آنکارا به دنبال تامین منافع خود است
عراق،جبهه رقابت جدید ایران - ترکیه
دیپلماسی ایرانی: روابط دو جانبه ایران، ترکیه و عراق به مانند حلقه های زنجیری است که با حرکت یکی، وضعیت دیگری نیز تغییر می کند. اثبات این مدعا را می توان در تحولات اخیر عراق و موضع گیری ترکیه در این تحولات و تغییر موضع ایران نسبت به ترکیه به وضوح مشاهده کرد. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با دکتر بهرام امیراحمدیان مورد بررسی قرار داده است:
انگیزه ترکیه از پناه دادن به طارق الهاشمی چیست؟ چه منافعی برای ترکیه در پرتو این کار متصور است؟
به نظر می رسد ترک ها با توجه به این که در داخل عراق هم خود طارق الهاشمی و برخی گروه های دیگر ادعا می کنند که این مسئله یک مسئله سیاسی است، از دید پناهندگی سیاسی به مسئله نگاه کرده اند. اتهام طارق الهاشمی در داخل حکومت عراق این مسئله، سیاسی معرفی شده است. اتهامات طارق الهاشمی هنوز در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیده است. از این منظر ترکیه برای این که در بین اهل تسنن عراق نفوذ یابد، درصدد است که در این ماجرا وجهه ای کسب کند. چون احتمال این که سنی ها قدرت را به دست بگیرند و یا دولت اکثریت شیعه به نحوی با تغییرات مواجه شود، زیاد است.
از طرف دیگر کرد ها هم در این مسئله ذی مدخل بوده اند. آقای طارق الهاشمی در ابتدا در اقلیم کردستان عراق پناه گرفته بود. کرد ها نیز او را به دولت مرکزی تحویل ندادند. به نظر می رسد ترکیه در این ماجرا هم خواسته طرف کردهای عراق را بگیرد و هم طرف اهل تسنن را. چون این دو گروه می توانند با یکدیگر اکثریت را به دست آورند. از این جهت به نظر می رسد مصلحت اندیشی ترکیه اقتضا می کرده که جنبه سیاسی مسئله را بیشتر از جنبه قضایی آن در نظر بگیرد. وقتی اقلیم کردستان عراق به طارق الهاشمی پناه داده بود و او را تحویل دولت مرکزی نمی داد، به طریق اولی ترکیه هم می تواند به او پناهندگی دهد و او را به دولت عراق تحویل ندهد.
به نظر می رسد بحث هایی که کردها در عراق دنبال می کنند، نظیر خودمختاری و استقلال منجر به افزایش قدرت آن ها خواهد شد. آیا این که کردها در عراق بتوانند سهم خود را از قدرت افزایش دهند، برای ترکیه که خود با مسئله کردها درگیر است، خطرناک نیست؟
چرا؛ حرکتی که در عراق در رابطه با خودمختاری بیشتر یا استقلال کردها مطرح می شود، منطقه را تحت الشعاع قرار خواهد داد. اما ترکیه از جانب دیگری نیز به مسئله نگاه می کند. اگر در منطقه کردستان دولت مستقل تری روی کار آید و احتمالا ترکیه تنها کشوری است که این دولت را به رسمیت خواهد شناخت. متقابلا ترکیه نیز مورد حمایت این دولت خواهد بود. اگر این ها استقلال پیدا کنند، دسترسی ترکیه به منابع نفتی در یک دولت تحت الحمایه آسان تر خواهد بود. در حالی که نه ایران و نه دولت مرکزی عراق چنین مسئله ای را به رسمیت نمی شناسند. بنابراین تنها طرفی که از این مسئله می تواند منتفع شود، ترکیه است که به منابع انرژی دست پیدا می کند و دولت دست نشانده ای در آن جا بر سر کار خواهد آورد.
خود کرد ها هم پس از جنگ اول خلیج فارس که بر فراز عراق منطقه پرواز ممنوع برقرار شد، توانستند تجربه اداره دولت مستقل را به دست آورند و تجربه دولت داری داشته باشند. هرچند که کردها در داخل خود با هم مشکل دارند اما در مقابل یک نیروی بیرونی با هم متحد می شوند. زمانی هم که امریکا می خواست به عراق لشکرکشی کند، کردها جزء هم پیمانان امریکایی ها بودند و از امریکایی ها سهم بیشتری خواستند و در آن مدتی که امریکا در آن جا حضور داشته، باز هم بر قدرت کردها افزوده شده است. در قانون اساسی عراق هم بحث فدرالیسم هنوز مطرح است. از این جهت در خود عراق وحدت ملی بسیار تضعیف شده است. کردها و اهل تسنن معتقدند دولت شیعه عراق از سوی ایران حمایت می شود. البته من این مسئله را نمی پذیرم.
نقش منطقه ای عراق که با برگزاری نشست ایران و گروه 1+5 در بغداد برای این کشور به رسمیت شناخته شده را تا چه حد تحت تاثیر این تحولات می دانید؟ یعنی تا چه حد اظهارات سفیر عراق در ایران را نزدیک به واقعیت می دانید؟
به نظر من محل برگزاری مذاکرات به مفهوم آن نیست که شان آن محل بالا رفته است. این مذاکرات در استانبول هم برگزار شد. این به مفهوم آن نیست که دولت ترکیه یا دولت عراق در روند مذاکرات تاثیرگذار است. مهم ترین مسئله در داخل اجلاس به وقوع می پیوندد. البته ایران علاقمند بوده که این نشست در خارج از ترکیه برگزار شود و به ترکیه هشدارهایی بدهد که ایران به ترکیه نیازمند نیست. به نظر می رسد این که این نشست در عراق برگزار شده نمی تواند دال بر این باشد که بغداد سهم مهمی در مذاکرات داشته است.
اما ممکن است پیامی هم برای ترکیه داشته باشد؟
ممکن است. این کار به این مفهوم است که ترکیه نباید انتظار امتیازات زیادی در قبال برگزاری این چنین نشست هایی در ترکیه از ایران داشته باشد. از این منظر فکر می کنم که ایران خواسته به ترکیه نشان دهد که ترکیه نمی تواند در این شرایط سخت امتیاز زیادی از ایران بگیرد. ترک ها به دلیل فرصت طلبی خود، در پی این هستند که با توجه به تحریم ها، تخفیف هایی را از ایران اخذ کنند تا از این شرایط استفاده کنند. به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی ایران تا کنون موفق عمل کرده و اجازه نداده که ترکیه از این شرایط سوء استفاده کند. ایران می تواند ابتکارات جدیدی را برای حل مسائل خود به کار گیرد. به نظر من این ابتکارات موثر و مثبت هم بوده است.
در جمع بندی نکته ای لازم می دانید که اشاره کنید؟
به نظر من ایران ناگزیر است که با همسایگان خود به گونه ای رفتار کند که شرایط دشوار و پیچیده کنونی سخت تر نشود. روابط دیرینه ایران و ترکیه نباید تحت الشعاع مسائل زودگذر دیگر قرار گیرد. به نظر من ترکیه علاقمند نیست که روابط خود را با ایران ولو در شرایط کنونی کم کند. در جنگ ایران و عراق نیز ترکیه توانست اقتصاد خود را در سایه این تحولات منطقه ای شکوفا کند و به اقتصاد با ثباتی برسد. ترکیه از رابطه با ایران سود ببرد. ایران هم همین طور. به نظر من ایران باید روابط خود را با ترکیه مستحکم نگه داریم.
نظر شما :