عامل متخاصم ایران نیست

دیپلماسی ایرانی : حذف نام سازمان مجاهدین خلق ( منافقین) از لیست حامیان تروریست که قرار است ظرف چند روز آینده پس از بیانیه شفاهی وزارت خارجه آمریکا، عملی هم شود سر و صدای بسیاری در رسانه های غربی به راه انداخته است. نشریه های بسیاری این حرکت امریکا را نقض وعده هایش برای مبارزه با تروریسم خوانده اند و بسیاری این حرکت را به  سیاست بازی کثیف امریکایی ها در فضای انتخاباتی و البته تحریم های بی حد و حصر ایران قلمداد کرده اند. گاردین در تازه ترین نوشتار خود به 5 درسی اشاره می کند که حذف نام این گروهک تروریستی در خصوص سیاست های امریکا در جهان اسلام به تصویر کشید:
1. سیستم عدالت دوگانه ای در برابر مسلمانان امریکایی وجود دارد
مسلمانان در یک دهه گذشته در امریکا به دلیل کوچک ترین حرکت مشکوک تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند. اغراق نیست اگر ادعا کنیم که هرمسلمانی که حتی دورترین نسبت را با یک گروه مشکوک به فعالیت های تروریستی داشته تحت تعقیب قرار گرفته است. بسیاری تحت عنوان پرطمطراق فعالیت های سیاسی در راستای حمایت از گروه های تروریستی ، محاکمه شده اند. مسلمانانی که همواره عاری از قدرت بوده و از ثروت بالایی هم برخوردار نبودند در همین سیستم نه تنها محاکمه شده و حبس های طولانی مدت دریافت کردند بلکه به مخوف ترین زندان های تاریخ سیاسی امریکا در اقصی نقاظ جهان برای گذراندن دوران حبس خود منتقل شدند. بر همین اساس بسیاری از مسلمانان امریکا همواره از ترس اقدام به کمک های مالی به موسسات خیریه متعلق به مسلمانان نکردند و حتی از ترس در خصوص این بی عدالتی سخنی نیز به میان نیاوردند. با اینهمه ما در امریکا شاهد سیاستمداران سابق و دیپلمات های بازنشسته ای هستیم که در استخری از پول شنا می کنند و البته از طریق حمایت از سازمان های تروریستی است که این ثروت را به جیب زده اند. بسیاری از آنها پس از دریافت پول از سازمان مجاهدین خلق خواهان حذف نام این گروه از لیست های تروریستی شدند و حتی یکی از آنها اعلام کرد که غرب باید رئیس این سازمان را به عنوان رئیس جمهور رسمی ایران بپذیرد! پرونده جنایت های اعضای سازمان مجاهدین خلق بر هیچ کس در اروپا و امریکا پوشیده نیست با اینهمه غربی ها ادعا می کنند که خارج کردن نام یک گروه از لیست تروریستی به معنای پذیرفتن گذشته جنایت بار این گروه نیست. خلاصه بگویم : در حالی که مسلمانان امریکایی فراوانی این روزها در زندان های امریکا به دلیل اتهام هایی بسیار سبک تر از مجاهدین خلق ، روز را شب می کنند ، استانداردهای دوگانه امریکا نام این سازمان را از لیست سیاه خارج می کند. حادثه 11 سپتامبر سال 2001 همانگونه که نیویورک تایمز یک روز در سرمقاله ای به آن اشاره کرد منجر به اعمال استانداردهای دوگانه در خصوص عدالت در میان مسلمانان امریکایی شد . امروز با خروج نام این نهاد تروریستی از لیست سیاه می دانیم که چهره های سیاسی امریکا به دلیل مصونیتی که دارند می  توانند در هرگونه پولشویی ، حمایت از تروریسیم و حتی قاچاق فعالیت داشته باشند.
2. امریکا نه تنها مخالف تروریسم نیست که از آن حمایت هم می کند
تاریخچه اضافه و حذف کردن نام گروه های مختلف به لیست سیاه امریکا گویای یک نسخه همگانی است: زمانی که یک گروه منافع امریکا در سطح ملی و بین المللی را تحت تاثیر قرار می دهد ، نام آن در لیست سیاه قرار می گیرد. اما این نام زمانی از همین لیست خارج می شود که منافع امریکا را تامین کند. لیست  سیاه در حقیقت لیست تروریستی نیست بلکه لیست کشورها و گروه هایی است که از توان خود برای تاثیر منفی گذاشتن بر قدرت امریکا استفاده می کنند. صدام حسین در دهه 80 به دلیل ایستادن کنار اتحاد جماهیر شوروی ، جز تروریست ها بود. چند سال بعد هنگام حمله به ایران به دلیل تامین منافع امریکا نامش از لیست سیاه خارج شده و به متحد تبدیل شد ، در نهایت هم در واپسین سالهای دهه 90 به دلیل تصمیم امریکا برای حمله به عراق و رها شدن از شر صدام ، او دوباره یک تروریست تمام عیار خوانده شد. مجاهدین خلق با آن تجربه درخشان در ضرر رساندن به منافع امریکا ، امروز از موهبت خارج شدن از لیست سیاه برخوردار می شوند! چرا؟ چون دشمن مشترک رژیم صهیونیستی و امریکا این روزها یک طرف است: جمهوری اسلامی ایران.
3. تروریسم بی معناترین و دست کاری ترین واژه در سیاست امریکا است
دولت امریکا حتی تضاهر هم نمی کند که حذف نام این گروه از لیست به دلیل پایان یافتن حرکت های تروریستی گذشته آن است. آنها ذات وجود نام این گروه در لیست را تبدیل به هویج و چماقی کرده اند بر سر دولت عراق و البته خود این گروهک برای تامین منافع امریکا در عراق. نام هیچ گروهی حتی به دلیل فعالیت های تروریستی هم نیست که در این لیست قرار می گیرد. عنوان گروهک های حامی تروریست تنها عنوانی عاری از مصداق است. تروریسم در مکتب امروز امریکا یک معنا دارد: اعمال خشونت اگر توسط دشمنان امریکا باشد، مصداق تروریسم است. خشونتی که توسط دوستان امریکا اعمال شود، به هیچ وجه قابل تعبیر به فعالیت های تروریستی نیست.
4. قانونی کردن تزریق های مالی نامشروع به احزاب در امریکا
مجاهدین خلق یک زمان با ایستادن کنار صدام حسین منافع خود را تامین کرد و پس از آن با گردش به سمت اسرائیل و امریکا. این گروه با واریز میلیون ها دلار به حساب سیاستمداران سابق امریکایی و روزنامه نگاران کلیدی موفق به تغییر جبهه خود شد. در حقیقت این گروه همان کاری را کرد که بسیاری برای جلب حمایت سیاستمداران امریکایی انجام می دهند: خرید سیاستمدارانی از دو حزب که به اعتبار خود به بهای پر شدن جیب هایشان گند می زنند.
5. ایران عامل خصومت میان واشنگتن و تهران نیست
در دهه گذشته امریکا عملا ایران را محاصره کرده و در کنج قرار داده است. حضور نظامی امریکا در شرق و غرب ایران رسما قدرت مانور منطقه ای این کشور را محدود کرده بود. فعالیت های مشترک امریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران صدمات فنی وارد کرد. دانشمندان هسته ای این کشور ترور شدند. دولت های امریکا و رژیم اسرائیل بارها و بارها تهدید به حمله نظامی به ایران کرده اند. اکنون با حذف نام مجاهدین از لیست گروه های تروریستی – گروهی که در هشت سال جنگ ایران و عراق کنار صدام ایستاد- امریکا عملا نشان داد که به دنبال تغییر حاکمیت در ایران است. این سازمان تروریستی اکنون توانایی جمع آوری پول برای فعالیت های سیاسی خود علیه دولت ایران در غرب را دارد . نه تنها دولت در ایران که بسیاری از شهروندان این کشور نیز رمز گشایی این حرکت را مصداق اعلام جنگ با تهران می دانند.
ترجمه : تحریریه دیپلماسی ایرانی

انتشار اولیه : دوشنبه 3 مهر 1391 / بازانتشار: جمعه 7 مهر 1391