شکافی که سوریه در روابط تهران-استانبول ایجاد کرد
ترکیه، رفیق نیمه راه ایران
روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به قلم الیاس حرفوش به این موضوع پرداخته است و مینویسد: آبهای بسیاری از زیر پل روابط ترکیه و ایران بعد از انفجار بحران سوریه گذشته است. دو کشور بزرگ منطقهای که بر گسترش روابط سازنده میان خود پس از به قدرت رسیدن اسلامگرایان در آنکارا سرمایهگذاریهای ویژهای کرده بودند با آغاز بحران سوریه و زلزلهای که پس از آغاز ناآرامیها در این کشور به وجود آمده و تاثیری که بر همپیمانان این کشورها گذاشته، احساس میکنند که در این سرمایهگذاریشان به مرحله ضرردهی رسیدهاند. آنچه از این اختلافها میتوان برداشت کرد این است که روابط پیچیده دو طرف در حقیقت سرچشمه از اختلافات مذهبی موجود میان آنها دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: روابط تهران و آنکارا پس از طوفانی که حمله امریکا به عراق ایجاد کرد، توانست از سختیها عبور کند و به سرعت گسترش یابد و عمیق شود. ایران و ترکیه رویکرد مشابهی نسبت به جنگ امریکا در عراق داشتند و همین رویکرد بود که باعث شد رجب طیب اردوغان اجازه ندهد نیروهای امریکایی که تمایل بسیاری به استفاده از خاک ترکیه برای حمله به عراق داشتند، از خاک این کشور به اشغال عراق بپردازند. شاید بتوان گفت کلید اصلی گسترش روابط ایران و ترکیه نیز از این جا بود. اما روابط دو کشور زمانی متحول شد که ترکیه نیز به جمع کشورهای "ممانع" پیوست و از در دشمنی با اسرائیل و دشمنیهای آن در آمد. ترکیه یک بار در جنگ 2006 علیه لبنان با لبنانیها همراه شد و دیگری در جنگ غزه در اواخر سال 2008 که تبدیل به پایتخت منطقه برای رویارویی با ایالات متحده امریکا شد.
حرفوش سپس درباره وضعیت ترکیه مینویسد: ترکیه عضو پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو است و در عین حال تعاملات بسیاری با اروپا و عموما دنیای غرب دارد. علاوه بر آن کشوری است که میتواند بر زیادهخواهیهای اسرائیل همان طور که در ماجرای کاروان دریایی آزادی دیدیم، بر آید.
وی در یادداشت خود تاکید میکند، اما همه اینها زمانی بود که هنوز حادثهای پیش نیامده بود و همپیمانیهای منطقهای نیز تغییر نکرده بودند. با شروع انقلابهای عربی ترکیه به طرفی رفت و ایران به طرفی دیگر. چندان سخت نیست که دریابیم دلیل این رویکردهای متناقض وجود هویتهای مذهبی است که باعث ایجاد همپیمانیهای جدید منطقهای شده است. دو مساله بر این موضوع تاثیر مستقیم گذاشته است. یکی تهدیدی که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از افزایش نفوذ و قدرت ایران در منطقه احساس میکنند و تلاشی که ترکیه برای بهرهبرداری از این اختلافها صرف میکند و دیگری بحران سوریه و تلاشهای ایران برای نجات نظام حاکم بر آن از بحرانی که دچار آن شده در حالی که طرف ترکی کاملا بر عکس از در همراهی با ناآرامیها در آمده است.
در پایان این یادداشت آمده است: تلاش برای تحقق رویاهای از دست رفته و احیای منطقهای همراه که احیاکننده امپراطوری عثمانی باشد، ترکیه را بر آن داشته تا از خیر دوستی به مهمترین کشور منطقهایاش بگذرد و بیتوجه به مطالبات و منافع دوستانش در منطقه صرفا به فکر تحقق رویاهایش بر آید. برای همین به رغم هزینههای سنگین از خیر رفاقت و همپیمانی با همسایه شرقیاش گذشته است. حتی امروز که استانبول میزبان مذاکرات هستهای ایران با 1+5 است نمیتوان چندان خوشبین بود که این مذاکرات به نتیجه مثبتی برسد چرا که حتی میزبان نیز همراه غرب است و نمیخواهد اعتنایی به خواسته یکی از مهمترین میهمانهایش کند.
نظر شما :