نقد میدل ایست آنلاین بر اظهارات رئیس جمهوری مصر
مرسی در تهران بر طبل جنگ طایفهای کوبید؟
دیپلماسی ایرانی: سخنرانی محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر جنجال گسترده ای را در رسانه های جهان ایجاد کرده است. جدای از اظهارات جنجالی وی درباره سوریه که باعث تعجب بسیاری از جمله میزبانان او شد، آغاز سخنرانی وی با ذکر تجلیل آمیز از سه خلیفه اسلامی و ذکر امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) پس از آن نیز واکنش های بسیاری را برانگیخت. این برای نخستین بار است که یک مقام سیاسی عالی رتبه آن هم در مقام ریاست جمهوری آن هم در یک نشست بزرگ بین المللی نامی از صحابه می آورد و به سخنرانی اش رنگ و بوی طایفه ای می دهد.
پایگاه خبری تحلیلی میدل ایست آنلاین، در تحلیلی به نقد رفتار مرسی و اظهاراتش پرداخته و می نویسد: هنگامی که مرسی به مدح خلفای راشدین در سخنرانی افتتاحیه نشست عدم تعهد در تهران پرداخت، بسیاری از طرفداران او خوشحال شدند و از اظهارات وی استقبال کردند. افتتاحیه نشست به گونه ای شد انگار که سنی ها علیه شیعیان پیروزی ای کسب کرده اند و کینه تاریخی خود را در این جا به شیعیان نشان داده اند. در حالی که حقایق تاریخی نشان می دهند که در اکثریت ادوار تاریخی این شیعیان و رهبران و پیشوایان آنها بوده اند که مورد سب و تکفیر اهل سنت و رهبران آنها واقع شده اند و تا کنون نیز سابقه نداشته است که رهبران شیعی علیه خلفا و پیشوایان اهل تسنن دشنام دهند.
میدل ایست آنلاین در ادامه تحلیل خود به مواضع و نظرات مقام معظم رهبری و حضرت امام خمینی نسبت به سب خلفا اشاره می کند و می نویسد: مرسی در حالی این گونه سخنرانی خود را آغاز کرد که رهبر انقلاب ایران، سید علی خامنه ای، با صدور فتوایی سب خلفا را منع کرده است و قبل از وی، امام خمینی نیز دستور به برپایی نماز مشترک میان شیعیان و سنیان داده بود. بی شک چنین نمازی نمی تواند در حالی برگزار شود که صحابه و در راس آنها سه خلیفه اول مورد دشنام قرار بگیرند کما این که هیچ کدام از دو طرف نیز برپایی چنین نمازی را تحریم نکردند. بی شک سیاست این دو مقام عالی رتبه شیعی و ایرانی در این راستا بوده است که مانع مواجهه طایفه ای میان تندروها و متعصبان شیعه و سنی شوند. اگر چه برخی شبکه های ماهواره ای همچنان راه خود را می روند و از عمد بر طبل درگیری طایفه ای می کوبند.
نویسنده این یادداشت در ادامه به تاریخ سب و دشنام به خلفای اسلامی می پردازد و می نویسد: از لحاظ تاریخی دشنام و سب از منبرها همیشه با اغراض سیاسی همراه بوده است. از سال 40 هجری قمری که چهار خلیفه اسلامی به حکومت رسیدند، به غیر از اولی مابقی هر سه به قتل رسیده اند. پس از شهادت علی ابن ابی طالب، مسلمانان بر ولایت حسن بن علی (ع) توافق کردند و با وی بیعت کردند، وی نیز با وجود آن مشکلات و کش و قوس هایی که وجود داشت و در تاریخ به طور کامل به آن پرداخته شده به جنگ میان اهل شام و اهل عراق پایان داد و از در صلح با معاویه بن ابی سفیان در آمد. اما این معاویه بن ابی سفیان بود که سب اهل بیت به خصوص پیروان علی بن ابی طالب (ع) را از منبرها باب کرد و برای تخریب وی از منبرهای مساجد برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود استفاده کرد. او از تواضع علی بن ابی طالب سوء استفاده می کرد و برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود اقدام به تخریب وی نزد افکار عمومی مسلمانان می کرد. بدین ترتیب می توان گفت که سب اهل بیت از زمان معاویه آغاز شد و پس از آن نیز این بیشتر اهل تسنن بودند که شیعیان را دشنام می دادند و از هر گونه تعدی و جنایت علیه آنان فروگذار نبودند. در زمان صفوی ها که هم زمان با دوران عثمانی ها در ایران به قدرت رسیدند، شیعیان تا اندازه قابل توجهی قدرت گرفتند و البته علیه سنیان وارد عمل شدند ولی در آن موقع نیز هیچ گاه به اندازه اهل تسنن و خلیفه آنان معاویه به سب و دشنام به خلفا برنخواستند. سوال این جا است که چرا صفوی ها به دشنام خلفای اهل تسنن، مثلا معاویه برنخواستند؟ تا اندازه ای پاسخ روشن است، اولا دشنام به معاویه مورد اهتمام عثمانی ها نبود ثانیا شخصیت معاویه به هیچ وجه قابل مقایسه و در حد و اندازه علی بن ابی طالب نیست.
نویسنده این یادداشت در پایان می نویسد: همه اینها را گفتیم تا به آقای مرسی بگوییم که اگر هدفش از نام بردن خلفای راشدین در یک جایگاه سیاسی واکنش به شیعیان بوده است، این اهل تسنن بوده اند که همواره علیه شیعیان موضع گرفته اند و به سب رهبران و پیشوایان آنها برخواسته اند. آقای مرسی معلوم نبود می خواست تلافی کدام کار را کند و به انتقاد از رفتارهای چه کسی برخیزد که در سخنرانی افتتاحیه خود به ذکر نام خلفا برخواست. وانگهی وی باید بداند که در دنیای امروز دیگر بحث طایفه ای جایی ندارد و ایشان با کوبیدن بر طبل مباحث طایفه ای در حقیقت آب در هاون می کوبد.
نظر شما :