آمریکا و غرب به این پیروزی نیاز دارند
چشم امید اوباما به مذاکرات مسکو
دیپلماسی ایرانی : مسکو امروز میزبان مذاکرات 1+5 است. سومین دور از نشست های مشترک میان ایران و نمایندگان کشورهای غربی که پس از نشست در بغداد و استانبول این بار در پایتخت روسیه دور هم جمع شدند تا گزینه های موجود روی میز را بررسی کنند. واشنگتن و غرب به این پیروزی بیش از نشست های قبلی نیاز دارند. بحران اقتصادی در اروپا و ایجاد شکاف میان رهبران آلمان و فرانسه پس از پیروزی سوسیالیست ها در انتخابات ریاست جمهوری و امروز هم پارلمانی فضا را به گونه ای سوق داده است که جبهه غرب در برابر ایران در قیاس با ائتلاف چین و روسیه تضعیف شده است. باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا در روزهای انتخابات و غربی ها در آب و هوای بحرانی سیاسی و اقتصادی خود به دست یافتن به پیروزی در مذاکرات هسته ای سخت نیازمند هستند.
دیپلماسی ایرانی با جلال ساداتیان؛ کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل درباره درونما و نتیجه این مذاکرات گفتگویی داشته است که در زیر میخوانید:
ارزیابی شما از مذاکرات پیش رو چیست؟
ما محکوم به خوشبینی هستیم، بدین معنا که باید فرض را بر این بگذاریم که در مسکو بنابر این است که طرفین تا اندازهای بهم نزدیکتر شوند. این مساله به مفهوم آنکه مطلق به توافق برسند، نخواهد بود، اما اینکه سرگی لاوروف، وزیر امورخارجه روسیه به ایران سفر میکند تا پیشزمینه مذاکرات را فراهم کند، نکته مثبتی است. روسیه به عنوان یکی از اعضای این نشست است که طرح گام به گام آنها در این چند مدت مطرح بوده و به نظر میرسید که هم غربیها و هم ایران آن را پذیرفته اند، اما جنبههای اجرایی این طرح علیرغم خوشبینیهایی که در بغداد به وجود آمده بود،محقق نشد.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که روسها دوست دارند این نقطه اتصال را در مذاکرات مسکو پیاده کنند، بدین معنا که طرفین را به نحوی به یکدیگر نزدیک کنند که آن طرح گام به گام را به پیش ببرند. تلاش آنها نیز از این روست که هم به عنوان آنکه طرح آنهاست و هم از این منظر که آنها میزبان مذاکرات این دوره هستند. بر همین اساس باید بگوییم که ما محکوم هستیم تا اینگونه بیندیشیم و به مذاکرات روز دوشنبه خوشبین باشیم.
چه مسائلی دو طرف مذاکره را به سوی توافق و چه موانعی سبب عدم توافق آنها میشود؟
آنچه که در مقطع فعلی طرفین را به سوی توافق سوق میدهد، نیازهای آنهاست. به معنای دیگر امریکاییها درشرایط انتخابات هستند به ویژه باراک اوباما، رئیس جمهور وقت این کشور، در مرحله حساسی است. از سوی دیگر مشکلات مالی و اقتصادی اروپائیان است و ایران نیز شرایط مساعدی ندارد. تحریمهایی که در مورد ایران اجرا شده، فشارهایی بر ایران وارد کرده است،در نتیجه ایران نیز دچار مشکلاتی است که سعی دارد تا مذکرات را به سمت مثبتی پیش ببرد. بنابراین در چنین مقطعی، دورهای است که تا اندازهای کاسه صبر مجموعه کشورهایی که دخیل در این مساله هستند هم لبریز شده است و کشورهای 1+5 میدانند که اگر این جو ادامه پیدا کند، میتواند بحرانی ایجاد کند که در این بحران باخت باخت مطرح خواهد شد، یعنی تمامی طرفها زیان میکنند. در نتیجه این مسائل نیازی است که سبب میشود طرفین به مسیر توافق و یا سازش پیش روند. اما در عمل زمانیکه مسائل در مذاکرات مطرح میشود، گاهی اوقات احساس میشود همان لجبازیها در دو طرف وجود دارد که آنها را از توافقات دور میکند. اما اصل ماجرا بر نزدیکی و تفاهم است.
از یک سو در ایران به نظر میرسد که برخی در داخل ایران مخالف این هستند که ایران در مذاکرات به توافق برسد و از سوی دیگر در داخل امریکا نیز افرادی از جمهوریخواهان بافشار بر اوباما خواهان این هستند که امریکا هم با ایران به تفاهم دست پیدا نکند.به نظر شما آیا دو طرف از سوی افکار عمومی داخلی خود برای عدم انعطاف تحت فشارند؟
در داخل ایران تنها عدهای خاصی هستند که مانع از به توافق رسیدن ایران در مذاکراتند. اما باید گفت که تقریبا تمامی طرفهای دخیل در این مساله اعم از مجلس، مردم و بخشهای مختلف دولت علاقه دارند تا به نحو مطلوبی این مساله خاتمه پیدا کند، به دلیل آنکه هزینههای آن افزایش پیدا کرده است.
از بعد بیرونی نیز مهمترین طرف این مذاکرات امریکاییها هستند که بیشترین فشار را وارد میکنند. به دلیل آنکه دو طیف و دو حزب به شدت برای انتخابات در امریکا تلاش میکنند، باراک اوباما در این شرایط نیاز دارد تا مساله را حل و فصل کرده و اعلام کند که به توافق رسیده است و از این نظر دستاورد خوبی را داشته باشد. چراکه او از ابتدایی که به ریاست جمهوری امریکا برگزیده شد، ادعای به توافق رسیدن با ایران، مذاکره کردن و عدم توسل به خشونت و پیدا کردن راهحلی که صلح و آرامش را درکل منطقه اعم افغانستان و ایران برقرار کند،تاکید کرده بود. اما میتوان گفت به آن شدتی که اوباما وعده داده بود، محقق نشد. البته برخی از قولهای خود را از جمله آنکه نیروهای خود را از عراق خارج کرد، اوضاع افغانستان را تا اندازهای کنترل کند را تا حدودی عملی کرده است. بنابراین شرایطی که امریکاییها در آن حرکت میکنند،وضعیتی را نشان میدهد که آنها بیشتر نیاز به صلح و آرامش دارند تا حزب دموکرات و کاندیدای آنها بتواند در این انتخابات پیروز شود. در حالیکه جمهوریخواهان به شدت تلاش میکنند تا نشان دهند که امریکا از طریق مذاکره به نتیجه نمیرسد و ایران نیز در عراق و افغانستان محور شرارت شده و به دنبال دستیابی به تکنولوژی نظامی هستهای است. به نظر میرسد که در دامن زدن به اختلافها از جانب جمهوریخواهان در امریکا از یک سو و از سوی دیگر حمایتهای صهیونیستهاست که بیشترین تهدیدها را از سوی ایران متوجه خود میداند و از طریق سعی بر آن دارند تا کارنامه باراک اوباما را زیر سوال ببرند.
اروپائیان نیز تا اندازهای دچار بحران شدند.به عنوان مثال فرانسه با حضور فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، از آلمان تا اندازهای جدا شده است. در حالیکه نیکولا سارکوزی،رئیس جمهور پیشین فرانسه، به شدت حامی امریکا بود و آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان، را نیز به دنبال خود میکشاند که به نظر میرسد مرکل امروزه با حضور اولاند احساس راحتی بیشتری میکند. از سوی دیگر انگلیسیها هم تنها ماندند و جدایی و تفارقی نیز میان کشورهای اروپایی حاصل شده است. در داخل کشورهای اروپایی نیز مشکلات مالی وجود دارد که سبب شده تا آنها نیز با احتیاط بیشتری قدم بر دارند.
در نتیجه جبهه مجموعه غرب در این مقطع تضعیف شده و بنابراین شاهد هستیم که روسها و چینیها تا اندازهای فعالتر شدند تا بتوانند آنچه را در نظر دارند، پیش ببرند.
به طور خلاصه باید گفت این مذاکرات در سایه این شرایط پیش میرود، حال این موضوع که ایران تا چه اندازه میتواند از این موقعیت استفاده کند و یا غربیها نیز تا چه میزان بتوانند به این مجموعه نزدیک شوند،تنها باید منتظر مذاکرات مسکو باشیم. بازهم تاکید میکنم که ما محکوم هستیم که به این مذاکرات خوشبین باشیم و انتظار نتایج مثبتی از این دور مذاکرات داشته باشیم.
تهیهکننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :