ایران ترمز تحریم نفتی را میکشد؟
دیپلماسی ایرانی: از آخرین گفتگوهای مجادله آمیز ایران و غرب بر سر مناقشه هسته ای تا امروز تحولات زیادی رخ داده و دو طرف فراز و فرودهای سریعی را پشت سر گذاشته اند. غرب پس از پایان مذاکرات استانبول اعلام کرد که گفتگوها با تهران به بن بست کشیده شده و این کشور همچنان به خواسته جامعه بین الملل تن نمی دهد. ایران نیز تاکید کرد که غرب خواهان گذشت ایران از حق مسلم هسته ای خویش است و عطای چنین مذاکراتی را به لقایش می بخشد.
از آن زمان تاکنون فشارهای غرب طبق وعده ای که داده بود، اعمال شده و انواع و اقسام تحریم های انفرادی، شرکتی، نظامی و مالی به شدت افزایش یافته و تهران را بارها وادار به اتخاذ سیاست های پولی جدید و انعطاف و جا خالی دادن در مقابل تیرهای مهاجم کرده است.
در این میان اتهام های تروریستی و حقوق بشری به ایران نیز منجر به صدور قطعنامه هایی ضد ایرانی در سازمان ملل شده و روند فشارها و انزوای ایران را تشدید کرده است. در مقابل ایران هم بیکار ننشسته و وارد نبرد اطلاعاتی و رسانه ای متقابل با غرب شده و بویژه در عراق و سوریه و لبنان، فشارها را بر غرب افزون کرده و مانع تحقق خواست های منطقه ای آنها شده است.
اما از زمانی که فشارها و وعده های تحریمی غرب به دو مقوله کلیدی نفت و بانک مرکزی رسیده، تنش های دو طرف بالاتر گرفته و حتی در یک مقطع به رویارویی مستقیم دیپلماتیک میان تهران و لندن منجر شده است. گروه های فشار در داخل ایران به سفارتخانه بریتانیا حمله کردند و ضرب شستی به یکی از طراحان اصلی تحریم های بانکی ایران نشان دادند. البته واکنش تند بریتانیا نیز باعث شد تا تهران از موضع اصولگرایانه و انقلابی اش عقب بنشیند و مهاجمان به سفارتخانه را خودسر و نیروی انتظامی حاضر در صحنه را غافلگیر شده معرفی کند.
فشارها و تهدیدهای اروپا و امریکا روز به روز بیشتر شد و ایران ناگزیر به حربه ای دیگر متوسل شد. این حربه تنگه هرمز نام داشت. مقام های مختلف نظامی ایران بارها به صورت لسانی به غرب تذکر دادند ولی وقتی دیدند تذکرات افاقه نکرده و کشورهای صنعتی دنیا به همراه عربستان و امارات در رم گرد آمده اند تا درباره تحریم نفت، شور کنند، تهران ابتدا گوشه چشمی به امارات نشان داد و مناسبات تجاری اش را با دوبی تعلیق کرد و سپس با راه اندازی یک رزمایش ده روزه دریایی در اطراف تنگه هرمز، نوای "هل من مبارز" سر داد تا حریف را نسبت به عاقبت تحریم نفت ایران بیم دهد.
روی هم رفته باید گفت که فشارهای اروپا و امریکا در ماه های گذشته بر ایران، مطابق با همان وعده ای بود که آنها پس از پایان مذاکرات هسته ای استانبول و بی نتیجه ماندن گفتگوها اعلام کردند. در این مدت پاسخ ها و واکنش های ایران نیز جنبه تدافعی و مقاومت گونه داشته و نمایانگر سنخی دیگر از برخوردهای ایران و غرب در سال های گذشته بوده است.
اما در شرایطی که مانور نظامی ایران در خلیج فارس و دریای عمان به آخر رسیده و واپسین گلوله های توپ مورد آزمایش قرار می گیرند، به ناگاه بحث تمایل به گفتگو به میان آمده و فضا را دگرگون کرده است. برخی ناظران گفته اند که غربی ها منتظر شلیک آخرین تیرهای ایران بوده اند تا چنته اش خالی شود و سرانجام شروط محاصره کنندگان را بپذیرد. این ناظران می گویند آنچه تهران را به پذیرش از سرگیری گفتگوها واداشته، استمرار فشار و تهدید به تحریم نفتی و بانکی بوده است و ماجرای سفارت بریتانیا نیز از جمله هزینه های این دستاورد محسوب می شود. اما در سوی دیگر، تهران بر این باور است که میدان را خالی نکرده و تسلیم فشارها نشده و طرح مسئله گفتگو در روزهای نمایش قدرت در تنگه هرمز، به معنی پذیرش گفتگو در اوج قدرت است و نه در موقعیت ضعف و تنگنا.
با این حال به نظر می رسد اگر بار دیگر گفتگوها میان دو طرف آغاز شود، نباید انتظار تحولی در رفتار و خواست های طرفین و رسیدن به نتیجه ای رضایت بخش برای هر یک از آنها را داشت. اگر تهران می خواست غنی سازی را متوقف کند و برابر اجماع اروپا و امریکا عقب نشینی کند، تا امروز هزینه ای این چنین را متحمل نمی شد و در همان زمان طرح پیشنهادات با آنها همسویی و همراهی می کرد. از سوی دیگر چنانچه غرب بر شکست فشارهای سیاسی و اقتصادی اش بر ایران معترف بود، دامنه مناقشات تا امروز کشیده نمی شد و از تهدیدهای جنگی و تهدید به تحریم نفت و بانک مرکزی هم خبری نبود.
به هر شکل در فاصله یک قدم مانده تا تحریم نفتی، ایران اعلام کرد که حاضر به از سرگیری گفتگوهاست و با این سیاست، ترمز فشارهای خطرناک غرب را در آستانه نشست ژانویه اتحادیه اروپا کشید. اروپایی ها تهدید کرده بودند که قصد دارند در این نشست درباره تحریم نفت ایران تصمیم گیری کنند.
زمان پیشنهاد ایران برای گفتگو با 1+5 در این مقطع هرچند ناگزیر اما هوشمندانه بود. ایران تا دقایق آخر صبر کرد و از ابزارهای واکنشی اش برای ممانعت از تحریم های نفتی استفاده کرد و تنها زمانی سخن از مذاکرات به میان آورد که قدرت واکنشی و بازدارندگی خود را نیز به نمایش گذاشت. البته در این شرایط این امکان هم برای غرب میسر می شود که با خواسته های حداکثری پشت میز مذاکره بنشیند و چنانچه بار دیگر مذاکراتی بی نتیجه را از سر بگذراند، بهانه کافی برای همراه کردن روسیه و چین در تحریم های نفتی و بانکی به دست بیاورد.
درواقع طرح از سرگیری مذاکرات ایران و 1+5 هم فرصت است و هم تهدید. فرصتی ماقبل تحریم نفتی برای تاخیر و ایجاد شکاف در جبهه مقابل و تهدیدی که از بن بست مجدد در مذاکرات و احتمال اجماع و حجیتی قاطع تر علیه تهران ریشه می گیرد.
نظر شما :