مغرب دیپلماسیاش را با اعراب گره زده است
اصرار رباط بر قطع روابط با تهران
ديپلماسي ايراني: كشور پادشاهي مغرب يكي از كشورهاي عربي شمال آفريقا است كه روابط ايران با آن پس از انقلاب اسلامي فراز و نشيبهاي بسياري را تجربه كرده است. در دوران اصلاحات روابط دو كشور تا اندازهاي بهبود يافت اما اكنون چند سالي است كه تهران و كازابلانكا روابط خود را قطع كردهاند و سفارتخانههاي خود را در پايتختهاي يكديگر به طور كامل بستهاند. مغرب به بهانه ترويج تشيع توسط ايران ابتدا به ساكن سفارتخانه خود را در تهران بست و همه ديپلماتهاي خود را از تهران خارج كرد تا بدين ترتيب روابط دو كشور به طور كامل قطع شود.
با روي كار آمدن دولت اسلامگراي عبدالله بن كيران كه در سايه وزيدن بهار عربي در دنياي عرب دولت اين كشور را به دست گرفت، انتظار ميرفت كه دو كشور به سمت تعديل روابط پيش روند. بن كيران كه رهبر حزب اسلام گرای میانه رو عدالت و توسعه مراکش است، اسلامگراي معتدلي است كه تلاش ميكند با الگو گرفتن از تركيه دولت خود را در مغرب اداره كند ولي در عين حال به تلاشهاي سياسي كلان كشورش براي نزديك شدن به شوراي همكاري خليج فارس نيز توجه دارد. برخي تحليلگران معتقدند كه تنش موجود در روابط تهران با پايتختهاي عربي كشورهاي حاشيه خليج فارس در تيرگي روابط تهران – كازابلانكا تاثير مستقيم داشته است. محند العنصر، وزير كشور مغرب در گفتوگو با روزنامه الحيات، چاپ لبنان به نوعي اين اظهار نظر را تاييد ميكند و ميگويد كه كشورش حاضر است براي نزديك شدن به كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس رابطه با ايران را فدا كند. وي در اين باره گفت كه كشورش حاضر است هزينه همپيماني قدرتمندش با كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس را به خصوص در برابر هر گونه تهديد ايراني يا تهديد امنيتي در خليج فارس بپردازد.
وي كه يكي از چهرههاي مهم دولت اسلامگراي مغرب محسوب ميشود، همچنين درباره عضويت مغرب در جمع كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس گفت: «مغرب در قبول اين دعوت لحظهاي ترديد نميكند اما ميخواهد كه اين درخواست را به طور تدريجي عملي سازد. اين پيشنهاد امتيازهاي ويژه و استثنائي براي مغرب و اردن دارد اما از لحاظ سياسي بايد اين نكته را نيز در نظر گرفت كه مغرب در يك همپيماني منطقهاي ديگر نيز به سر ميبرد.»
العنصر درباره رابطه كشورش با سوريه نيز گفت: «سوريه كشور بزرگي است كه مغرب از قبل از تحولات جاري در آن روابط بسيار عميقي با آن داشت. آن چه در سوريه رخ مي دهد بيشك بر روابط كازابلانكا – دمشق تاثير ميگذارد اما اين تاثيرگذاري ريشهاي نيست. چرا كه ما نميخواهيم بيثباتي و جنگهاي منطقهاي كه رنگ و بوي طايفهاي و قومي و سياسي دارند سراسر منطقه را در بر بگيرند و مانع پيشرفت و شكوفايي جوامع عربي شوند.»
وي در ادامه افزود: «ما نميخواهيم همانند كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس در امور سوريه درگير شويم. حتي اگر يك ارتش مبارز از سوي اتحاديه عرب يا شوراي همكاري خليج فارس براي اعزام به سوريه تشكيل شود، بعيد ميدانم كه مغرب در آن مشاركتي داشته باشد. ما به روشني ميبينيم كه اوضاع در ليبي و تونس بعد از انقلاب مردميشان هنوز به ثبات نرسيده است. اين درست است كه متاسفانه امور در سوريه به مرحلهاي رسيده كه قابل بازگشت نيست و مخالفان و حكومت ديگر جايي براي مذاكره با يكديگر نگذاشتهاند اما بايد راه حلي براي پايان دادن به بحران يافت شود. همه ما از آنچه در سوريه ميگذرد احساس خطر ميكنيم، نبايد اجازه دهيم كه بيثباتي به كل منطقه تسري يابد. براي همين معتقديم كه بايد همه موضع واحدي بگيريم و اجازه ندهيم كه بيثباتي و مخاطرات آن سراسر منطقه را در بگيرد.»
وي همچنين به مشكلات كشورهاي عربي خليج فارس با ايران اشاره كرد و گفت: «در تنش ميان كشورهاي عربي منطقه خليج فارس با ايران ما در كنار دوستان عربمان ايستادهايم براي همين در تنشهاي بحرين و امارات با ايران ما از آن دو حمايت كرديم.»
وي در ادامه درباره رابطه مغرب با ايران مدعي شد: «مساله ما با ايران مسالهاي خارج از اين مسائل است. ما همچنان با تهران مشكل داريم. ايران با برخي كارهايش از شيعيان مغرب حمايت ميكند و آنها را براي تبليغ دينشان ترغيب ميكند. ما همواره با تندروي مخالف بودهايم، چه با دوستانمان و چه با دشمنانمان سر اين مساله مشكل داشتهايم. خدا را شكر تا كنون در مغرب بحث طايفهاي مطرح نبوده است، اكنون نيز نميخواهيم كه اين مساله به دغدغهاي براي ما تبديل شود اما برخي كشورها مثل ايران نميخواهند اين نگراني ما را درك كنند.»
نظر شما :