فرانسوی ها به نخبگان سیاسی بی اعتماد شدند

سقوط آزاد آقای سارکوزی

۰۲ بهمن ۱۳۹۰ | ۲۰:۵۵ کد : ۱۸۹۷۲۲۴ گفتگو
دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسائل فرانسه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است اعتماد مردم فرانسه به نخبگان سیاسی این کشور کاهش یافته است.
سقوط آزاد آقای سارکوزی
 دیپلماسی ایرانی: آیا نیکولا سارکوزی باز هم بر مسند ریاست جمهوری تکیه خواهد زد؟ در اروپایی که با بحران مالی بی سابقه و احتمال از دست دادن یورو به عنوان واحد پولی یکسان دست و پنجه نرم می کند سخن گفتن از پیش بینی های سیاسی کار چندان آسانی نیست. کاهش رتبه اعتباری فرانسه، باعث شده است تا تحلیل گران، شانس نیکولا سارکوزی  رئیس جمهوری را در انتخابات آتی ریاست جمهوری در فرانسه پایین بدانند. این در حالی است که دیگر رقبای سارکوزی نیز وضعیت چندان مناسبی در نظر سنجی ها ندارند. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسائل فرانسه بررسی کرده است:

 

با توجه به این که حدود سه ماه به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه مانده است، فضای انتخاباتی در این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟

اوضاع اقتصادی فرانسه در پرتو بحران مالی اروپا روز به روز تیره تر می شود. اخیرا هم رتبه اعتباری این کشور یک درجه کاهش پیدا کرد و از AAA به AA تنزل پیدا کرد. این مسئله باعث شده است که بسیاری از تحلیل گران در فرانسه این را نشانه شکست سارکوزی به حساب آورند.

اما واقعیت در فضای کلی انتخابات در فرانسه این گونه است که نوعی عدم اعتماد عمومی به نخبگان سیاسی ایجاد شده و هم آقای سارکوزی و هم آقای فرانسوا اولاند از حزب سوسیالیست، درصد آرای شکننده ای را به خود اختصاص داده اند. نظر سنجی ها نشان می دهد که این دو به ترتیب 28 و 26 درصد آرا را به خود اختصاص می دهند. این در حالی است که مشاهده می کنیم احزابی که در جریان اصلی سیاست در فرانسه نبوده اند مانند احزاب افراطی که نمونه آن جبهه ملی است، در حال حاضر در نظر سنجی ها حدود 25 درصد محبوبیت کسب کرده است. این حزب مخالف فعالیت فرانسه در اتحادیه اروپا است و اعلام کرده که فرانسه باید از اتحادیه اروپا و یورو خارج شود. یکی دیگر از اهداف اعلام شده این حزب مخالفت با قبول مهاجرین در فرانسه است. در واقع مهاجرین را به عنوان سپر بلا معرفی کرده و از این طریق خواسته که رای طبقات کارگر را هم به خود جلب کند. چون معتقد است که مهاجرین فرصت های شغلی را از دست فرانسوی ها گرفته اند و موجب افزایش بیکاری شده اند. مشکل دیگری که حضور مهاجرین در فرانسه ایجاد کرده است مسئله عدم امنیت است. این مسئله می تواند توجه اقشار طبقه متوسط و متوسط به بالا را که مسئله امنیت برای آن ها بسیار مهم است، جلب کند. معمولا در بحران های اقتصادی مشاهده می شود که گرایش های ناسیونالیستی افراطی در کشورها تقویت می شود و همین قضیه در حال حاضر در فرانسه مشاهده می شود.

 

وضعیت سارکوزی در این انتخابات چگونه است؟ آیا می تواند به دور دوم انتخابات راه یابد؟

می دانیم که آقای لوپن در انتخابات 2002 توانست به دور دوم راه پیدا کند. نکته دیگر این است که آرای کاندیدای جناح میانه از حزب جنبش دموکراتیک یعنی آقای فرانسوا بایرو هم مقداری در نظر سنجی ها بالا آمده و به 18 درصد رسیده است. این مسئله این ایده را تقویت می کند که مردم نسبت به نخبگان سیاسی حاکم اعتماد سابق را ندارند. چه  حزب گلیست O. M. P و چه حزب سوسیالیست که طی سال های اخیر در فرانسه قدرت را در دست داشته اند، نمی توانند دیگر اعتماد عمومی را آن گونه که باید و شاید جلب کنند.

 

در فضایی که بی اعتمادی نسبت به نخبگان سیاسی ایجاد شده است، برخی از چهره های غیر سیاسی مانند آقای کانتونا وارد صحنه شده اند. شانس این گونه چهره ها را چقدر می دانید؟

سیستیمی که در فرانسه وجود دارد این گونه است که برای کاندیدا شده در انتخابات ریاست جمهوری هر کسی باید امضای پانصد نفر از منتخبان شوراهای شهر و شهرداران را به دست آورد. برای افراد کمتر شناخته شده در صحنه سیاسی و کسانی که پایگاه سیاسی ندارند، گردآوردن این پانصد امضا کار بسیار سختی است. افرادی مثل آقای کانتونا نیز بیشتر با شعار مسکن برای اقشار کم در آمد وارد میدان شده اند، بیشتر با هدف مطرح کردن خود پا به عرصه گذاشته اند و شانسی ندارند. حتی خانم لوپن هم هنوز نتوانسته پانصد امضا را جمع کند. تعداد امضاهای ایشان به حدود سیصد و اندی رسیده است اما هنوز به پانصد تا نرسیده است.

 

در نهایت جمع بندی شما از فضای انتخابات آتی ریاست جمهوری فرانسه چیست؟

همان طور که اشاره شد، با توجه به بحران اقتصادی که در حال حاضر وجود دارد، سیاست های ریاضتی، کاهش قدرت خرید، افزایش بیکاری و در مجموع شرایطی که ایجاد شده باعث بی اعتمادی مردم به نخبگان سیاسی شده و بسیاری این وضعیت را بی لیاقتی آن ها و عدم شایستگی آن ها در اداره امور کشور می دانند. این خود بی اعتمادی به اتحادیه اروپا را نیز مطرح کرده است. چون فرانسه در این شرایط باید مقداری پول در صندوق نجات قرار دهد تا به کشورهایی که در آستانه ورشکستگی هستند مثل یونان کمک شود. مردم از این مسئله بسیار ناراضی هستند و دوست ندارند پول مالیات دهندگان صرف نجات کشورهای دیگر شود. عموما این شرایط در دوران بحران پیش می آید و همه به فکر خود هستند و در این شرایط کمک به کشورهای دیگر چندان معنی پیدا نمی کند و برای مردم حالت آزاردهنده دارد.

 


نظر شما :