پرونده هسته ای ایران و گزینه های پیش روی
هرسناریویی محتمل است جز جنگ
دیپلماسی ایرانی: این روزها بحث حمله به تاسیسات هستهای ایران از سوی اسرائیل بسیار زیاد میشود. امریکا متحد سنتی این رژیم هر گونه حملهای به ایران را نهی میکند و وقوع چنین حادثهای را مرگآور میداند، ولی اسرائیل روز به روز افراطیتر میشود و بیش از همیشه بر طبل جنگ میکوبد. حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر افراطی رژیم صهیونیستی هشدار داده است که در صورتی که کشوری برای حمله به ایران با تلاویو همراه نشود، این رژیم به صورت یک جانبه خطر خواهد کرد و با ایران وارد جنگ خواهد شد. حتی اگر این جنگ باعث از بین رفتن کامل تاسیسات هستهای ایران نشود و فقط برنامههای آن را چند سال به عقب بیندازد. آنچه مسلم است ایران به رغم افزایش تهدیدها علیه آن و اعمال تحریمهای سنگین به ویژه در بخش بانکداری و صادرات نفت همچنان به پیگیری برنامههای هستهای خود ادامه میدهد و بیتوجه به فشارهای غربیها روز به روز دستاوردهای تازهای از برنامههای هستهایاش به نمایش میگذارد. در این میان توان نظامی خود را نیز تقویت کرده و با انجام مانورهای نظامی متعدد مرتبا از تواناییهای نظامی پیشرفتهاش رونمایی میکند. اما پرسشی که در این جا مطرح است این است که ایران به تلاشهای خود ادامه میدهد و غرب نیز لحن خود را علیه ایران روز به روز شدیدتر میکند، سرانجام این بازی به کجا خواهد انجامید؟
روزنامه القدس العربی، چاپ لندن در یادداشتی به قلم غسان حمدان، روزنامهنگار عراقی تلاش کرده به نوعی به این سوال پاسخ دهد. اگر چه حمدان به سختی پاسخی برای این سوال پیدا کرده ولی تلاش کرده سناریوهایی که برای ایران مطرح میشود را بیان کرده است. وی مینویسد: برنامه هستهای ایران زمانی وارد فاز تازهای شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود تهران را متهم کرد که از اهداف هستهای خود منحرف شده و به سمت تولید سلاح هستهای حرکت کرده است. حقیقت این است که نمیتوان آیندهای را برای تنش پیش آمده میان ایران و غرب پیشبینی کرد ولی بسیاری از تحلیلگران سناریوهایی را پیش روی ایران میبینند.
حمدان در ادامه مینویسد: سناریوی اول حمله نظامی اسرائیل یا امریکا یا هر دو باهم به ایران است. بسیاری انجام این سناریو را بعید میدانند ولی عدهای نیز میگویند که واشنگتن و تلاویو در صورتی که احساس کنند باید به ایران حمله کنند به هیچ پیامدی توجه نخواهند کرد و به ایران حمله نظامی خواهند کرد، یعنی شبیه همان کار انتحاری که در سال 2003 علیه عراق انجام دادند. به ویژه عدهای این توهم را دارند که با حمله به ایران تحولی در پروندههای بسیار پیچیده سوریه، لبنان، فلسطین، بحرین، عراق و افغانستان حاصل میشود. آنها امیدوارند در پی این حمله در درون ایران نیز تحرکی رخ دهد. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که با حمله به ایران تمامی این پروندههای ذکر شده حل و فصل شوند و تهدیداتی که غرب از پرونده هستهای ایران احساس میکند، خنثی شوند. در عین حال با حمله نظامی به ایران احتمالا سه واکنش در درون این کشور شکل خواهد گرفت. اولا، در صورت بروز هر گونه حمله نظامی ملت ایران در کنار حاکمیتشان خواهند ایستاد و قیامی عمومی علیه اشغالگران صورت خواهد گرفت. ثانیا، حمله نظامی به ایران بیشتر شبیه گفتن فکاهی و شوخی است چرا که قطعا در حمله به ایران، تهران تنها نخواهد بود بلکه کشورهایی نظیر روسیه و چین نیز در کنار آن خواهند ایستاد. ثالثا، ایران تواناییهای بسیاری در منطقه دارد که میتواند همه تهدیدها را خنثی کند. حزب الله در لبنان، متحدان ایران در عراق، حماس در غزه و متحدان ایران در افغانستان همگی علیه دشمنان ایران فعال خواهند شد و این جنگ سراسر منطقه را در خواهد نوردید و قطعا امریکا هیچ کاری با این لهیب آتش نمیتواند انجام دهد.
در ادامه این یادداشت آمده است: احتمال دوم این است که در درون ایران تغییراتی صورت بگیرد و سیاستهای تهران تغییراتی ملموس به خود ببیند. اوضاع داخلی ایران روز به روز پیچیدهتر میشود و احتمال این که تغییراتی در هیئت حاکمه ایران صورت بگیرد و افراد پراگماتیک و منطقیتری چون قالیباف یا لاریجانی به قدرت برسند، وجود دارد. در آن حالت غرب نیز ناگزیر خواهد بود که سیاست خود را در قبال ایران تغییر دهد و واقعبینانهتر به اوضاع جاری در ایران و منطقه بنگرد.
وی در پایان مینویسد: هر چه رخ دهد جنگ رخ نمیدهد. در وضعیت فعلی نه امریکا و غرب توان حمله نظامی دارند و نه میتوانند با کشوری با ابعاد و بزرگی ایران بجنگند. بنابر این هر اتفاقی بیفتد جنگ رخ نخواهد داد چرا که همه میدانند جنگ قبل از همه غرب و اعراب را ویران خواهد کرد.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :