سیاسی بازی غرب صبر ایران را لبریز کرد
خروج پرونده هسته ای ایران از چهارچوب حقوقی
دیپلماسی ایرانی: علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی دست به کارت شده است. 48 ساعت پیش بود که این مقام ایرانی در گفتگو با شبکه پرس تی وی به نوعی زبان تهدید آمیز روی آورده و هشدار داد که حمله غرب به ایران پیامدهایی خواهد داشت و خروج ایران از ان پی تی می تواند یکی از این پیامدها باشد.وی در بخش هایی از سخنان خود گفت: " اگر چنین اتفاقی بیفتد ترس من آن است که مجلس ایران برای کاهش همکاری ایران با آژانس و یا تعلیق بازرسی ها از تاسیسات هسته ای، دولت را تحت فشار قرار داده و خواستار خروج از ان پی تی. شود."این سخنان نماینده ایران در آؤانس که چند روز پیش در حاشیه نشست این نهاد بین المللی در اقدامی اعتمادبرانگیز به 50 پرسش در خصوص برنامه هسته ای ایران جواب داده بود ، در مطبوعات عربی و غربی بازتاب های فراوان داشت. برخی ایران را به ماجراجویی متهم کردند و عده ای بر این ادعا صحه گذاشتند که تهران به دنبال نوعی پا جا پای کره شمالی گذاشتن است. سابقه خروج اعضا از ان پی تی ، میزان کارآمدی این تهدید در فضای کنونی حاکم بر پرونده هسته ای ایران و بحث لزوم خلع سلاح سایر کشورهای امضاکننده ان پی تی را با دکتر اسماعیل بشری، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین الملل در میان گذاشتیم :
نماینده ایران نزد آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است که در صورت حمله به ایران، این کشور از معاهده ان پی تی خارج خواهد شد. آیا خروج از معاهده ان پی تی سابقه داشته است؟
ملموس ترین نمونه ای که در خروج از ان پی تی می توان به آن اشاره کرد مورد کره شمالی است. البته مورد کره شمالی با ایران بسیار متفاوت است. به این صورت که کره شمالی زمانی که تصمیم گرفت به سمت ساخت سلاح هسته ای حرکت کند، می دانست که نمی تواند این کار را در چارچوب آژانس و ان پی تی انجام دهد. چون آژانس با بازرسی هایی که انجام می دهد به راحتی متوجه این موضوع خواهد شد و از ادامه روند جلوگیری خواهد کرد. به همین دلیل کره شمالی از ان پی تی خارج شد تا تصمیم خود را عملیاتی کند و سلاح هسته ای بسازد. هنوز هم مجددا به ان پی تی بازنگشته است. یکی از شروط عادی سازی روابط با کره شمالی، بازگشت این کشور به ان پی تی ذکر شده است.
تفاوت مورد ایران با کره شمالی را در چه می دانید؟
اما شرایط ایران شکل دیگری دارد. ایران ان پی تی را امضا کرده و به طور رسمی هم اعلام کرده است که به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست. اما تهدیدی که آقای سلطانیه اعلام کرده اند از این نظر به جاست که می گوید با وجود این که ایران اعلام کرده است به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست و تمام ناظران آژانس را می پذیرد و و آن ها می توانند بر مناطق مختلف نظارت کنند، اگر همین مراکز مورد حمله قرار گیرد، دقیقا خلاف ان پی تی است. در این صورت چه لزومی دارد که ایران در ان پی تی باقی بماند؟ ان پی تی در کنار همه مسئولیت هایی که برای اعضای پیمان در نظر گرفته است، برخی امتیازات هم برای آن ها قائل شده است که بتوانند از امکاناتی که آژانس بین المللی انرژی اتمی برای پیشبرد امر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای فراهم می آورد از جمله غنی سازی اورانیوم بهره مند شوند.
اگر آژانس این امتیازات را از ایران دریغ کند و صرفا به دنبال مسئولیت ها و وظایف باشند و بگوید چون ایران به طور مثال این اقدامات خلاف را داشته است، باید تنبیه شود و این تنبیه حمله نظامی در نظر گرفته شود، قاعدتا ایران نفعی برای ماندن در ان پی تی ندارد. طبیعی است که از این پیمان خارج می شود.
به نظر شما این تهدید تا چه اندازه می تواند در تغییر رفتار آژانس در قبال ایران موثر باشد؟
الان کار ما با آژانس در حالتی قرار دارد که بحث های مطرح شده خارج از قواعد حقوقی است و عمدتا سیاسی است. وقتی که بحثی شکل سیاسی به خود بگیرد باید به دنبال مذاکرات سیاسی برای حل آن بود. یعنی به جای این که مسئله در قالب موازین حقوقی حل شود، باید راه حل دیگری برای آن اندیشید. البته ایران دائما حقانیت خود را از نظر حقوقی و در چارچوب ان پی تی نشان داده است. اما آن ها دائما بر این مسئله اصرار دارند که ما باید اعتمادسازی بیشتری انجام دهیم. اساسا بحثی که ما با آژانس یا سایر نهادهای بین المللی داریم، بیشتر از آن که حقوقی باشد، سیاسی است و تا زمانی که این بحث سیاسی به سمت بحث حقوقی سوق داده نشود، همین وضعیت ادامه دارد. مسئله ای که آقای سلطانیه بیان کرده اند اگر چه ظاهر تهدید دارد، اما عملا مسئله ای طبیعی است. یعنی اگر ما بدون دلیل متقنی مبنی بر انحراف برنامه هسته ای به سمت مقاصد نظامی مورد حمله قرار بگیریم، هیچ لزومی ندارد که در پیمان بمانیم. این موضع می تواند آن ها را از موضع سیاسی به سمت موضع حقوقی سوق دهد.
با توجه به این که ان پی تی بحث خلع سلاح و عدم اشاعه سلاح های هسته ای را به موازات هم مطرح کرده، چه اقداماتی از ابتدای تصویب این پیمان تا کنون برای خلع سلاح کشورهای دارنده سلاح هسته ای انجام شده است؟
البته در ان پی تی برای کشورهای دارنده سلاح هسته ای، جنبه الزام آور برای خلع سلاح در نظر گرفته نشده است. به آن ها توصیه شده است که به سمت خلع سلاح پیش روند. در همین راستا بسیاری از کشورهای اروپایی سعی کرده اند سلاح های تاکتیکی که امریکا در برخی کشورهای اروپایی داشته است را از این کشورها خارج نماید. اقدام دیگری که انجام شده این است که بزرگترین دارندگان سلاح های هسته ای یعنی امریکا و اتحاد شوروی سابق و بعد هم فدراسیون روسیه، تعداد کلاهک های هسته ای خود را که قبلا هزاران کلاهک بود، با مذاکرات پی در پی و امضای پیمان هایی مانند سالت و استارت به تعداد کمتری تقلیل داده اند. اما تا به خلع سلاح رسیدند، این مذاکرات را متوقف کردند. بنابراین به نظر می رسد خلع سلاح امری بعید باشد. چون این دو قدرت حداقل در گفته های خود هم سخن از خلع سلاح کامل به میان نیاورده اند. تنها کلاهک های هسته ای خود را به تعداد بسیار کم و محدودی را دنبال کرده اند که با استفاده از آن هم بازدارندگی را حفظ کرده باشند و هم از میزان خطر تسلیحات هسته ای بکاهند.
آیا موضع ان پی تی در بحث خلع سلاح تبعیض آمیز نیست؟
البته. این که دارندگان سلاح هسته ای تا پیش از تصویب ان پی تی تنها به خلع سلاح توصیه شوند و از دستیابی دیگر کشورها به این تسلیحات جلوگیری شود، تبعیض آمیز است. وقتی کنفرانس های بررسی ان پی تی هم برگزار می شود و می خواهند اصلاحاتی در این پیمان انجام دهند، عمدتا کشورهایی که سلاح هسته ای ندارند سعی می کنند مسئله تبعیض آمیز بودن مفاد ان پی تی را به رخ بکشند و از کشورهای دارنده سلاح هسته ای بخواهند که آن ها هم گام های بیشتری را برای خلع سلاح بردارند. قاعدتا همین تقسیم بندی میان کشورهای دارنده سلاح هسته ای و کشورهایی که سلاح هسته ای ندارند و توصیه دارندگان به سمت خلع سلاح و منع دیگران تبعیض آمیز است. اما مانند خیلی از امور دیگر در روابط بین الملل مانند حق وتو، این تبعیض نهادینه شده است.
کنفرانس هایی که در مورد خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای پیگیری می شود (البته امسال ظاهرا برگزار نخواهد شد) تا چه حد می تواند گامی در جهت خلع سلاح باشد؟
این جا هم مسئله تبعیض آمیز است. در این کنفرانس تعریف خاورمیانه به گونه ای است که اسرائیل در آن نمی گنجد. وقتی به مسئله خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای پرداخته می شود، بیشتر هدف این است که کشورهایی مانند ایران، مصر یا عربستان به دنبال سلاح هسته ای نروند. کمتر به این توجه می کنند که کشوری تعداد زیادی کلاهک هسته ای را در اختیار دارد و به هیچ عنوان حاضر نیست که آن ها را کنار بگذارد و آن را جزء لایتجزای دفاع از خود می داند. البته به طور رسمی اسرائیل اعلام نمی کند که این تسلیحات را در اختیار دارد و عضو ان پی تی هم نیست که شامل بازدید های آژانس شود. روی همین حساب خاورمیانه فاقد صلاح هسته ای که در آن اسرائیل لحاظ نشده باشد بی معناست.
بنابراین می توان گفت حلقه مفقوده فعالیت های آژانس پیگیری خلع سلاح و ملزم کردن کشورهای دارنده سلاح هسته ای به کاهش و انهدام کامل سلاح های هسته ای است. بسیاری از کشورها تلاش می کنند ان پی تی را به پیمانی تبدیل کنند که برای کشورهای دارنده سلاح هسته ای نیز الزاماتی برای خلع سلاح در نظر بگیرد./12
انتشار اولیه: دوشنبه 13 آذر 1391 / بازانتشار: پنجشنبه 16 آذر 1391
نظر شما :