بحران سوریه؛ نگاهی از درون و برون

ایران باید در حل بحران در سوریه وارد شود

۰۶ دی ۱۳۹۰ | ۲۱:۱۳ کد : ۱۸۹۶۵۵۳ اخبار اصلی
دکتر حسین شیخ الاسلامی، مشاور بین الملل رئیس مجلس در دوازدهمین نشست دیپلماسی ایرانی با موضوع «بحران سوریه؛ نگاه از درون و برون» در سخنانی ضمن اشاره به معارضین مختلف در سوریه گفت به نظر می‌رسد فرصت خوبی وجود دارد تا ایران بین معارضه دارای جایگاه در سوریه یعنی معارضه داخلی و حکومت میانجی گری کند. متن این سخنان را در ادامه می‌خوانید.
ایران باید در حل بحران در سوریه وارد شود
دیپلماسی ایرانی: به نظر می‌رسد معارضه سوریه پنج قسمت است: اول کرد‌ها که اگر چه تعداد آن‌ها زیاد نیست اما مهم هستند. اهمیت آن‌ها یکی به خاطر جغرافیایی است که در آن قرار دارند و دیگری به دلیل پشتوانه خارجی ای که از آن برخوردار هستند. کرد‌ها دستور کار مشخصی دارند. همیشه در فرصت‌های مناسب بهره برداری می‌کنند. از اول تحولاتی هم که در سوریه پیش آمد بهره برداری‌های خود را انجام دادند. تعدادی از آن‌ها تابعیت سوری نداشتند، برای آن‌ها تابعیت سوری گرفته شد و امتیازهای منطقه ای و فرهنگی که مد نظر داشتند در همان ابتدای کار به دست آوردند. الان این گروه یعنی کرد‌ها به کناری نشسته و منتظرند. بنابراین در حال حاضر کرد‌ها معارضه فعال نیستند.

معارضه دوم اخوان المسلمین است که گروهی شناخته شده است. این گروه مانند مصر و دیگر کشورهای عربی میزان زیادی از جمعیت سوریه را تشکیل نمی‌دهند. شاید ده درصد از جمعیت سوریه اخوانی باشند. بنیادهای اجتماعی و مذهبی ان چنان که در مصر به اخوان وابسته است در سوریه به این گروه وابسته نیست.

معارضه سوم سوریه، معارضه خارج هستند که هیچ دنباله ای در داخل ندارند و نماینده آن‌ها آقای غلیون است و از اعضای مهم آن‌ها می‌توان به حکمت شهابی، خدام و رفعت اسد اشاره کرد. تلاش بسیاری می‌شود تا این افراد در داخل نیز مطرح شوند اما به نظر می‌رسد معارضه خارج در داخل چندان جایگاهی ندارد.

معارضه چهارم که در سوریه جایگاه دارد و به نظر می‌رسد این‌ها معارضه اصلی و واقعی هستند گروهی هستند که هیثم مناع نماینده این معارضه است و در راس آن هم حسن اسماعیل عبدالعزیز قرار دارد، تنسیق نام دارد. این‌ها در داخل جایگاه دارند.

معارضه پنجم هم سلفی‌هایی هستند که در حال انجام جنایت در سوریه هستند.

معارضه خارج و سلفی‌ها که در داخل جایگاه ندارند. اما سه گروه دیگر با اصلاحات موافق هستند. سلفی‌ها از روش‌های خشونت آمیز برای سرنگونی دولت استفاده می‌کنند. این‌ها هستند که در حمص یا در جسر الشغور دست به کشتار زده اند. در حال حاضر حدود پنجاه در صد شهر حمص را نیز در دست دارند و تقریبا دولت کنترلی بر این منطقه ندارد. سیاست دولت بشار اسد در حال حاضر این است که دور شهر حمص خندق حفر کند تا رفت و آمد به این شهر را کنترل کند و به آهستگی بعد از محاصره کامل شهر شروع به پاکسازی کند. با توجه به این ناظران عربی بر اوضاع نظارت خواهند کرد، بدون این که خشونت عریانی انجام دهد، شروع به پاکسازی می‌کند. این سیاستی است که دولت اتخاذ کرده است. در جسر الشغور هم با توجه به شرایط جغرافیایی این شهر که حالت کوهستانی دارد، دولت کنترل موثری ندارد. در درعا هم تقریبا سلفی‌ها مسلط شده اند. در ادلب هم با توجه به سیاست ترکیه نسبت به سوریه تقریبا شرایط مشابهی وجود دارد.

البته به نظر می‌رسد تا حدی موضع ترکیه تغییر کرده است. ترکیه اشتباه بزرگی کرد؛ به این دلیل که ترکیه بین بیست تا بیست و پنج میلیون شیعه علوی دارد. یک جامعه نسبتا منسجم کردی دارد و معارضه ترکیه با این رفتار و روشی که ترکیه پیش گرفته است موافق نیست. مراسم عاشورا و ماه محرم که برای علوی‌ها اهمیت زیادی دارد به یک جریان قوی ضد اردوغان تبدیل شد. اردوغان که آن قدر سنجیده رفتار کرده بود که سال قبل همه جریان عاشورا را مصادره کرد و صحبت او در مراسم عاشورا حتی از نمایندگان ایران که در این مراسم شرکت کرده بودند، برای شیعیان بهتر و قوی تر و دلچسب تر بود، امسال نه تنها در این مراسم حضور نداشت بلکه تقریبا تمامی‌سخنرانان در این مراسم ضد اردوغان صحبت کردند. به نظر می‌رسد بعد از این اتفاق مقامات ترکیه تا حدی از این اقدام متنبه شدند. البته این که چقدر این مسئله در سیاست‌های ترکیه تاثیر گذار باشد نیازمند گذشت زمان است.

اما ما چه می‌توانیم بکنیم؟ انتظار از این جمع چیست؟ ببینید یک سوریه واقعی وجود دارد که در سخنان دوستان به آن اشاره شد. اما یک سوریه مجازی نیز وجود دارد که البته نمی‌توان گفت که به اندازه سوریه واقعی اهمیت دارد اما بسیاری از ذهنیت‌ها در داخل خود سوریه و خارج از آن، سوریه را با این سوریه مجازی می‌سازد.

درباره این که ما باید در مورد سوریه چه کنیم دو مسئله راهنمای ما است. مسئله اول اصل قانون اساسی است که به ما اجازه نمی‌دهد در مسائل داخلی هیچ کشوری دخالت کنیم و مسئله دوم بحث امنیت ملی ایران است. سوریه برای ما تنها مقاومت نیست. سوریه امنیت ملی ما است. در این فضا ما باید در نزدیک کردن تصویر مجازی و تصویر واقعی بکوشیم. چه در داخل ایران و چه در خارج از آن. در داخل ایران برای بسیاری هنوز مشخص نیست چرا سوریه امنیت ملی ما است. مسئله این است که به نظر می‌رسد به آهستگی تصویر سوریه مجازی جایگزین سوریه واقعی می‌شود.

واقع امر این است که سوریه اصل بحران را گذرانده است. بعد از آن که روس‌ها مصمم شدند، مانور نظامی‌انجام دادند، یا شعارهای تندی توسط گروه‌های رادیکال سر داده شد و با این حال بشار اسد هنوز در قدرت ماند نشان می‌دهد که اصل بحران سپری شده است. در حال حاضر به نظر می‌رسد هیچ کشوری به اندازه ایران نمی‌تواند این مشکل را حل کند. البته ایران هم در داخل سوریه چندان محبوب نیست. به این دلیل که با حکومت کار کرده است و حکومت هم سرکوب کرده است. اما باز هم بیش از هر کشور دیگری ضمانت داریم. معارضه می‌فهمد که اگر ایران جزء راه حلی باشد، تعهدی که سوریه به ایران می‌دهد با تعهدی که به کشورهای دیگر می‌دهد تفاوت دارد.

بنابراین به نظر می‌رسد فرصت خوبی وجود دارد تا ایران بین معارضه دارای جایگاه در سوریه یعنی معارضه داخلی و حکومت میانجی گری کند.

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی

 

نظر شما :