سیاست خارجی به بازنگری جدی نیازمند است

خط قرمزها و چراغ سبزهای پیش روی روحانی

۲۴ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۰۱ کد : ۱۹۱۷۹۵۴ خاورمیانه یادداشت
رضا آقارضی،‌ کارشناس مسائل سیاست خارجی و رئیس سابق نمایندگی ایران در هنگ کنگ در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی اولویت های دولت منتخب در حوزه سیاست خارجی پرداخته است
خط قرمزها و چراغ سبزهای پیش روی روحانی

دیپلماسی ایرانی: انتخابات پرشور ریاست جمهوری علیرغم اینکه توانست موجی از آرامش و ثبات را در داخل کشور ایجاد نماید، فضایی ساخته است که می تواند با بهره گیری از این فضا آقای روحانی را در اعمال سیاست خارجی بخردانه یاری نماید. سیاست خارجی هشت سال گذشته چهره ای از ایران به نمایش گذاشته است که توام با افراط گرایی، بی ثباتی در موضع گیری ها و فاقد استراتژی اعتمادساز، فضای دوستانه در همکاری های بین المللی و تعامل در همکاری های  سازنده بوده است .

اما با تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجت الاسلام و المسلمین روحانی مسؤلیت سنگین تغییر اوضاع و ترمیم زخم های بر جا مانده از دولت نهم و دهم به گردن دولت جدید خواهد افتاد. پیش از هر چیز در حوزه سیاست خارجی موضوعات راهبردی می بایست مورد توجه تیم دولت جدید قرارمی گیرد که به برخی از آنها اشاره می شود:

الف) اعتماد سازی: برای ایجاد اعتمادسازی در روابط بین المللی اولویت نخست دولت جدید در ایجاد فضای مناسب در مذاکرات هسته ای با کشورهای ۵+۱ می باشد . همانطور که در انتخابات اخیر حکم مقام معظم رهبری در روز انتخابات مبنی بر امانت دانستن آرا مردم و اطلاق حق الناس به آن، توانست اعتماد مردم را به صندوق ها ایجاد نماید و باعث شد که در روز رای گیری بسیاری از مردم با صندوق های رأی آشتی کنند و ضمن حضور خود در پای صندوق های رای، اعتماد مجدد را به کشور و ساز و کار انتخابات مجسم کنند. می توان از حکم رهبری در خصوص حرام بودن استفاده از بمب اتمی در مذاکرات با 5+1 برای بهبود فضا بهره گرفت و ضمن تأکید بر آن، زمینۀ اعتماد سازی در میان کشورهای مذکور را فراهم نمود. در صورتی که این کشورها آمادگی همکاری صادقانه را داشته باشند می توانند از فرصت ایجاد شده در اثر این حکم و دولت جدید و حضور تیم حرفه ای با هدف گذاری متوازن و متعادل و به منظور اصلاح روش ها و تعاملات دو طرف بهره گیری نمایند و بهبود مناسبات را تسریع بخشند. در این مذاکرات با رفتاری که از غرب سر خواهد زد می توان زمینه های مذاکرات برابر با دولت امریکا در حوزه های مختلف، و کوتاه کردن دیوار بی اعتمادی بین دو طرف  را نیز ارزیابی کرد .

ب) تشنج زدایی: از جمله دیگر اهداف سیاست خارجی اعتدال گرا بایستی تشنج زدایی باشد که دولت منتخب مردم عامل آن خواهد بود. سیاستی که در حوزه کشورهای همسایه در شمال، شرق و خلیج فارس موثر واقع خواهد شد و البته این کشورها باید از این فرصت بهرگیری نمایند. احترام متقابل، حفظ منافع مشترک، ادبیات مناسب و رفتار مبنی بر عرف بین المللی باید بسترساز همکاری های جمهوری اسلامی ایران با دولت های عرب منطقه و کشورهای همسایه شمالی و اطراف ایران از جمله عراق و پاکستان و افغانستان باشد. در این میان توجه به مشی صادقانه ایران در اعلام آمادگی برای تغییر و ایجاد همکاری دوستانه عملی ترین راهکار محسوب می شود تا همسایه ها دست دراز شده دوستانه ایران را بفشارند .

ج)همسایه ها: بهره برداری از دیپلماسی اقتصادی مشی راهبردی دیگری است که در ضمن آن منافع همسایگان ایران به خصوص در همکاری راهبردی در تأمین انرژی کشورهایی مثل پاکستان، ارمنستان، ترکیه و عراق قابل تداوم است. از طرف دیگر همکاری های اقتصادی – تجاری و مالی نیز امکان توسعه مناسبات عملی و تعمیق آنرا فراهم می نماید. اعتمادسازی در همکاری های تجاری-مالی با کشورهای حوزه خلیج فارس نه تنها موجب رفع سوء تفاهم های سیاسی می گردد بلکه به افزایش بهره گیری و درآمد این کشورها از جمله امارات، عمان و کویت از بازار ایران و متقابلاً رفع محدودیت های اعمال شده از تحریم ها برای جمهوری اسلامی ایران منجر خواهد شد.

علاوه براین منطقه، توسعه همکاری با کشور های اروپایی که بیشتر تابع قوانین بین المللی هستند تا تحت تأثیر قدرتهای یکجانبه گرا، با اولویت بندی سطح پذیرش آنها، گام بعدی در حوزه همکاری های اقتصادی و تجاری خواهد بود. توسعه همکاری ها با برخی از دول اروپایی که امادگی همکاری دارند، می تواند به تشریک مساعی در حوزه انرژی، تجارت، همکاری های بانکی و سرمایه گذاری منجر شود.

همانطور که قرن 21 قرن آسیا خوانده شده است سیاست همکاری با شرق جزء سیاست راهبردی خارجی ایران با کشورهای آسیایی از جمله دو کشور پرقدرت هند و چین است. هر چند این دو کشور همکاری های خود را با ایران در دوره تحریم ها ادامه دادند اما با آسیب شناسی این همکاری ها، می توان از یک طرفه کردن و نگاه منفعت طلبانه این کشورها از موقعیت جمهوری اسلامی در شرایط تحریم، ممانعت کرد و این روابط را به روابط برد – برد در شرایط جدید سوق داد.

د) نگاه به شرق: از اولویت همکاری های دیگر بین المللی توسعه تعاملات خارجی با کشورهای شبه قاره هند و کشورهای حوزه آسیای شرقی است.

همانطور که قرن 21 قرن آسیا خوانده شده است سیاست همکاری با شرق جزء سیاست راهبردی خارجی ایران با کشورهای آسیایی از جمله دو کشور پرقدرت هند و چین است. هر چند این دو کشور همکاری های خود را با ایران در دوره تحریم ها ادامه دادند اما با آسیب شناسی این همکاری ها، می توان از یک طرفه کردن و نگاه منفعت طلبانه این کشورها از موقعیت جمهوری اسلامی در شرایط تحریم، ممانعت کرد و این روابط را به روابط برد – برد در شرایط جدید سوق داد. کشورهای شبه قاره هند که دارای فرهنگ مشترک وسیعی با ایران هستند باید مورد توجه قرار گرفته و ایشان را ترغیب کرد که از موفقیت و فضای جدید سیاسی داخل کشور بهره گیری نمایند. در این مسیر توسعه خط لوله گاز صلح به هند و حتی چین راهبرد جذابی است که در برگیرنده منافع مشترک پاکستان – هند و چین بوده و آن را می توان خط ثبات در منطقه تعریف کرد. به علاوه همکاری های استراتژیک با این کشورها می تواند الگویی توسعه یافته از روابط بین المللی با دول دیگر باشد. همکاری با کشورهای اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا معروف به آسه آن (ASEAN) به اضافه ژاپن نیز می تواند فرصت ساز باشد.

و) بهار و خیزش عربی – اسلامی: در مورد تحّولات جهان عرب در این چند سال از سوی دستگاه سیاست خارجی  و دولت احمدی نژاد غفلت هایی صورت گرفته است که در جای خود قابل طرح می باشد. اما براساس فضای موجود می توان دریافت که افراطیون در این کشورها توانسته اند فضایی را ایجاد نمایند تا  گروه های سلفی تندرو با حمایت دستهای پنهان در غرب، شیعیان را به عنوان دشمن اصلی تلقی کرده و فضای دو قطبی جنگ شیعه و سنی را دامن بزنند.

تماس و تقویت همکاری ها در حوزه رسانه ای، گفتگوهای دوجانبۀ فرهنگی و مذهبی با گروه های اسلامی میانه رو و رهبران دینی ذی نفوذی که در ارام کردن گروه های مسلمان  موثرند و مذاکره با مقامات  کشورهایی که  در چنین شرایطی قرار دارند می تواند یک نیاز فوری باشد تا بتوان از تشدید جنگ شیعه و سنی و قرار گرفتن گروه های بزرگتری از مسلمانان  در کنار افراطیون سلفی ممانعت  به عمل آورد.

ه) دیپلماتها: بدون تردید استفاده از مذاکره کنندگان ماهر و توانمند یکی از ضرورت های کار دولت جدید است. خصوصا بهره گیری از نیروی انسانی با تجربه در تحقق اهداف سیاست خارجی تأثیر حتمی دارد. علیرغم خانه نشین کردن تعداد زیادی از نیروهای با تجربه و توانمند وزارت امور خارجه در دو دولت قبل به ویژه توسط وزیر خارجه دولت نهم و مظالمی که به این گروه از نیروها در آن دوره رفت، با بازگشت آنها به مسئولیت های خود تقویت و توانمندی ساختار نیروی انسانی و انجام مأموریت های سیاست خارجی دوچندان می گردد. نقل شده است که در یکی از جلسات وزیر سابق خارجه در دولت نهم مقام معظم رهبری سراغ بعضی از افراد و دیپلمات های وزارت خارجه را می گیرند و  وقتی با این پاسخ که آنها بازنشسته شده اند روبه رو می شوند، ناراحت شده و ضمن گله از این وضعیت خواستار ممانعت از حذف و ازدست رفتن دیپلمات های با تجربه وزارت خارجه توسط مسئولان وقت می شوند که همچنان این خواسته مغفول مانده است و امید می رود دولت اعتدال جناب آقای روحانی بتوانند از توان این نیروهای کارآمد و دیگر افراد خانه نشین مجدداً بهره برداری نمایند تا بتوانند اهداف بلند مدت دولت جدید را اجرایی سازند./16

انتشار اولیه:چهارشنبه 19 تیر 1392/ باز انتشار: دوشنبه 24 تیر 1392

کلید واژه ها: سیاست خارجی رضا آقارضي دکتر حسن روحانی


نظر شما :

وحید ۲۴ دی ۱۳۹۷ | ۲۰:۴۹
سلام عالی بود.