چین باید شریک رقص خود را انتخاب کند
یا تهران یا تل آویو
چین و رژیم صهیونیستی بیستمین سالروز دوستی خود را جشن می گیرند. اما سوال اینجاست که آیا تهران مایه اختلاف میان دوستان قدیمی می شود؟
دیپلماسی ایرانی:نشریه معتبر فارین پالیسی در نوشتاری به بررسی نقش ایران در رابطه دوجانبه میان اسرائیل و چین پرداخته و می نویسد:بر هیچ کس پوشیده نیست که رابطه میان تل اویو و واشنگتن متشنج شده است.دو هفته پیش بود که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با سفر به واشنگتن با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در کاخ سفید دیدار داشت. حال و هوای حاکم بر این دیدار هم اندازه با سال گذشته میلادی پرتنش و خصمانه نبود اما ارتباط های نه چندان دوستانه فیزیکی میان دو طرف و پیام هایی که از سخنان آنها به گوش می رسید نشان داد که بهترین توضیح برای این رابطه در نهایت همان عبارت رسمی خشک است. در شرایطی که رابطه میان دو متحد قدیمی روزهای التهاب را پشت سر می گذارد، رژیم صهیونیستی کاندید جدیدی برای جایگزین آمریکا کردن انتخاب کرده است: چین.
بنیامین نتانیاهو ژانویه گذشته همزمان با فرارسیدن سال اژدها برای چینی ها پیام تبریک فرستاد. وی در این پیام اسرائیلی ها و چینی ها را مردمانی با تمدنی غنی خواند که مدرنیته را هم در آغوش کشیده اند. پس از این سخنان بود که سفیر چین در اسرائیل هم گویی در آینه نگاه می کند سخنانی شبیه سخنان بی بی را منعکس کرده و از اشتراکات میان دو مردم سخن گفت.
چین و رژیم صهیونیستی از 20 سال پیش تا امروز چیزی فراتر از تحسین های لفظی را در پرونده رابطه دوجانبه خود جا داده اند. میزان تجارت میان دو طرف به بیش از 10 میلیارد دلار رسیده و این به معنای 200 برابر شدن آن در دو دهه است . چین سومین بازار صادرات اسرائیل است و در این سبد خرید همه نوع کالا از ابزار کشاورزی تا نرم افزار دیده می شود. حداقل 1000 شرکت اسرائیلی در حال حاضر در چین مشغول به فعالیت هستند. چینی ها در ساخت خط آهنی به اسرائیلی ها کمک می کنند که مسئولیت انتقال کالا را عهده دار است. سال گذشته نیز معاون وزیر تجارت چین خبر از امضای توافقنامه همکاری تجاری میان دو کشور داد. چین در دهه های سی و چهل بهشتی برای یهودیانی بود که از دست نازی های اروپایی متواری شده بودند. جمعیت یهودیان چین تا پایان جنگ جهانی دوم به بیش از 40 هزار مورد رسیده بود. عمر چین و اسرائیل تقریبا نزدیک به هم است. سرزمین صهیونیستی در سال 1948 اعلام موجودیت کرد. جمهوری خلق چین هم یک سال بعد از این تاریخ. اسرائیل یکی از نخستین هایی بود که مائو را در چین به رسمیت شناخت. با اینهمه چینی ها چهار دهه صبر کردند تا این لطف اسرائیلی ها را جبران کنند. البته این اجتناب به دلیل اختلاف های ایدئولوژیک نبود چرا که مائو با صهیونیسم مشکلی نداشت. در آن زمان چینی ها ترجیح دادند با اعراب و کشورهای مسلمان در ارتباط باشند و سود بیشتری را عاید جیب خود کنند.
گرمی روابط پکن و تل اویو از دهه 70 آغاز شد. همان تاریخی که پکن اندک اندک از اتحاد جماهیر شوروی سابق فاصله گرفت و رابطه با امریکا هم دستخوش تحولاتی شد. از همان موقع بود که پکن اندک اندک رابطه های مخفیانه خود با تل آویو را آغاز کرد. بخش اعظمی از تسلیحاتی که چین در جنگ های منطقه ای متفاوت عاید خود کرده بود ساخت اتحاد جماهیر شوروی بود و اسرائیل به چین در روند مدرن کردن این تسلیحات کمک کرد. در دهه هشتاد این رابطه مخفیانه هر روز بیش از پیش شد. کنفرانس صلح مادرید بر لزوم عادی سازی رابطه میان اعراب و اسرائیل تاکید داشت و بستر را برای فاش شدن رابطه میان تل آویو و پکن در سال 1992 یعنی یک سال پس از این کنفرانس مهیا کرد.
نویسنده این مطلب برای فارین پالیسی پس از نگاهی به سابقه رابطه میان دو طرف می نویسد: با تعمیق رابطه میان پکن و تل آویو یک مساله لاینحل همواره وجود داشت: ایران. چین اصلی ترین خریدار نفت ایران است . رقم تجارت میان ایران و چین بیش از 30 میلیارد دلار است و این رقم بیش از سه برابر رابطه تجاری میان پکن و تل اویو است . چین در روزهایی که غربی ها به اسم تحریم بازار ایران را ترک می کنند، هنوز کنار این کشور ایستاده است. ده شرکت چینی با رقم های بالای سرمایه گذاری در حال حاضر در تهران و با وجود فشارهای غرب و امریکا مشغول به کار هستند. چینی ها همواره از برنامه هسته ای صلح آمیز ایران حمایت کرده اند اما بارها و بارها مخالفت خود را با دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای اعلام کرده اند. همین نگرانی بود که چینی ها را یک بار در سال گذشته میلادی به سمت عدم استفاده از حق وتو در شورای امنیت و رای مثبت دادن به قطعنامه ای علیه ایران کرد. یورام اورون از اساتید اسرائیلی دانشگاهی در حیفا در این خصوص می گوید: چین تنها با تحریم هایی موافقت می کند که چندان ایران را در منگنه قرار نمی دهد. آنهایی که بخش انرژی و مالی ایران را تحت تاثیر قرار نمی دهند. حضور چین در آخرین قطعنامه علیه ایران شاید مشروعیت بیشتری به آن بخشید اما میزان فشارهای بین المللی را کنترل کرده و کاهش داد.
تل آویو سالهای متمادی تلاش کرد تا موضع پکن در قبال تهران را تغییر دهد. ماه فوریه سال 2010 بود که هیئتی بلند پایه از اسرائیل به چین رفت تا عواقب برنامه هسته ای ایران را برای پکن نشین ها توضیح دهد. این بار اسرائیلی ها از در دیگری وارد شدند و آن هم توضیح دادن در خصوص تبعات حمله اسرائیل به تاسیسات برنامه هسته ای ایران بود. اسرائیلی ها در این دیدار هشدار دادند که در شرایطی که تحریم ها ره به جایی نبرد آنها ناچار به استفاده از گزینه نظامی هستند. یک مقام اسرائیلی در خصوص گزارش خود از این سفر نوشت: زمانی که برای آنها در خصوص تبعات حمله به ایران و افزایش بهای نفت با چاشنی بی ثباتی امنیتی در منطقه سخن می گفتیم نشسته و با تعجب به ما خیره شده بودند.
این سفر گویا به نتیجه هم رسید. لحن چین به سرعت تغییر کرد. در ژوئن همان سال زمانی که بحث چهارمین قطعنامه علیه تهران در شورای امنیت مطرح شد، پکن دست از مخالفت های اولیه برداشته و از این قطعنامه حمایت کرد. مقام های چینی تاکید کردند که مدافع حرکت در دو مسیر مصالحه و البته تحریم هستند! این حرکت چینی ها از نگاه ایرانی ها دور نماند. علی اکبر صالحی که در آن زمان ریاست سازمان انرژی اتمی را عهده دار بود ، هشدار داد که این قبیل رفتارهای چین از موقعیت این کشور در افکار عمومی ایران می کاهد. رقص این روزهای چین همزمان با ایران و اسرائیل دیگر از روند طبیعی خود خارج شده است. چینی ها باید ضرب المثل قدیمی را را خود تکرار کنند: نمی توان همزمان در دو عروسی رقصید.
ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
بنیامین نتانیاهو ژانویه گذشته همزمان با فرارسیدن سال اژدها برای چینی ها پیام تبریک فرستاد. وی در این پیام اسرائیلی ها و چینی ها را مردمانی با تمدنی غنی خواند که مدرنیته را هم در آغوش کشیده اند. پس از این سخنان بود که سفیر چین در اسرائیل هم گویی در آینه نگاه می کند سخنانی شبیه سخنان بی بی را منعکس کرده و از اشتراکات میان دو مردم سخن گفت.
چین و رژیم صهیونیستی از 20 سال پیش تا امروز چیزی فراتر از تحسین های لفظی را در پرونده رابطه دوجانبه خود جا داده اند. میزان تجارت میان دو طرف به بیش از 10 میلیارد دلار رسیده و این به معنای 200 برابر شدن آن در دو دهه است . چین سومین بازار صادرات اسرائیل است و در این سبد خرید همه نوع کالا از ابزار کشاورزی تا نرم افزار دیده می شود. حداقل 1000 شرکت اسرائیلی در حال حاضر در چین مشغول به فعالیت هستند. چینی ها در ساخت خط آهنی به اسرائیلی ها کمک می کنند که مسئولیت انتقال کالا را عهده دار است. سال گذشته نیز معاون وزیر تجارت چین خبر از امضای توافقنامه همکاری تجاری میان دو کشور داد. چین در دهه های سی و چهل بهشتی برای یهودیانی بود که از دست نازی های اروپایی متواری شده بودند. جمعیت یهودیان چین تا پایان جنگ جهانی دوم به بیش از 40 هزار مورد رسیده بود. عمر چین و اسرائیل تقریبا نزدیک به هم است. سرزمین صهیونیستی در سال 1948 اعلام موجودیت کرد. جمهوری خلق چین هم یک سال بعد از این تاریخ. اسرائیل یکی از نخستین هایی بود که مائو را در چین به رسمیت شناخت. با اینهمه چینی ها چهار دهه صبر کردند تا این لطف اسرائیلی ها را جبران کنند. البته این اجتناب به دلیل اختلاف های ایدئولوژیک نبود چرا که مائو با صهیونیسم مشکلی نداشت. در آن زمان چینی ها ترجیح دادند با اعراب و کشورهای مسلمان در ارتباط باشند و سود بیشتری را عاید جیب خود کنند.
گرمی روابط پکن و تل اویو از دهه 70 آغاز شد. همان تاریخی که پکن اندک اندک از اتحاد جماهیر شوروی سابق فاصله گرفت و رابطه با امریکا هم دستخوش تحولاتی شد. از همان موقع بود که پکن اندک اندک رابطه های مخفیانه خود با تل آویو را آغاز کرد. بخش اعظمی از تسلیحاتی که چین در جنگ های منطقه ای متفاوت عاید خود کرده بود ساخت اتحاد جماهیر شوروی بود و اسرائیل به چین در روند مدرن کردن این تسلیحات کمک کرد. در دهه هشتاد این رابطه مخفیانه هر روز بیش از پیش شد. کنفرانس صلح مادرید بر لزوم عادی سازی رابطه میان اعراب و اسرائیل تاکید داشت و بستر را برای فاش شدن رابطه میان تل آویو و پکن در سال 1992 یعنی یک سال پس از این کنفرانس مهیا کرد.
نویسنده این مطلب برای فارین پالیسی پس از نگاهی به سابقه رابطه میان دو طرف می نویسد: با تعمیق رابطه میان پکن و تل آویو یک مساله لاینحل همواره وجود داشت: ایران. چین اصلی ترین خریدار نفت ایران است . رقم تجارت میان ایران و چین بیش از 30 میلیارد دلار است و این رقم بیش از سه برابر رابطه تجاری میان پکن و تل اویو است . چین در روزهایی که غربی ها به اسم تحریم بازار ایران را ترک می کنند، هنوز کنار این کشور ایستاده است. ده شرکت چینی با رقم های بالای سرمایه گذاری در حال حاضر در تهران و با وجود فشارهای غرب و امریکا مشغول به کار هستند. چینی ها همواره از برنامه هسته ای صلح آمیز ایران حمایت کرده اند اما بارها و بارها مخالفت خود را با دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای اعلام کرده اند. همین نگرانی بود که چینی ها را یک بار در سال گذشته میلادی به سمت عدم استفاده از حق وتو در شورای امنیت و رای مثبت دادن به قطعنامه ای علیه ایران کرد. یورام اورون از اساتید اسرائیلی دانشگاهی در حیفا در این خصوص می گوید: چین تنها با تحریم هایی موافقت می کند که چندان ایران را در منگنه قرار نمی دهد. آنهایی که بخش انرژی و مالی ایران را تحت تاثیر قرار نمی دهند. حضور چین در آخرین قطعنامه علیه ایران شاید مشروعیت بیشتری به آن بخشید اما میزان فشارهای بین المللی را کنترل کرده و کاهش داد.
تل آویو سالهای متمادی تلاش کرد تا موضع پکن در قبال تهران را تغییر دهد. ماه فوریه سال 2010 بود که هیئتی بلند پایه از اسرائیل به چین رفت تا عواقب برنامه هسته ای ایران را برای پکن نشین ها توضیح دهد. این بار اسرائیلی ها از در دیگری وارد شدند و آن هم توضیح دادن در خصوص تبعات حمله اسرائیل به تاسیسات برنامه هسته ای ایران بود. اسرائیلی ها در این دیدار هشدار دادند که در شرایطی که تحریم ها ره به جایی نبرد آنها ناچار به استفاده از گزینه نظامی هستند. یک مقام اسرائیلی در خصوص گزارش خود از این سفر نوشت: زمانی که برای آنها در خصوص تبعات حمله به ایران و افزایش بهای نفت با چاشنی بی ثباتی امنیتی در منطقه سخن می گفتیم نشسته و با تعجب به ما خیره شده بودند.
این سفر گویا به نتیجه هم رسید. لحن چین به سرعت تغییر کرد. در ژوئن همان سال زمانی که بحث چهارمین قطعنامه علیه تهران در شورای امنیت مطرح شد، پکن دست از مخالفت های اولیه برداشته و از این قطعنامه حمایت کرد. مقام های چینی تاکید کردند که مدافع حرکت در دو مسیر مصالحه و البته تحریم هستند! این حرکت چینی ها از نگاه ایرانی ها دور نماند. علی اکبر صالحی که در آن زمان ریاست سازمان انرژی اتمی را عهده دار بود ، هشدار داد که این قبیل رفتارهای چین از موقعیت این کشور در افکار عمومی ایران می کاهد. رقص این روزهای چین همزمان با ایران و اسرائیل دیگر از روند طبیعی خود خارج شده است. چینی ها باید ضرب المثل قدیمی را را خود تکرار کنند: نمی توان همزمان در دو عروسی رقصید.
ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :