دولت غیرعضو گره از کار فلسطینیان می گشاید؟
دیپلماسی ایرانی : سخنرانی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطین، در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل در مقایسه با سخنرانی های قبلی او نکته جدیدی نداشت. با این وجود،سخنرانی محمود عباس، سخنرانی تندی بود و در آن عبارات تندی علیه اسرائیل به کار رفته بود. محمود عباس، در این سخنرانی چندین بار از عبارت "فرهنگ نژادپرستی" و سیاست های نژادپرستی رژیم اسرائیل استفاده کرد و گفت که شهرک سازی های رژیم اسرائیل در مناطق اشغالی فلسطین ناشی از این فرهنگ نژادپرستی است. حتی او در یک قسمت از سخنرانی خود از اشغال بیت المقدس به عنوان "پاکسازی قومیتی" نام برد. البته منظور محمود عباس از بیت المقدس، بیت المقدس شرقی است. او در همین سخنرانی بر ضرورت وجود دو کشور(فلسطین و اسرائیل) در کنار یکدیگر تاکید کرده و تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی و در مرزهای 1967را خواستار شده است. این مسئله در طول سال های گذشته مورد درخواست تشکیلات خودگردان فلسطین نیز بوده است.
اما سخنرانی محمود عباس، دو نکته را در رابطه با عضویت فلسطین در سازمان ملل در بر دارد که باید میان این دو نکته تفاوت قائل شد. یک نکته این است که محمود عباس گفت که به سیاست ها و تلاش های خود برای عضویت کامل(full membership)فلسطین در سازمان ملل ادامه می دهد. درخواست عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل، سال گذشته از سوی محمود عباس به دبیر کل سازمان ملل ارائه شد و دبیر کل آن را بر اساس منشور ملل متحد به شورای امنیت تسلیم کرد. عضویت در سازمان ملل بر اساس ماده چهار منشور ملل متحد صورت می گیرد. این ماده دو بند دارد. بند اول آن می گوید که عضویت در سازمان ملل برای همه کشورها میسر است به شرط این که این کشورها صلح دوست باشند؛ تعهداتی که در منشور ملل متحد آمده است را بپذیرند و بر همین اساس توانایی اجرای این تعهدات را هم داشته باشند. باید توجه داشت که منشور بعد از جنگ جهانی دوم نوشته شده است. البته کشورهایی که در مذاکرات تاسیس سازمان ملل متحد شرکت کرده بودند ملزم بودند به دول محور اعلام جنگ می کردند تا بتوانند مجوز شرکت در مذاکرات تدوین منشور را کسب نمایند. عبارت صلح دوست بودن در آن دوران و با توجه به شرایط آن زمان در منشور گنجانده شده است. در بند دوم مقرر می کند که پذیرش عضویت کشوری که شرایط ذکر شده را دارد، منوط به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل است. اما این تصمیم مجمع عمومی بر مبنای توصیه شورای امنیت صورت می گیرد. به عبارت دیگر اگر شورای امنیت توصیه نکند، هیچ کشوری نمی تواند عضویت کامل در سازمان ملل پیدا کند.
با این توضیحات روشن است که درخواست محمود عباس، ادامه درخواست سال گذشته است. وقتی سال گذشته این درخواست به دبیرکل ارائه شد، دبیر کل آن را به شورای امنیت ارجاع کرد و در آن جا هم ماه ها به صورت غیر علنی در مورد این مسئله بحث شد. امریکایی ها در شورای امنیت موفق شدند جلو این کار را بگیرند و حتی نگذارند فلسطینی ها در شورای امنیت نُه رای داشته باشند. همان طور که می دانید از نظر حقوقی در مورد بحث عضویت دو نظر وجود دارد. بسیاری معتقدند که عضویت بحث شکلی و آیین نامه ای است. اگر این نظر پذیرفته شود، اعضای دائم نمی توانند عضویت کشوری را وتو کنند. البته برخی معتقدند اساسا بحث در مورد پذیرفته شدن عضویت، یک بحث ماهوی است که می توان آن را وتو کرد. امریکایی ها برای این که شک و شبهه ای باقی نگذارند، کشورهای دیگر و اعضای غیر دائم را ترغیب کردند که با این موضوع مخالفت کنند. بعد از چندین ماه مذاکره پشت پرده فلسطینی ها نتوانستند حتی 9 رای لازم برای تصویب را به دست آورند. بنابراین در واقع این درخواست راه به جایی نبرده است. بنابراین شورای امنیت توصیه ای به مجمع عمومی ارائه نکرد. اگر شورای امنیت با عضویت کامل دولت فلسطین موافقت کند، قطعا مجمع عمومی به آن رای خواهد داد. برای عضویت در سازمان ملل نیاز به دو سوم آرای اعضای حاضر و رای دهنده مجمع عمومی است که در حال حاضر نصاب دوسوم آرا با توجه به 193 دولت عضو ملل متحد، 128 رای است. با عنایت به این که هم اکنون بیش از 130 دولت، فلسطین را به رسمیت شناخته اند، کسب 128 رای کاری دشوار و غیرممکن نیست.
نکته دومی که در رابطه با عضویت فلسطین در سخنرانی محمود عباس دیده می شود این است که وی در این سخنرانی می گوید ما از مجمع عمومی سازمان ملل می خواهیم قطعنامه ای تصویب کند که فلسطین را به عنوان یک دولت غیر عضو به رسمیت بشناسد. در این مورد شورای امنیت دیگر مدخلیتی ندارد. یعنی از مجمع عمومی درخواست می شود که دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد. این قطعنامه نیاز به کسب دو سوم آرا ندارد و با اکثریت نسبی آرای اعضای حاضر و رای دهنده به تصویب می رسد. در حقوق بین الملل کلاسیک شرایط دولت مشخص است. دولت باید سرزمین مشخص، مردم مشخص، و حاکمیت داشته باشد و نیز بتواند بر سرزمین و مردم خود حاکمیت خود را اعمال کند. پایه این شرایط چهار گانه دولت بودن، کنوانسیون مونته ویدئو سال 1933 است. اخیرا برخی از حقوق دانان اروپایی و یا حتی برخی سیاستمداران اعلام کرده اند که همین شرط ها هم کافی نیست. به نظر آنها اگر دولتی نتواند حقوق مردم خود را رعایت کند، هنوز شرایط دولت بودن را ندارد. البته این نگرش ها هنوز در سطح جهانی پذیرفته نشده است. به هر حال، درخواست دوم محمود عباس در این سخنرانی این است که فلسطین به عنوان یک کشور غیر عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شود.
شاید این سوال مطرح شود که این درخواست چه تاثیر و فایده ای برای فلسطینی ها دارد؟ در حال حاضر موقعیت فلسطین در سازمان ملل، یک عضو ناظر با وضعیت خاص است. در حالی که اگر فلسطین تبدیل به یک کشور غیر عضو شود، یک گام جلوتر می رود و نمایندگان فلسطین در مجمع عمومی، بلافاصله بعد از اعضا قرار خواهند گرفت و وضعیتی مانند واتیکان یا سوئیس قبل از عضویت در سازمان ملل پیدا خواهند کرد. قطعا این کار یک گام به پیش است. این مسئله در سخنرانی محمود عباس کاملا صراحت دارد. اگر محمود عباس یا هر یک از کشورهای عضو سازمان ملل یا اتحادیه عرب قطعنامه ای به سازمان ملل در این خصوص ارائه نماید، به احتمال بسیار زیاد این قطعنامه در مجمع عمومی به تصویب می رسد.
اما چرا فلسطینی ها از سال گذشته تا کنون این کار را انجام نداده اند؟ به نظر می رسد که آن ها منتظر بودند که نتیجه درخواستشان برای عضویت کامل مشخص شود و بیم آن را داشتند که اگر بخواهند قطعنامه ای در مجمع عمومی ارائه کنند، ممکن است بحث در شورای امنیت را تحت الشعاع قرار دهد. الان به این نتیجه رسیده اند که لااقل در آینده نزدیک درخواستشان در شورای امینت مورد پذیرش قرار نمی گیرد و به خاطر مخالفت های امریکا نمی توانند عضویت دائم در سازمان ملل را به دست آورند. به همین دلیل بحث دولت غیر عضو را مطرح کرده اند./12
نظر شما :