ریشه های بحران در روابط ایران و عربستان
دیپلماسی ایرانی: روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را باید یکی از دشوارترین عرصههای دیپلماسی خارجی کشور در سه دهه گذشته ارزیابی کرد. مناسبات تهران- ریاض، از سرحد قطع روابط دوجانبه تا دیدارهای مکرر سالانه مقامات دو کشور را تجربه کرده و اکنون به نظر میرسد در قوس نزولی خود به یکی از بحرانیترین شرایط خود رسیده است. عربستان سعودی یکی از مهمترین بازیگران منطقه خلیجفارس و خاورمیانه به شمار میآید که تحولات و سیاستهای منطقهای آن بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذار بوده و دو کشور در طول سه دهه گذشته در اِعمال سیاستهای منطقهای به رقابت برخاستهاند.
پس از فروپاشی نظام شاهنشاهی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی، دولت پادشاهی عربستان سعودی به شدت از نفوذ افکار انقلابی به درون آن کشور به ویژه در بین شیعیان عربستان هراسان گردید و تلاش نمود با جلب همکاری سایر کشورهای عرب منطقه از نفوذ امواج سهمگین انقلاب جلوگیری کند. با آغاز جنگ ایران و عراق، عربستان سعودی علیرغم اختلافات عقیدتی و سیاسی با رژیم صدام حسین در کنار آن رژیم قرار گرفت و در سال 1360 بنا به پیشنهاد دولت کویت اقدام به تشکیل شورای همکاری خلیج فارس نمود. تشکیل این شورا احتمالاً به منظور تأمین امنیت کشورهای منطقه و جلوگیری از نفوذ اندیشههای انقلابی بود که از کرانه دیگر خلیجفارس گسترش مییافت. شورای همکاری به تدریج حمایتهای مالی و تبلیغاتی خود را از رژیم صدام حسین گسترش داد به گونهای که در سالهای آخر جنگ تحمیلی، هراس کشورهای عرب حوزه خلیجفارس از پیروزی جمهوری اسلامی ایران موجب گردید این کشورها کلیه امکانات مالی، نفتی، سیاسی و تبلیغاتی خود را در اختیار رژیم عراق قرار دهند.
مهمترین حادثه تأثیر گذار بر روابط دو کشور پس از انقلاب، کشتار جمع کثیری از حجاج ایرانی در مکه بود که از سوی نیروهای امنیتی و ارتش عربستان و به بهانه برگزاری مراسم "برائت از مشرکین" توسط حجاج ایرانی صورت گرفت و برای مدتی اعزام حجاج ایرانی به عربستان متوقف گردید. ملاقات امیر عبدالله، ولیعهد وقت عربستان سعودی با آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت در سنگال و سپس حاشیه اجلاس کنفرانس اسلامی در اسلامآباد پاکستان؛ حضور امیرعبدالله در اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و سفر سید محمد خاتمی رئیسجمهور وقت ایران به عربستان و دیدار وی با ملک فهد، پادشاه وقت عربستان همگی نشانگر آغاز فصلی نوینی در روابط دوجانبه بود. گسترش همکاریها سرانجام موجب انعقاد قرارداد امنیتی بین ایران و عربستان در آوریل 2001 گردید. روند بهبود مناسبات در اواسط دهه 70 شمسی و پس از اعلام سیاست تنشزدایی از سوی جمهوری اسلامی ایران سرعت گرفت و دو طرف علیرغم اختلافات موجود، سعی در برطرف کردن ابهامات و بهبود روابط داشتند؛ اما هیچگاه سوء ظن مقامات عربستان نسبت به اهداف و نیات ایران برطرف نشد.
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد، علیرغم تلاش جمهوری اسلامی ایران برای تقویت روابط دو کشور و چهار بار سفر به عربستان سعودی اما با توجه به تحولات منطقه خاورمیانه و ناکامی عربستان در صحنه رقابت با جمهوری اسلامی ایران روابط دو کشور به تیرگی گرائید و بویژه پس از اشغال نظامی بحرین توسط نیروهای نظامی عربستان سعودی به بحران در روابط تبدیل گردید. اخیراً نیز اعدام چهار ایرانی در عربستان علیرغم قول مقامات آن کشور مبنی بر جلوگیری از اجرای حکم اعدام این اتباع ایرانی به تشنج در روابط دو کشور دامن زد، به گونهای که جمهوری اسلامی ایران سفر معاون وزیرخارجه کشورمان به عربستان را برای تسلیم دعوتنامه رئیسجمهور از پادشاه عربستان برای شرکت در اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد لغو نمود.
ریشههای تنش بین ایران وعربستان سعودی
عوامل مختلفی روابط دو کشور را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است که به بخشی از آن اشاره میشود:
1.پادشاهی عربستان سعودی خود را امالقرای جهان اسلام میداند و در بعد منطقهای و فراتر از آن در جهان اسلام نقشی مهم برای خود قائل است و با استفاده از امکانات مالی و مزیت منحصر به فرد خود یعنی وجود حرمین شریفین در سرزمین عربستان با حمایت از کشورهای همسو و جریانات وابسته به خود در کشورهای اسلامی در پی بسط حوزه نفوذ منطقهای خود میباشد. سعودیها معتقدند که ایران برای گسترش تشیع در خلیجفارس و سایرکشورهای منطقه تلاش میکند. رسانههای وابسته به عربستان در این خصوص به اقداماتی مانند برگزاری کنفرانسهای بینالمللی، فعالیتهای مجمع اهل البیت، جامعهالمصطفی، بورسیه کردن دانشجویان مسلمان، تأسیس حوزههای علمیه در آفریقا، هند، آمریکای لاتین و سایر مناطق، استفاده از اینترنت برای گسترش تشیع، گسترش شبکههای تلویزیونی به زبانهای خارجی، انتشار کتب شیعی در کشورهای سنی نشین و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در مراسم حج و عمره برای ارتباط با مسلمانان سایرکشورها اشاره میکنند.
از نگاه ایران نیز، عربستان سعودی با توجه به ماهیت سلفی خود و با سوء استفاده از اقبال عموم مسلمانان به حرمین شریفین به عنوان قبلهگاه مسلمین و مزار پیامبر اکرم(ص) تلاش میکند تا اندیشه سلفی وهابی را در جهان اسلام گسترش دهد و با حمایت از جریانات تندروی کشورهای مختلف از جمله پاکستان و افغانستان، شیعیان این کشورها را مورد تهدید وترور قرار داده و آنان را کافر و خارج از اسلام معرفی نماید. همچنانکه شیعیان عربستان همواره تحت فشار مضاعف بوده و از تبعیض و خفقان حاکم برآنان به شدت رنج میبرند. مقامات عربستان سعودی میکوشند با استفاده از نفوذ منطقهای خود در کشورهای حوزه خلیجفارس و سایرکشورهای همسو در منطقه عربی و جهانی اسلام، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تهدید اصلی کشورهای اسلامی جایگزین رژیم صهیونیستی کنند. عربستان سعودی همواره خود را در نقش مدافع تمام عیار اهل سنت تعریف کرده و نسبت به کاهش نقش اهل سنت درعراق، لبنان و کشورهای همجوار خود مانند بحرین به شدت حساسیت نشان میدهد.
2.عربستان سعودی، شکاف قومی ایران و اعراب را برجسته نموده و همواره از طریق رسانههای وابسته به خود تبلیغ میکند که ایرانیها خصومت دیرینه ای با اعراب دارند و بدین وسیله تلاش میکند با استفاده از حربههای قومی و تأکید بر ناسیونالیسم عربی بین ایران و کشورهای عرب منطقه فاصله ایجاد کند. پادشاهی عربستان میکوشد در همه مناقشاتی که زمینه شیعی – سنی و یا عربی – عجمی دارد به منازعات دامن بزند تا رهبری خود بر جهان عرب و یا حداقل کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس را تثبیت کند و نیروهای منطقه را پشت سرخود بسیج نماید.
3.درعرصه سیاسی، عربستان سعودی همواره بر اختلافات سیاسی دو کشور تأکید کرده و ایران را همچنان به عنوان تهدیدی برای منطقه و جهان اسلام معرفی میکند. مهمترین مسایل تهدیدآمیز مطرح شده از سوی سعودیها در خصوص ایران سیاست صدور انقلاب و تلاش برای سرنگونی دولتهای منطقه، ایجاد هستههای خفته هواداران ایران درکشورهای عربی، آموزش اتباع کشورهای عربی برای انجام عملیات به اصطلاح خرابکارانه، تلاش برای بینالمللی کردن حرمین شریفین و مطرح ساختن شعارهای ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی به منظور جلب افکار شهروندان اهل سنت منطقه میباشد. عربستان سعودی در سطوح منطقهای و بینالمللی با استفاده از ابزار شورای همکاری خلیجفارس، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، کنفرانس بینالمجالس اسلامی در جهت منزوی ساختن ایران تلاش میکند. در سطح بینالمللی نیز عربستان میکوشد از تمامی امکانات سیاسی، اقتصادی و رسانههای خود برای اعمال فشار بر ایران استفاده کند. مشارکت عربستان در طرح مهار و تضعیف ایران توسط غرب از جمله موارد اختلاف دو کشور میباشد. عربستان سعودی در تحریک آمریکا و غرب علیه ایران پیشتازانه تراز دیگر کشورهای منطقه بوده و در روند افزایش تحریمهای بینالمللی علیه ایران نقش فعالانهای ایفا کرده است. همچنانکه با افزایش تولید نفت خود میکوشد به تحریم نفتی ایران دامن بزند. اتهام ترور سفیرعربستان در واشنگتن و اقدام آن کشور به محکوم ساختن ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نشانی از اوج تخاصم و سیاست تقابلی عربستان در قبال ایران دارد.
4.عربستان سعودی در عرصه نظامی نیز با برجسته کردن تهدیدهای نظامی ایران رویکرد تقابلی در پیش گرفته و بطور مداوم از تلاش ایران برای ایفای نقش اساسی در منطقه و برنامههای هستهای و تسلیحاتی ایران اظهار نگرانی نموده و براین اساس اقدام به دادن پایگاههای نظامی به قدرتهای فرامنطقهای و خرید انبوه تسلیحات پیشرفته و ترغیب سایرکشورهای منطقه به خرید هواپیماهای مدرن و انعقاد قراردادهای نظامی با قدرتهای بزرگ جهانی نموده است.
5. در سطح منطقهای، عربستان سعودی نسبت به افزایش نقش ایران در افغانستان، لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و یمن نگران است. تحولات سالهای اخیر درمنطقه که موجب افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران و شیعیان گردیده و شکست و ناکامی عربستان در گسترش نفوذ خود براین کشورها موجب خشم و عصبانیت شدید آن کشور گردیده است. عربستان سعودی پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، جایگاه منطقهای خود را تا اندازه زیادی از دست داد و فعالیتهای جریان القاعده که آبشخور آن افراطگرایی سلفی وابسته به عربستان بود، نگرانی بازیگران بینالمللی را برانگیخت و موجب انزوای بینالمللی عربستان گردید. سقوط طالبان در افغانستان و سرنگونی رژیم صدام حسین، نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را ارتقاء بخشید. نگرانیهای عربستان از کاهش نقش و نفوذ خود در منطقه موجب گردید که آن کشور با همکاری برخی دیگر از کشورهای منطقه از جمله دولت قطر، جریانات مخالف رژیم های عراق، سوریه و لبنان را مورد حمایت مالی و تسلیحاتی قرار دهد. تلاش عربستان و قطر برای سرنگونی رژیم بشاراسد و سنگاندازیهای آن کشور در مسیر دولت نجیب میقاتی و حمایت از جریان المستقبل در لبنان کاملاً مشهود است. اخیراً نوری مالکی نخستوزیرعراق در مصاحبه با شبکه تلویزیونی المیادین اعلام نمود که عربستان سعودی و قطر به دنبال سرنگونی دولت وی بوده و از همه امکانات برای دستیابی به این هدف استفاده میکنند. حمایت سعودیها از ادعاهای ارضی امارات عربی متحده در مورد جزایر ایرانی خلیج فارس از جمله موارد دخالت آن کشور در امور داخلی ایران بوده و تمامیت ارضی کشور را مورد تهدید قرار میهد.
6. تحولات یکسال گذشته جهان عرب و سرنگون شدن رژیمهای وابسته و همپیمان عربستان درمنطقه همچون رژیم مبارک، بن علی، قذافی و علی عبدالله صالح و اوجگیری نارضایتیهای اعتراضات عمومی در چند شهر عربستان موجب وحشت شدید مقامات عربستان گردیده است. لذا با تمام قوا میکوشند تا از گسترش نارضایتیها جلوگیری نموده و با هرگونه اعتراض جمعی به شدت برخورد میکنند. هراس مقامات عربستان از گسترش اعتراضات مردم بحرین به شرق عربستان و قیام شیعیان آن کشور موجب گردید که با اعزام نیروهای نظامی، بحرین را به اشغال خود درآورد و با سرکوب مردم آن کشور مانع هرگونه تحول و انجام اصلاحات سیاسی در آن کشور گردد. با این حال دامنه نیروهای نیابتی ایران و عربستان درخاورمیانه در حال گسترش است. لبنان، فلسطین، عراق، یمن و اکنون سوریه کشورهایی هستند که گروهها و جریانات طرفدار تهران و ریاض در آنها رودرروی یکدیگر قرار گرفتهاند.
چشمانداز روابط ایران و عربستان
با توجه به آنچه گذشت به نظر میرسد بسیاری از پلها در روابط دو کشور تخریب شده و بازسازی آن نیاز به زمان طولانی و تغییر رویکرد دو کشور دارد. گرچه دو کشور سعی میکنند تنش در روابط آنان از حّد معقولی فراتر نرود و برخی از خطوط قرمز را رعایت کنند ولی در شرایط کنونی تعارض منافع دو کشور بسیار گسترش یافته و دیوار بلندی از بیاعتمادی بین دو کشور بنا نهاده شده است. لذا تعامل و توافق اساسی دو کشور مستلزم گذشت دورهای از آرامش نسبی و پذیرش نقش متقابل یکدیگر و تغییر برخی رویکردها میباشد. لذا چشماندازی برای بهبود روابط دو کشور در آینده نزدیک دیده نمیشود. /16
نظر شما :