وقتی چشم بادامی ها دهلیز نجات غرب می شوند
چین اولویت نخست اقتصادی اروپا- آمریکا
دیپلماسی ایرانی: نام چین در اروپا و امریکا همواره با عبارت نقض حقوق بشر همراه بوده است. عبارتی که ریشه داشته در موضع گیری های رهبران غربی در خصوص مسائل سیاست داخلی در چین بوده است. در چند سال اخیر همزمان با بالاگرفتن بحران اقتصادی در غرب و امریکا تحلیل گران سیاسی دست در دست کارشناسان اقتصادی عنوان غول اقتصادی را به چشم بادامی های پکن نشین دادند تا شاید بتوانند با زبان بی زبانی به سیاستمداران خود بفهمانند که بد نیست برای عبور از این بحران چشم بر مطالبه های سیاسی خود از چین ببندید و این کشور را ابزاری برای مهار بحران کنید. اخیرا دست اروپا برای فروش ارواق قرضه به سوی کشوری دراز شده که رهبران قاره سبزنشین همواره در سفرهای خود به خاک آن متلکی سیاسی را راهی رهبران زیرم آن کرده اند. چین که امروز دومین قطب اقتصادی دنیاست با پایین نگهداشتن ارزش یوآن خود به غربیها فخر میفروشد و آنها را نیازمند واردات خود کرده است. دیپلماسی ایرانی با دکتر داوود کیانی، کارشناس مسایل اتحادیه اروپا، در خصوص نیازهای اقتصادی اروپا به چین گفتگویی داشت که در زیر میخوانید:
اختلافهای اساسی میان اروپا و امریکا با چین در چه مسایلی خلاصه میشود؟
چین مجموعه اختلافهایی با جهان غرب یعنی امریکا و اتحادیه اروپا دارد. کمتر امکان دارد که بتوان میان اختلافهای چین و اروپا و چین و امریکا تفکیک قایل شد، عموما مطالبات امریکا و اروپا از چین یکسان است.این اختلافها دو دسته هستند: 1. اختلافهای سیاسی 2. اختلافهای اقتصادی
1. حوزه سیاسی: غربیها با رویکرد حقوق بشری در ارتباط با خاور نزدیک همچون مسایل مربوط به تبت و تایوان با چین اختلاف دارند. موضوع دیگر تحریم تسلیحاتی چین از سوی غرب بوده که از سال 1990 به بعد این تحریمها همچنان باقی مانده است. علاوهبر آن هراسی نیز در جبهه غرب نسبت به چین وجود دارد و آن نگرانی از این است که چین به بلوک قدرتمندی تبدیل شود و در آینده در مقابل غرب بایستد.
2. حوزه اقتصادی: مجموعه اختلافهایی میان غرب و چین وجود دارد، بدین معنا که چینیها با پایین نگه داشتن ارزش پولی خود به دلار و یورو و اقتصاد غربی ضربه وارد میکنند، به طوریکه تراز تجاری چین و کشورهای اروپایی و امریکایی عموما به سمت مثبت برای چینیها سیر میکند.
این مسایل مجموعه اختلافهایی است که میان اروپا و امریکا و چین وجود دارد و به نظر میرسد این اختلافها حداقل در مورد چین و امریکا گستردهتر هم بشود. اما در مورد چین و اروپا تا اندازهای این موضوع متفاوت است.
در حوزه اقتصادی تا چه اندازه غربیها برای عبور از بحرانهای اقتصادی خود به چین نیاز دارند؟
مسالهای که وجهه جدیدی به بحران اروپا و امریکا داده، بحران مالی غرب است. بدین معناکه این بحران مالی سبب شده تا غربیها امروزه نیازمند صادرات بیشتر و واردات کمتر باشند. چراکه امروزه چینیها بیش از 3 تریلیون دلار ذخیره ارزی دارند و اروپاییها و امریکا به این نتیجه رسیدند که با صادرات بیشتر به چین و در نتیجه دریافت ارز بیشتر میتوانند به اقتصاد بحرانزده خود کمک کنند. در نتیجه ازاین منظر چین در اولویت سیاست خارجی امریکا و اروپاست و حتی ممکن است از نظر اقتصادی رقابتهایی نیز میان امریکا و اروپا برای دسترسی به اقتصاد و بازار چین صورت بگیرد. علاوهبر اهمیت بازار چین برای غرب موضوع دیگر توان سرمایهگذاری چین در غرب است. هر دو قطب قدرتمند دنیا یعنی امریکا و اروپا به ذخایر ارزی چین برای خرید ارواق قرضه خود امید دارند. بنابراین چین امروزه به یکی از دهلیزهای نجات غرب از بحران اقتصادی کنونی تبدیل شده است.
سفر اخیر خانم مرکل به چین را چگونه ارزیابی میکنید؟
سفر خانم مرکل به چین که باید پنجمین سفر وی در دوره صدارتش به حساب آوریم، ناظر بر اهمیت چین در سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. اروپاییها نگاه ویژهای به چین جهت جلب توجه مقام های پکن به منظور خرید از ارواق قرضه اروپا دارند. این مساله سبب خواهد شد تا اروپاییها در سیاست خارجی خود نسبت به چین تعدیلها و تجدیدنظرهایی را اعمال کنند، به دلیل آنکه نمیتوانند هم نگاه اقتصادی به چین داشته باشند و هم بر سر مطالبات سیاسی خود نسبت به چین باقی بمانند. بنابراین برای دریافت امتیازهای بیشتر از این کشور آسیایی مجبورند تا انعطافهایی را در مطالبات سیاسی خود نسبت به این کشور داشته باشند.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :