قاهره در دوراهی انتخاب تهران یا دمشق
سوریه، مصر را از ایران دور می کند؟
دیپلماسی ایرانی: زمزمه روابط ایران و مصر پیش از انقلاب مصر به گوش می رسید و قرار بود ظرف 24 ساعت سفارت در دو کشور ایجاد شود ولی با گذشت بیش از یک سال از انقلاب مصر هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. اینک با پیروزی محمد مرسی، نامزد اسلام گرایان همه نگاه ها را به او دوخته است که چه نگاهی به سیاست خارج خواهد داشت. هرچند شرایط انتخابات دست او را برای انجام تغییرات باز نمی گذارد. در مورد چالش های او با نظامیان از یک سو و جوانان انقلابی از سوی دیگر و تاثیرات این اتفاقات بر سیاست خارجی با حجت الله جودکی، رایزن سابق ایران در مصر و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:
با توجه به اختلاف اندک آرای مرسی و شفیق و این که کاندیدای انقلابیون با حمایت اندکی به قدرت دست می یابد تا چه اندازه او در پیشبرد اهداف انقلابیون موفق خواهد شد؟ آیا او مجبور نخواهد شد که با سازش با نظامیان به ساختارهای موجود در مصر تن در دهد؟ آیا همین پیروزی حاصل مصالحه ای بین او و نظامیان نبوده است؟
مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری مصر در مجموع کم بود. در دور اول 46% در انتخابات شرکت کردند و در دور دوم این میزان بسیار کمتر شد. آرای آقای شفیق نمایانگر نظامیان حاکم، وابستگان به رژیم سابق، قبطیها و بخشی از مردم بود که از مشکلات اقتصادی و عدم امنیت رنج برده و وی را منجی اقتصاد و ایجاد امنیت میدانستند و نیز مردمی که از اخوان سر خورده شده بودند. جوانان انقلاب با هر دو نامزد مخالف بودند و در ایام اعتراضات در میدان تحریر این شعار را میدادند: نه فلول نه اخوان، الرای طالع من میدان.
به هر حال نظامیان تا اینجا برنده انتخابات بودهاند. زیرا مجلس را منحل کردند، قانون مکمل انتخابات را که به ایشان اختیارات ویژه میداد، تحمیل نمودند. آنان تا نگارش قانون اساسی قوه مقننه و بودجه کشور را در دست دارند. آقای مرسی فعلا به امید یافتن مفری به این پیروزی نمادین تن داده و در واقع ولایت نظامیان را فعلا پذیرفته است. نظامیان امیدوارند که فشارهای اقتصادی و اجتماعی باعث ناکارآمدی اخوان و دلزدگی مردم از ایشان شود.
این مصالحه بر چه اساس است؟ خواسته های انقلابیونی که در میدان التحریر تحصن کرده اند و شورای نظامی چیست و تا چه اند ازه امکان توافق این دو وجود دارد؟
خواسته مردم و انقلابیون میدان التحریر عبارت است از:
- انتقال قدرت از سوی شورای نظامی حاکم به غیر نظامیان.
- انصراف از انحلال پارلمان و شروع مجدد فعالیت آن.
- لغو قانون مکمل انتخابات که به نظامیان قدرت وسیعی اعطا میکند.
- نگارش قانون اساسی به دور از سایه قدرت نظامیان.
به نظر میرسد که فعلا امکان توافق بین طرفین نیست. اکنون مردم از اینکه توانستند جلوی پیروزی احمد شفیق را بگیرند، خوشحال هستند، ولی آنها به خواستههای خود نرسیدهاند. قطعا چالشها ادامه پیدا خواهد کرد.
برخی با مدل قرار دادن تحولات ترکیه معتقند که مصر با دنبال کردن گذار ترکیه می تواند به مرور از قدرت نظامیان بکاهد. آیا شما این دو کشور را به لحاظ عوامل جامعه شناسی سیاسی در شرایطی می دانید که همان روند تحولات ترکیه در مصر نیز دنبال شود؟
اگر مدل ترکیه در مصر پیاده شود، مردم برنده واقعی خواهند بود، اما این اتفاق به زودی نخواهد افتاد. چند تفاوت بین مصر و ترکیه وجود دارد: اقتصاد نیرومند ترکیه که مصر فاقد آن است. دیگر عامل سطح سواد و فرهنگ مردم ترکیه است که استاندارد ایشان را تا حد ورود به اتحادیه اروپا بالا برده است. تنازل سلطه نظامیان ترک از دوران تورگوت اوزال آغاز شد و اسلام گرایان به طور جدی برنامه ریزی کردند و با پشتکار زیادی به قدرت رسیدند. در عین حال اسلام گرایان ترکیه یکدست بودند و تلاش کردند تا از خود سابقه بدی میان مردم بر جای نگذارند. از سوی دیگر ترکیه حتی در دوران نظامیان هم تجربه دموکراسی نیم بند را داشت و این زمینه مناسب باعث رشد اسلام گرایان شد. اسلام گرایان مصری فاقد این ویژگیها هستند.
آیا انقلابیون مصری خاورمیانه قادر خواهند بود روابط خارجی خود را بر اساس سیاست خارجی خردگرایانه و همانند دیگر دموکراسی های جهان بنیان نهند و آیا اخوان المسلمین قادر خواهد بود رابطه مصر را با همسایگانش در سطحی صلح آمیز نگهدارد؟
فشارهای اجتماعی و اقتصادی در مصر به گونهای است که اسلام گرایان مجبور هستند در سیاست خارجی به برخی مسائل پایبند باشند.
- آنان قرارداد کمپ دیوید را به حال خود رها میکنند، زیرا نادیده گرفتن آن به منزله از دست دادن صحرای سینا، ناامنی در کانال سوئز و نابودی صنعت توریسم در این کشور است. طبیعی است هیچ سیاستمداری تن به این کار نخواهد داد.
- حضور اخوان در قدرت موجب دلگرمی و خوشحالی حماس میگردد. بعید است مصر در این شرایط بتواند گام بیشتری برای فلسطینیها بردارد.
- روابط با همسایگان عرب محافظه کار تقویت میشود. زیرا در صورت هر گونه تصادم با ایشان، نیروی کار مصری از این کشورها اخراج شده و در نتیجه فشار زیادی به اقتصاد این کشور وارد میگردد. در عین حال بیکاری در این کشور را افزایش میدهد.
- مصر در سیاست افریقائی خود نیز مدارا پیشه میکند. زیرا میداند هر گونه تنشی باعث مشکلات برای نیل خواهد شد که شاهرگ حیاتی این کشور به حساب میآید. این مسئله یکی از ابزارهای فشار اسرائیل بر مصر هم به محسوب میشود. زیرا اسرائیل با اکثر کشورهای حوزه نیل رابطه دوستانه دارد و همواره برای روز مبادا به این نکته اندیشیده است. جدائی سودان جنوبی از سودان هم فرصت بهتری در اختیار اسرائیل قرار داده است.
- قطعا سیاست آقای مرسی و اخوان هم با غرب دچار تنش نخواهد شد. زیرا آنها آنقدر عاقل هستند که در شرایط فعلی کمکهای اقتصادی غرب را از دست ندهند و مشکل برای صنعت توریسم خود درست نکنند.
- مسئله سوریه تا حد زیادی باعث دوری اخوان از ایران شده است. کشور ما در شرایط فعلی سود اقتصادی و سیاسی برای اخوان ندارد که آنان را وادار به تغییر موضعشان نماید.
- اخوان و نظامیان به هر حال با نظامیان به چالش میرسند، اخوان یا باید قدرت حداقلی فعلی را نگهدارد که در آن صورت باید به ولایت نظامیان گردن نهاده و تن به انشقاق با نیروهای داخلی دهد و یا اینکه در همه عرصهها با نظامیان درگیر گردد.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 16
نظر شما :