجه به فعال سازی حوزه اقتصاد است. استفاده از مزیت های ترانزیتی و انتقال انرژی از خاک ایران، تحرک و پویایی خاصی به اقتصاد و بازار اشتغال کشور میدهد. این سیاست علاوه بر خنثی کردن آثار تحریم، نقش مهمی در کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت و گاز و در نتیجه کاهش آسیبپذیری کشور دارد.
پل منطقه ای:
ظرفیت ژئوپولتیک و استراتژیک ایران به شکلی می باشد که این توانمندی را به کشور میدهد نقش پل را در مناطق پیرامونی ایفا کنیم، امکان دسترسی کشورهای محصور در خشکی را به آب های آزاد و ارتباط زیرسیستم های پیرامونی را به یکدیگر را فراهم آوریم. رویکرد پل منطقه ای نگاهی استراتژیک در سیاست خارجی ایران است که به دنبال استفاده از مختصات جغرافیایی کشور به مزیت های ژئواستراتژیک، ژئوپولتیک، ژئوکالچر و ژئواکونومی است. ایده پل منطقه ای رویکردی راهبردی است که می تواند به شکوفایی شخصیت چندوجهی ایران با حفظ عزت، حکمت و مصلحت منجر شود. هدف اتخاذ سیاست پل منطقه ای ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و جهان و تبدیل ایران به یک ابر قدرت منطقه ای در میان مدت و یک قدرت بزرگ جهانی در بلند مدت است. منطقه گرایی فعال موجب افزایش حوزه نفوذ ایران و توان بازدارندگی کشور در عرصه های سیاسی، اقتصادی، دفاعی و اجتماعی را بسیار بالا می برد.
کشور عزیزمان ایران به لحاظ جغرافیایی در وضعیتی سهل و ممتنع قرار گرفته است، داشتن پانزده همسایه همانگونه که می تواند چالش های جدی برای امنیت ملی کشور ایجاد نماید می تواند فرصت های بیشماری را نیز نصیب کشور کند. ایران جزء معدود کشورهایی در جهان است که در مناطق پیرامونی متعددی قرار گرفته است. ایران همزمان در پنج زیرسیستم منطقه ای حضور دارد: 1- خلیج فارس 2- خاورمیانه 3- آسیای مرکزی 4-قفقاز و بالاخره 5- شبه قاره هند. لذا ایران محیط استراتژیک حساس و مهمی دارد که بایستی با تصمیم سازی منطقی نهایت بهره را از آن برد. از اینرو به دنبال تعریف نقشی برای ایران در سیاست خارجی دولت یازدهم هستیم. نقشی که هم با واقعیت جغرافیایی کشورمان متناسب باشد هم فرصت ها را به حداکثر و تهدیدات را به حداقل برساند. ایران می تواند نقش پل منطقه ای را ایفا کند. کشوری که خاورمیانه را به شبه قاره و آسیای مرکزی و قفقاز را به آب های آزاد و همینطور خلیج فارس و خاورمیانه پیوند می زند، و اگر ترکیه را کشوری اروپایی فرض کنیم خاورمیانه را به اروپا گره می زند. کشوری با پتانسیل های فوق العاده برای ترانزیت انرژی و در صف مقدم مبارزه با اصلی ترین تهدید بین المللی یعنی تروریسم، بنیادگرایی و مبارزه با مواد مخدر. تبدیل ایران به عنوان محوری ترین بازیگر در معادلات منطقه ای در مناطق پیرامونی مذکور دور از دسترس نیست. کشوری که می تواند در اختلافات بی شمار بین کشورهای موجود در پیرامون خود نقش میانجیگر را ایفا کند و با تبدیل ایران به یک قطب منطقه ای دوره جدیدی از شکوه و درخشش ایران را رقم بزند. با توجه به اهمیت اصل بیطرفی در رویه سیاست خارجی کشور، ایران می تواند این نقش را به خوبی ایفا نماید.
اگر ایران بخواهد در سال 1404 جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه را با حفظ هویت انقلابی و اسلامی در جهان اسلام و عامل سازنده با روابط بینالملل داشته باشد، چنین رویکردی می تواند اهداف مطروحه در آن را عملیاتی نماید. تعریف نقش برای سیاست خارجی ایران (پل منطقه ای)، با مشخص کردن راهبردها و اولویت های ایران به همراه اهداف و روش های نیل به آنها، راه را بر تغییرات و نوسانات سینوسی در سیاست خارجی می بندد و سلیقه گرایی و تصمیم گیری های غیرکارشناسی را از ساحت منافع ملی به کنار خواهد زد.
امروزه منطقه گرایی جایگاه مهمی در سیاست کشورها و در سیاست بین الملل دارد، در همین راستا ضروری است این نکته را در نظر بگیریم که جهان شاهد توازن یا انتقال قدرت در نظام جهانی از غرب به سمت شرق هستیم. بازی بزرگ قرن بیست و یکم، لزوم جدیت در پیگیری سیاست نگاه به شرق را در سیاست خارجی کشور گوشزد می کند. تنهای یک ایران قدرتمند منطقه ای می تواند کشوری موثر و با نفوذ در عرصه بینالملل باشد، یک ایران منفعل و ایستا فرصت های بین المللی و منطقه ای را از کشور می گیرد.
ایده پل منطقه ای به دنبال گره زدن امنیت ملی ایران به امنیت کشورهای منطقه در مناطق چندگانه پیرامونی ایران است، این مساله می تواند گامی مهم در راستای ایجاد مجموعه های امنیتی منطقه ای باشد. پدیده های شومی همچون بنیادگرایی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، مهاجرت های غیرقانونی و ... در منطقه به گونهای است که می توان تهدیدات مشترک را پایهای برای حرکت در جهت ایجاد فهم مشترک و به دنبال آن منافع مشترک در میان کشورهای منطقه برشمرد.
ایران پل منطقه ای، سیاست خارجی را در قالب دیپلماسی پویا، همه جانبه، اعتماد ساز و واقع بینانه قرار می دهد و بر لزوم ترمیم گرایی-تنش زدایی، تکامل گرایی(توجه به تجربیات پیشین انقلاب اسلامی)، استفاده از ظرفیت های نهادی موجود و تلاش برای ایجاد نهادها و هنجارهای مورد نیاز در سطح محیط پیرامونی ایران تاکید دارد.
ایفای نقش پل منطقه ای گام مهمی در خنثی کردن آثار تحریم ها و همینطور موجبات رشد و توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان مرز و بوم ایران می باشد، این سیاست پویایی خاصی به اقتصاد ایران خواهد داد و با تبدیل ایران به یک قطب تجاری، ترانزیتی و مسیر انتقال انرژی می تواند معضل بیکاری را به حداقل برساند و زمینه توسعه بیشتر در مناطق مختلف کشور را فراهم آورد، در همین راستا لزوم توجه به توسعه بنادر چابهار، بندر امام خمینی(ره) و منطقه آزاد اروند، جزیره قشم و... می تواند در بخش های مختلف هتلداری، انبارداری، سیلو سازی، خدمات حمل و نقل،حق ترانزیت، کشتیرانی و ... موجبات اشتغال و تحرک اقتصادی را در کشور فراهم نماید. این سیاست علاوه بر خنثی کردن آثار تحریم، نقش مهمی در کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت و گاز و در نتیجه کاهش آسیب پذیری کشور دارد.
تحولات جهانی به سمت و سویی است که مشخصه اصلی آن تکثر بازیگران(رسمی و غیررسمی) و توزیع قدرت جهانی میان شمار زیادی از بازیگران می باشد و این وضعیت هم رقابت جدی را طلب می کند هم امکان بازیگری را بیشتر نموده است. نظام بینالملل از یک حالت تک قطبی بیرون آمده و قطب های جدید قدرت همچون چین، هند، روسیه درکنار کشورهای نوظهوری همچون برزیل، آفریقای جنوبی فرصت های مناسبی را برای تنوع بخشی به سیاست خارجی ایران فراهم آورده است. در روابط با جهان غرب نیز با حفظ عزت و تامین حقوق اساسی ملت ایران، ترمیم گرایی روابط آسیب دیده نکته ای کلیدی در سیاست خارجی دولت یازدهم خواهد بود. سیاستی که عمدتا در قالب تنشزدایی در دوره های پیشین از آن یاد شده در شرایط فعلی می تواند ذیل سیاست ترمیم گرایی، به تعامل سازنده ایران با دنیای غرب کمک نماید. اما نکته مهم در پیگیری این سیاست، ارتباط موثر بین المللی است، ارتباطی که در آن طرفین نگرش ها، ارزش ها و دغدغه های خود را در فضایی مساعد مطرح نمایند و به تفاهم سازنده ای برسند، رهیافتی که برآیند آن طرح دیدگاههای ارزشی و هنجاری کشورمان و تامین منافع ملی در فضایی منطقی است. بهره گیری از تجربیات موفق و همچنین درس گرفتن از اشتباهات روابط خارجی کابینههای قبلی نگاه تکاملگرایانه ما از سیاست خارجی را نشان میدهد.
پیشنیازهای ایفای نقش ایران پل منطقه ای به شکل زیر است:
1- ترمیم روابط آسیب دیده در روابط با غرب
الف-حل بحران هسته ای
ب-پایان دادن به تحریم
ج-امکان سنجی برقراری رابطه با آمریکا مطابق با اصول
2-تنش زدایی با کشورهای عربی منطقه با حفظ منافع حیاتی ایران
3- موارد 1 و 2 پیشنیاز، کارکرد هسته اصلی سیاست خارجی دولت یازدهم می باشد: ایران پل منطقه ای
سیاست خارجی هر کشور حاوی دو عنصر تداوم و تغییر است، در سال های گذشته سیاست خارجی کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده اما متاسفانه سهم تغییر بسیار بیشتر از تداوم بوده است. این درست است که در عرصه سیاست، تحولات داخلی و محیط بینالملل محیط هایی پویا و در حال تغییر هستند، اما متاسفانه باید اذعان نمود درصد بسیار زیادی از تغییرات در سیاست خارجی کشورمان بیشتر از آنکه متاثر از پویایی های محیط بین المللی باشند ناشی از برخوردهای سلیقه ای بوده است. امری که در موارد زیادی لطمات زیادی به منافع ملی کشور وارد نموده است. نکته مهم اینست که ایفای نقش منطقه ای برای ایران در گرو بهبود نقش و جایگاه بین المللی ماست و ارتقاء جایگاه منطقه ای ما نیز به وزن بین المللی ما کمک شایان توجهی می کند. به عبارتی یک ایران فعال و موثر منطقه ای بهتر می تواند در نظام بینالملل منافع خود را تامین کند همانطور که یک ایران به لحاظ بین المللی قدرتمند سمتگیری منطقه ای سیاست خارجی کشور را بهتر تسهیل می کند.
نویسنده: سیدمهدی پارسایی، دانشجوی دوره دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران.
نظر شما :