وقتی آژیر خطر در آنکارا به صدا درآمد

اقلیم کردی، خط قرمز ترکیه در سوریه

۰۹ مرداد ۱۳۹۱ | ۲۱:۲۲ کد : ۱۹۰۴۸۵۳ اخبار اصلی خاورمیانه
سیامک کاکایی کارشناس و تحلیل گر مسائل منطقه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی از واهمه ترکیه از ایجاد انسجام میان کردهای سوریه ، عراق و ترکیه می گوید.
اقلیم کردی، خط قرمز ترکیه در سوریه

دیپلماسی ایرانی: روابط ترکیه و سوریه در روزها و هفته های اخیر به طور قابل توجهی تحت الشعاع ناامنی ها و درگیری های سوریه قرار گرفته است. در این بین اظهاراتی که اخیرا داوود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه بیان داشت قابل تامل است. وی اعلام کرد در حال حاضر ترکیه مهم ترین بازیگر صحنه تحولات سوریه است و این ترکیه است که می تواند به عنوان قدرتی اثرگذار آینده این کشور  را تعیین کند. جملاتی که داوود اوغولو بیان کرده بسیار پرمعنا و قابل تامل است که می توان آن را از چند منظر مورد برسی قرار داد:

1.     داوود اوغلو  که سیاست مداری طراح و عمل گراست با این شیوه قصد داشته تا نشان دهد ترکیه به عنوان بازیگر مهمی در صحنه تحولات سوریه قرار گرفته و به ایفای نقش می پردازد. به عبارت دیگر بخشی از تحولات آینده سوریه به ترکیه مربوط است.

اگر به روند تحولات سوریه در یک سال اخیر نگاه کنیم از میان همسایگان سوریه،  ترکیه بوده که سیاست معکوسی را نسبت به گذشته روابط با این کشور در پیش گرفته  و عملا در جبهه مقابل سوریه قرار گرفته است. به این مفهوم که هم به سازماندهی و ساماندهی نیروهای مخالف مبادرت کرده و به عرصه ای برای اجتماع و گردهمایی گروه های مخالف و رهبران آنها تبدیل شده است و هم در عرصه بین المللی بازیگردانی ترکیه در جبهه ای بوده که هدف آن اعمال فشار بیشتر بر نظام سوریه بوده است. بدین معنا که ترکیه بسیار تمایل داشته تا بتواند در ائتلاف بین المللی علیه سوریه قرار بگیرد، اگرچه اکنون در ائتلاف تعریف نشده و غیررسمی شامل امریکا، برخی کشورهای اروپایی، عربستان و قطر قرار گرفته است. این کشورها جبهه تعریف نشده ای را تشکیل دادند که در تقابل با سوریه بوده و هدف آنها تغییر نظام سیاسی در سوریه و دست کم کناره گیری بشار اسد از قدرت به عنوان هدف اولیه این جبهه است.

2.     نگاه دوم به دیدگاهی که داوود اوغلو نسبت به سوریه مطرح کرده می تواند بیانگر حساسیت ها و یا نگرانی های ترکیه نسب به آینده سوریه باشد. به ویژه آنکه در روزهای گذشته موضوع کردهای سوریه به ناگاه سر برآورده و همین مساله باردیگر سبب نگرانی عمیق استراتژیکی ترکیه نسب به مساله کردها در خاورمیانه شده است که این بار در نقطه ای که در گذشته کمتر به آن نگاه می شده یعنی در سوریه است. روند تحولات اجتماعی و سیاسی سوریه به گونه ای بوده که اکنون ترکیه خود را بازیگر این عرصه می داند و احساس می کند که بخشی از لبه شمشیر این تحولات به سمت ترکیه هم قرار گرفته و همین مساله شاید به معنای انعکاس نوری باشد که بر آیینه سوریه تابیده و شاهد این انعکاس در داخل ترکیه هستیم.

به همین دلیل است که چند روز پیش رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه به صراحت اعلام کرد که اگر در سوریه اقلیم کردی نظیر آنچه که در کردستان عراق است، شکل بگیرد ترکیه ساکت نخواهد نشست و ممکن است دخالت نظامی کند. این موضوع بیانگر همان نگرانی های استراتژیکی ترکیه نسبت به مساله کردهاست.

رسانه ها و مقام های ترکیه در این چند روز به انحاء مختلف اشاره کردند که حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه که اکنون به نظر می رسد کنترل برخی از شهرهای کردنشین سوریه را در اختیار دارد، اعلام کرده است که این حزب به پ.ک.ک وابسته است. در همین حال رسانه های ترکیه اعلام کرده اند که شماری از اعضای پ.ک.ک به سوریه رفتند. این موضوع مورد توجه رسانه ها و مقامات ترکیه قرار گرفته است که در سوریه اتفاقاتی در ارتباط با مساله کردها در جریان است که ممکن است امنیت و منافع ملی ترکیه را به خطر اندازد. سخنان داوود اوغلو هم بیانگر همین دیدگاه است و نشان از این واقعیت دارد که ترکیه اکنون نسبت به مناطق کردنشین سوریه که تا به امروز در معرض دید کلی نبوده بسیار نگران است.

بنابراین دیدگاهی که در ترکیه نسبت به مساله کردها در سوریه مطرح است به شکلی بازتاب وضعیتی می تواند باشد که در آن ترکیه چشم انداز مبهمی را ترسیم کرده که در آن ممکن است در آینده ساختار اجتماعی و سیاسی مناطق کرد نشین را تحت الشعاع خود قرار دهد و به ویژه که مقام های ترکیه معتقدند که در سوریه پ.ک.ک فعال است و در اینجا در ارتباط با مسائل کلی ترکیه از برگه کردها استفاده می شود.

آنچه ذکرشد دید کلی است که اکنون در ارتباط با ترکیه و سوریه وجود دارد و از سوی دیگر نگاه و یا دیپلماسی ترکیه در ارتباط با سوریه نه تنها تغییری نکرده، بلکه بسیار تهاجمی تر هم شده و اکنون مقامات ترکیه آشکارا ضرورت کناره گیری بشار اسد از قدرت را مطرح می کنند و دیدارها و گفتگوهایی که میان مقامات ترکیه  با رهبران گروه های مخالف سوریه انجام می گیرد این ذهنیت را تقویت کرده که ترکیه چندان هم بی میل نیست تا نقش پیش قراول را در ارتباط با تغییرات سوریه پیگری کند. سخنان یک ماه گذشته بشاراسد در ارتباط با دخالت های ترکیه در امور داخلی سوریه نیز نشان داد که کاملا برای سوریه هم محرز است که ترکیه چه هدفی را در این کشور دنبال می کند.

 شاید بتوان گفت که اکنون ترکیه با عربستان،قطر و برخی کشورهای اروپایی به شکل جدی تری به دنبال این هدف هستند تا اجماع بین المللی ایجاد شده و از دل آن تقابل نظامی با سوریه درآید. اما در مقابل قطب دیگری هم وجود دارد که در راس آن روسیه قرار داردو  مخالف هرگونه توسل به اقدام نظامی علیه سوریه است. چراکه قطب مخالف بر این باور است که چنین حمله ای ممکن است منطقه را دستخوش بحران عمیقی کند که در آینده نمی توان آن را  کنترل و هدایت کرد. اما این مساله چندان در سیاست های مخالفان و منتقدان نظام کنونی سوریه کارگر نبوده و  همانطور که مقامات سوری اعلام می کنند مخالفان از جبهه بیرونی تجهیز می شوند که به نوعی رویارویی نظامی است و توسط مخالفان و در پشت جبهه آنها کشورهای عربی همچون عربستان، قطر و کشوری همچون ترکیه قرار دارند. به عبارت دیگر نوعی رویارویی تعریف نشده و غیررسمی میان این کشورها ایجاد شده است که در این تعریف بندی ترکیه نیز در جبهه مقابل سوریه قرار گرفته  و تغییر سیاسی در حاکمیت این کشور را تعقیب می کند./14


نظر شما :