مجله هفته/ ساخت هواپیمای RQ با IQ امریکایی‌ها جور در می‌آید؟

چند روز گذشت و یکباره بمب خبری ایران منفجر شد و هواپیمای RQ170 در برابر انظار قرار گرفت و قفلی شد بر دهان یاوه گویانی که ماجرا را از اساس، ساخته و پرداخته خیالات و اوهام می خواندند. همین که تصویر هواپیما صحیح و سالم بر تلویزیون نقش بست و امریکایی ها ترسیدند که ایران خودش و یا با کمک چین و روسیه پی به اسرار و شگفتی های آن ببرد، شروع کردند به جوسازی که "ممکن است این هواپیمای جاسوسی، اسب تروا باشد و خطرناک است ایران آن را نزد خودش نگه دارد یا بخواهد بازش کند و..."

سپس مقام های نظامی کشورمان اعلام کردند که چرا چین و روسیه؟ ما خودمان می توانیم آن را موشکافی کنیم و به تکنولوژی مورد استفاده در آن پی ببریم. این مسئله بازهم ترسی به دل امریکایی ها انداخت و خودشان را به آب و آتش زدند و گفتند "اصلا اینقدر که شما به گرفتن این هواپیما افتخار می کنید، ما که آن را ساخته ایم فخرفروشی نکرده ایم." با این حرف می خواستند بگویند نه شکار این هواپیما افتخار است و نه پی بردن به تکنولوژی و نحوه ساختش. البته این شبهه را هم دامن زدند که "چرا در تصاویری که از هواپیما نمایش داده شد، زیر هواپیما پوشیده شده و چرخ های آن پیدا نیست و چرا همه اش را نشان ندادید و..."

این دست فضاسازی ها و انکار و تکذیب ها هنوز ادامه داشت که نشریه معتبر فارن پالیسی ماموریت هواپیمای مزبور را در آسمان ایران فاش کرد. این نشریه پس از گذشت حدود یک هفته از این ماجرا نوشت: ماموریت هواپیمای بدون سرنشین آمریکا بر فراز آسمان ایران، شامل شناسایی چهار حوزه مهم از فعالیت های نظامی و دفاعی ایران بوده است.

بر اساس گزارش این نشریه، اولین ماموریت این هواپیما شناسایی موقعیت و فعالیت های تمام سایت های هسته ای شناخته شده و یا مشکوک هسته ای ایران بوده است. در همین راستا در این هواپیما از سنسورهایی استفاده شده که از راه دور آثار فعالیت های هسته ای را نشان می داده است. دومین ماموریت این هواپیمای ساقط شده نیز شناسایی موقعیت و فعالیت های مجتمع های ساخت موشک های بالستیک ایران و بررسی میزان برد و کارایی آنان بوده است.

اما سناریوهای انکار و تردیدافکنی در این باره تمامی نداشت و رسانه های غرب تلاش می کردند به هر نحو ممکن، قدرت و خودباوری ارگان های نظامی و امنیتی ایران را زیرسوال ببرند و همچنان این مضحکه را مطرح کنند که اگر ایران می توانست، هواپیماهای با سرنشین خودش را بر زمین می نشاند و یا اگر جرات داشت، یک هواپیمای با سرنشین امریکایی را ساقط می کرد و... بعد هم یک نشریه سوئیسی نوشت که ظاهراً سازمان سیا چندین فروند از این هواپیماهای جاسوسی را بر فراز آسمان ایران به پرواز درآورده است و آنها خود متوجه اسقاط این هواپیما شده بودند و می خواستند لاشه آن را در خاک ایران از طریق حمله هوایی نابود ولی کارشناسان شان به این نتیجه رسیدند که هزینه این ماجرا بیش از سود آن است!

آنها درحالی از لاشه هواپیما صحبت می کردند که تصویر زنده و سالم آن پیش رویشان بود. و جالب تر از همه این بود که یک روزنامه آلمانی زبان چاپ سوئیس در گزارشی شیطنت آمیز با این تیتر که "آیا این پرنده واقعی است؟" نوشت: "ایران در زمینه یک برنامه تبلیغاتی علیه شیطان بزرگ یعنی امریکا موفق شده است. ولی این هواپیما که هیچ صدمه ای ندیده باعث ایجاد سؤالاتی شده است. یک مقام پنتاگون آمریکا در گفتگو با تلویزیون س.ان.ان. از یک علامت سؤال بزرگ در این زمینه صحبت کرده و تاکید کرده بود اگر این هواپیما از ارتفاع بسیار بالا سقوط کرده باشد [فرود آمده باشد]، نمی بایست در این وضعیت باشد. یک مقام دیگر امریکا نیز تاکید کرده که نمی تواند تصورش را بکند که این هواپیما همان هواپیمای مفقود شده امریکا باشد. "

یکی از کارشناسان حراف بخش فارسی صدای امریکا نیز این گمانه را پیش کشید که ایرانی ها ماکت هواپیما را ساخته اند و آنچه در تصاویر دیده اید، ماکتی بیش نبوده است. همه این حرف و حدیث ها رسید به جایی که آقای اوباما آب پاکی را روی دست همه ریخت و در حضور خبرنگاران اعلام کرد که از ایران خواسته است تا هواپیمایشان را پس بدهد. این اعتراف نشان داد که همه جنجال سازی ها و فرافکنی ها برای انحراف اذهان عمومی و لاپوشانی شکست اطلاعاتی امریکا به بن بست خورده است. حالا این شبهه را باید پیش کشید که آیا به راستی ساخت این هواپیماهای RQ با IQ امریکایی ها جور در می آید یا نه.