ایران و سوریه برنده تحولات منطقه شدند

به گزارش روزنامه القدس العربی، چاپ لندن به رغم این که نیروهای وابسته به مخالفان، موسوم به ارتش آزادیبخش درگیری‌های شدیدی را در مناطقی از دمشق به راه انداختند و تا فرودگاه بین‌المللی نیز پیش آمدند و حتی اجازه ندادند که همسر اسد و فرزندانش کشور را ترک کنند اما با این حال این درگیری‌ها آخرین آنها محسوب می‌شوند و دیگر هیچ درگیری‌ای از این دست مشاهده نشده است.

به گفته این مقام‌ها درگیری‌هایی که در رسانه‌ها از آنها گفته می‌شود، در حقیقت وجود ندارند و بر سر کشته‌ها و عملکرد ارتش و نیروهای امنیتی سوریه نیز مبالغه‌های بسیاری شده است که این خود به تنهایی نشان از وضعیت سخت شورشیان در سوریه و ناتوانی‌شان در سرنگونی بشار اسد دارد. همچنین گفته می‌شود یکی دیگر از دلایل اصلی اصرار به پیشبرد پیشنهاد غربی – عربی در شورای امنیت برای کناره‌گیری اسد از قدرت و تفویض اختیارات به فاروق الشرع نیز همین موضوع است. چرا که به اعتقاد غربی‌ها فرصت در حال از دست رفتن است و اگر اکنون این اتفاق نیفتد در آینده پیشبرد چنین هدفی بیش از پیش ناممکن و دور از دسترس خواهد بود. به اعتقاد آنها طرح عربی – غربی که بر سرنگونی اسد متمرکز شده بود، در حال شکست خوردن است.

به اعتقاد مقام‌های عالی‌رتبه امنیتی اسرائیلی هفت دلیل وجود دارد که نشان می‌دهد خاورمیانه و خلیج فارس در حال تغییری شگرف است:

اولا، تا کنون غرب و اعراب در سرنگون ساختن اسد شکست خوردند و نه تنها نتوانستند شکافی در محور ایران – دمشق – حزب الله ایجاد کنند بلکه در حال حاضر شاهد پیوستن عراق به این محور نیز هستیم.

 ثانیا، آن‌چه از تحولات منطقه به دست می‌آید، این است که استراتژی ایران توانسته دستاوردهای بسیاری به دست آورد به‌ویژه که ایالات متحده امریکا و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، در راس آنها عربستان سعودی از پس آن‌چه تهدیدهای ایران می‌نامند بر نیامده‌اند و ایران تا کنون توانسته است از پس تحریم‌های سخت غرب بر آید و برنامه‌های آنها را به هم بریزد.

ثالثا، استقرار نظام اسد باعث شده است تا تهدیدی که متوجه حزب الله بود از بین برود و احتمال این که این حزب در لبنان منزوی شود به کلی از بین رفته است. اکنون اسد موفق شده است تا در بیشتر جبهه‌های ناآرام در سوریه پیروز از میدان خارج شود و این مساله باعث می‌شود تا حزب الله مجددا اعتماد به نفس خود را بازیابد و بدین ترتیب روابط خود را با تهران، دمشق و بغداد و در عین حال جایگاه خود را در داخل لبنان بازتعریف کرده و تقویت کند.

رابعا، با شکست تلاش‌های عربی در سوریه که پیش‌بینی می‌شود به این زودی‌ها نیز نتواند در جبران آن پیروزی‌ای به دست آورد، عربستان، ترکیه و فلسطینی‌های طرفدار خط عربستان، همچنین عربستان و قطر که تجهیزات امنیتی، سلاح و پول‌های بسیاری در اختیار مخالفان سوری قرار داده‌اند، شکست سنگینی خواهند خورد به ویژه که اسد به کمک ایران توانسته است بر تمامی تلاش‌های آنان مستولی شود.  

در حال حاضر جامعه عربی که برای نخستین بار تلاش کرد وارد یک بحران عربی شده و خودی نشان دهد و در این راستا اقدام به اعزام حافظان صلح به سوریه کرد، اکنون شکست خورده است و ترجیح می‌دهد این کشور را ترک کرده و حتی از آن فرار کنند.

در این میان ترکیه، دیگر بازنده میدان تحولات سوریه شده است. ترکیه که در ابتدای تحولات سوریه پیش قراول مخالفان نظام اسد شده بود و به ارتش آزادیبخش اجازه داده بود تا در خاک خود علیه اسد فعالیت کند، اکنون در حال کاهش حمایت‌های خود از آنها است و تصمیم گرفته که با تهران مصالحه کند و به این درک رسیده است که مصالحش در تهران بیش از مصالحش در دمشق است.

خامسا، جایگاه مسکو و پکن در خاورمیانه و خلیج فارس به شدت تقویت شده در حالی که جایگاه واشنگتن تضعیف شده است. مسکو موفق شد هر گونه رویکرد خصمانه‌ای علیه سوریه در شورای امنیت را ناکام بگذارد و در مقابل نیروهای نظامی دریایی و هوایی به سوریه بفرستد. در عین حال پکن نیز توانسته است با امضای قراردادهای کلان اقتصادی با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس جایگاه واشنگتن را در منطقه که به خصوص از سال 2011 با سوار شدن بر تحولات مصر و لیبی جایگاه تازه‌ای یافته‌ای بود، تضعیف کند.  

سادسا، استقرار نظام اسد بر خلاف انتظارات ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل که گفته بود وی ظرف هفته‌های آینده سقوط می‌کند، باعث تقویت حلقه نظامی – سیاسی ایران و سوریه در مقابل اسرائیل خواهد شد. به گفته همین مقام‌های اسرائیلی ارتش سوریه در طول یک سال و نیم گذشته توانسته است تجربه‌های بسیاری با جابه‌جایی سریع نیروها از جبهه‌ای به جبهه دیگر به دست آورد. همچنین همکاری‌های نظامی – اجرایی – امنیتی ارتش سوریه، ایران و حزب الله نیز به شکل گسترده‌ای افزایش یافته است.