واشنگتن کم هزینه ترین راه را انتخاب کرد
امریکا واسطه آشتی فلسطین- رژیم صهیونیستی
دیپلماسی ایرانی : آنچه که در فضای خاورمیانه به چشم میخورد ناشی از سیاست خارجی امریکا نسبت به خاورمیانه پس از دوران اوباماست. ایالات متحده امریکا با توجه به تغییر و تحولات بین المللی دیگر نمیتواند تا آینده دور نسبت به رژیم صهیونیستی تعهدات غیرقابل کنترلی را عرضه دارد. به بیان دیگر رژیم صهیونیستی هزینههای گزافی را به دولتهای مغرب زمین به ویژه امریکا و بریتانیا در دورههای گوناگون تحمیل کرده و از لابیهای خود در مسیر ایجاد فضای مساعد برای دستیابی به اهداف خود استفاده کرده است.
اما جهان امروز به واسطه آنچه جهانی شدن و در هم تنیده شدن عناصر زمان و مکان گفته میشود در مسیری قرار گرفته است که شاهد رشد دانایی ملتها و به تبع آن تغییر و تحول در سیاست دولتهایی است که سعی میکنند جلوتر از زمان تحولات را پیشبینی و با گذار از امروز برای آینده برنامهریزی کنند.
از این منظر ایالات متحده امریکا دکترین پیشدستی را به کناری گذاشته و به دکترین گسترش دموکراسی امریکایی یا حمایتی در خاورمیانه میاندیشد. عصردیکتاتورها پایان پذیرفته و امریکا باید بپذیرد که دیگر نمیتواند به دانشواژه وابستگی بیندیشد، بلکه باید هر قدرتی در نظام بینالملل مساله پیوستگی را مد نظر قرار دهد. به عبارت دیگر امروز امریکا میتواند به این امید حرکت کند که با ایجاد نوعی دموکراسیهایی با فرمول امریکایی در منطقه خاورمیانه کنترل خود را بر این منطقه حیاتی که Heartlandنو خوانده میشود، استمرار بخشد. یکی از لوازم ایجاد توازن قابل قبول در منطقه خاورمیانه ایجاد توازن میان رژیم صهیونیستی و اعراب است. لذا این توازن را دفاع از تشکیل دولت مستقل فلسطینی میبینند. اما این دفاع به واسطه نفوذ لابیهای صهیونیستی بسیار محافظهکارانه پیش میروند، چراکه صهیونیستهای تلاویونشین هنوز از ناحیه صهیونیستهای نیویورک نشین تغذیه و در آنها نفوذ قابلتوجهی دارند.
بنابراین از منظر ناسیونالیسم امریکایی و منافع ملی دولت امریکا میتوان گفت که امروز و آینده بیش از تشکیل دولت فلسطینی لازمه حرکت کمهزینه امریکا در خاورمیانه است. از سوی دیگر باید با شیب معنادار، تعریفشده و قابل کنترلی زمینهساز و زمینهپرور این حرکت در مسیر ایجاد دولت مستقل فلسطینی شود.
تا چندی پیش یعنی تا قبل از تغییر و تحولات اخیر در وجه بینالمللی و به ویژه در خاورمیانه تحت عنوان بیداری عرب یا بهار عرب یا بیداری اسلامی،آنچه که مطرح بوده این است که ایالات متحده امریکا تحت نفوذ اسراییل در رنج بوده است. اما اکنون و از آغاز این تحولات، امریکا به خوبی باید براین نکته واقف باشد که دیگر همانند گذشته نمیتواند از رژیم صهیونیستی حمایت کند و از سوی دیگر رژیم صهیونیستی را به درک این نکته برساند که با عملکرد رادیکالیستی در مسیر خواهشها و تمنیات رادیکالیسم صهیونیستی نخواهد توانست امنیتی تعریف شده را در خاورمیانه بدست آورد.
بنابراین شاهد هستیم که امریکا ازیک طرف قصد دارد روند مذاکراتی را که در پی مستندسازی برای تشکیل یک دولت صهیونیستی بوده، تغییر دهد و آن را به فرجامی برساند که با تشکیل دولت فلسطین مذاکرات منجر به تصویب یک دولت اسراییلی هم در قالب صهیونیستی آن در منطقه فلسطین بشود. و ازاین قرارباید بگوییم که امریکا در سیاستهای خودش از یک طرف برآن است که با صهیونیستهای نیویورکنشین، صهیونیستهای تلاویونشین را کنترل کنند و از طرف دیگر در درون اسراییل رویکرد رادیکالیسم را به نوعی اعتدالگرایی صهیونیستی در زمینه پذیرش دولت فلسطینی مستقل جلب و جذب نماید. همچنین با ایجاد دو دولت فلسطینی و اسراییلی در منطقه به یک نکته اساسی دست یابد که آن هم درحقیقت بازسازی نگاه افکارعمومی در سطوح و لایههای گوناگون آن به جایگاه امریکا در معادلات بینالمللی است.
آنچه که مورد توجه است یکی تلاشهای اوباما به عنوان کنشگر صحنه است و دیگری بافت موقعیتی ناشی از تحولاتی است که در واقع شرایط خودش را به دولتهای عربی و به رژیم اسراییل تحمیل کند. بنابراین آنچه که مسلم است، اگرچه در برابر اوباما نومحافظهکاران صهیونیستی در ایالات متحده امریکا قرار گرفته و چالشبرانگیز شدند و در خود اسراییل احزاب تندرو و رادیکالی همانند لیکود و تندروهای احزاب دیگری همچون حزب وزیر امورخارجه اسراییل برعلیه این حرکت اقدام میکنند،اما در عمل بافت موقعیتی در جهان درحال بروز و ظهور است و میتوان آن را در چارچوب معنای جهانی شدن و گسترش دانایی ملتها در برابر قدرت دولتها بدانیم. در نهایت اسراییلیها در این زمینه باید گامهایی به عقب بردارند وگرنه با مشکلات بسیار جدیتری روبرو خواهند شد. بنابراین اگر چه چالشهایی در برابر اوباما از منظر ساختار سیاسی و قدرت در ایالات متحده امریکا وجود دارد، اما شانسی که برای اوباما در این مورد وجود دارد، این است که ایالات متحده امریکا در بافت موقعیتی دست به این اقدام میزند که در این بافت آنچه که وجود دارد، گریزناپذیر بودن این معنا برای رژیم صهیونیستی اسراییل است.
تهیه کننده:تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :