موضع تهران در قبال خروج آمریکا از عراق
وقتی ایران مشکوک است
این در حالی است که ایران خود نمیخواهد قبل از رسیدن به دستاوردها و اهدافش در زمینههای مختلف هستهای، تسلیحاتی و سیاسی شاهد خروج امریکا از عراق باشد، چرا که حضور نیروهای امریکایی در عراق به نوعی میتوانست تضمینی برای رویارویی آن با اسلامگرایان تکفیری افراطی که در کشورهای پیرامونیاش مستقرند، باشد. ایران میخواست به صورت محدود، با امریکا در داخل عراق، افغانستان و پاکسان همکاری کند تا ضربات سهمگینی به تروریستها و یاران آنها وارد آید. ولی با خروج نیروهای امریکایی از عراق، ایران احساس تهدید بیشتری چه داخلی و چه خارجی میکند و در مقابل امریکا بیشتر احساس آسودگی میکند چرا که خود را از مخمصه نجات داده است. کسانی که به طور جدی سیاستهای ایران و امریکا را دنبال میکنند و بر ارتباط یا عدم ارتباط آنها به خوبی نظارت دارند، میگویند که واشنگتن همکاریهای ابتدایی و محدود خود را با تهران متوقف کرده است یا حداقل اکنون دیگر پاسخی به تقاضاهای تهران برای مذاکره و گفتوگو و در نتیجه همکاریهای مذکور نمیدهد.
به اعتقاد من همه این حرفها بیمورد و اشتباه است. سوریه به دلیل انقلاب مردمی علیه نظام اسد، نظامی که نزدیک به 41 سال در این کشور حکومت کرد، غرق در خون شده و به رغم قلع و قمع شدید خشونتهای شدیدی را نیز متحمل شده است. روز جمعه گذشته، سوریه وارد مرحله جدیدی شد که بسیار خطرناک و سخت است. انقلاب سوریه از 15 مارس گذشته آغاز شده و میتوان گفت که از روز جمعه روند جدیدی را آغاز کرد. انفجار ساختمان وزارت امنیت در کفرسوسه و یکی از مراکز امنیتی دیگر در اداره گمرکات که هر دو در قلب دمشق واقع شدهاند، نشان از آغاز درگیری جدیدی میان رهبران سوریه با خرابکاران است. خرابکارانی که به دلیل سالها ارتکاب جنایت علیه ملت سوریه نمیتوانند مخاطرات خود را درک کنند. در مقابل نظام نیز نظامی نیست که به راحتیها کوتاه بیاید. اولا، به دلیل این که به رغم استمرار در سرکوب مردم، همچنان از جایگاه مردمی بالایی برخوردار است اگر چه روز به روز از نفوذ و جایگاهش کاسته میشود. ثانیا، به دلیل تسلط کامل بر ارتش که از پی سالها فعالیت مستمر و به شدت فشرده در آن حاصل شده است.
حالا این چه مرحلهای است که سوریهای که تلاش میکرد از طریق انقلاب مسالمتآمیز و دوری از خشونت مطالبات خود را پی بگیرد، پس از انفجارهای کفرسوسه و ادارههای گمرک وارد آن شده است؟
به گزارش منابع واقعا نزدیک به دمشق، نظام حاکم بر سوریه به طور جدی به فکر تغییر در رویه خود برای تسلط بر فعالیتهای انقلابیون است. فعالیتهایی که ماههای طولانی است که آغاز شده و همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند. نظام سوریه از همان روز نخست سیاست مواجهه با معترضان را پیش گرفته است. این درست است که یگانهای ارتش به سرکوب شدید معترضان میپردازند ولی نظام این رفتار را کاملا حساب شده انجام میدهد چرا که میداند جامعه جهانی به راحتی از کنار کشتار خونین و قلع و قمع کامل مردم به خصوص در سایه انقلاب تکنولوژی که دنیا را در نوردیده، نمیگذرد.
برخی معتقدند که بعضی از مخالفان داخل نظام و برخی افرادی که حول اپوزسیون میچرخند قانع شدهاند که نظام آماده اصلاحات است و حتی اقدامهای اصلاحی را نیز آغاز کرده است. مثلا چارچوب قانون اساسی جدید تقریبا شبه آماده است و اسد بدون هر گونه مناقشهای آن را به کمیته ملی مکلف برای بررسی و اجرای آن فرستاده و آماده رایگیری عمومی است. انتخابات محلی نیز برگزار شد و انتخابات نمایندگان نیز به زودی برگزار خواهد شد به ویژه که دوره نمایندگی نمایندگان گذشته مجلس شش ماه است که پایان یافته است. انتخابات ریاست جمهوری نیز در موعد مقرر در سال 2014 برگزار خواهد شد. کسانی که از نزدیک اوضاع را دنبال میکنند، میگویند که بشار اسد فارغ از مواضع خارجی تصمیم خود را گرفته تا به معترضان حمله نظامی تمام عیاری کند. به رغم این که برخی از اطرافیانش او را از این کار نهی میکنند ولی او قانع شده است که قدرت انجام این کار را دارد به ویژه این که اطلاعات مفصلی که سازمانهای امنیتی و نظامی در اختیار دارند، نشان میدهد که افراد خرابکار، تکفیری و اسلامگرایان افراطی عمده افراد معترض را تشکیل میدهند. از این رو تحرک نظامی نیز بدون هر گونه شفقت یا رحمی ادامه خواهد یافت، در عین حال اصلاحات سیاسی نیز پیش خواهد رفت و عملی خواهد شد ولی بعید است که شامل نظام حاکم بر سوریه شود.
منبع: النهار
نظر شما :