توهم قدرت و محاسبات غلط در اظهارات دانیلون علیه ایران
علی رغم کذشت زمان هنوز از پختگی لازم برخوردار نیست. کفته می شود وی که ۵7 ساله است کار خود را به عنوان مشاوری کاملاً جوان برای جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، آغاز کرد و در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون بعنوان رئیس دفتر وارن کریستوفر، وزیرخارجه وقت منصوب شد و اکنون نیز در چارچوب اقای بایدن حرکت می کند.
با مشاور امنیتی سابق اقای اوباما یعنی اقای جیمز جونز دچار اختلاف نظر جدی بود و پیرامون اولویت بندی در اهداف امریکا خصوصا در موضوعات مهم واساسی دیدگاه متفاوتی داشت. مواضع اخیر وی در خصوص ایران در اصل دفاع از عملکرد خود در طول مدتی است که صدارت را از آقای جیمزجونز ،مشاور پیشین شورای امنیت امریکا، به دست آورد محسوب می شود. او درحقیقت تلاش میکند با چنین اظهارات تندی که اخیرا مطرح کرده است، از سناریوی دفاع کند که خود در ان نقش داشته و اکنون بعداز زدن گل در زمین خالی بجای تماشاگران خودش را نیز تشویق می کند.
او می خواهد برای خود بیلان موفقیت بسازد وی همچنین قصد دارد با نوع نگاهش در خصوص مسایل منطقهای به ویژه پس از کنار رفتن آقای دنیس راس که مسئول موضوع ایران بود، شرایط را بدست بگیرد. نقشی که در گذشته آقای دنیس راس در شورای امنیت امریکا داشت، نقش کاملا کلیدی و اساسی بود و امروزه بحث ایران در شورای امنیت امریکا در دوره انتقالی قرار دارد. برهمین اساس آقای دانیلون تلاش میکند با اظهاراتی که در بروکینز انجام داد عملا راه جدید شورای امنیت امریکا را در وضعیت جدید تفسیر کند. قابل توجه است زمانیکه دنیس راس کناره گیری خود را اعلام نمود هیچ اشاره ای به اقای دانیلون نکرد ومخاطب اصلی خود را اقای اوباما قرار داد و اقای دانیلیون بخوبی مداند که چگونه اقای دنیس راس بعنوان یک همکار کوچک با او تعامل می کرد.
اظهارات آقای دانیلون بر اساس محاسبات غلط در موضوع قدرت در منطقه است. اسکلت جدیدی که امروزه در خاورمیانه در حال شکلگیری است، در جهت و بر خلاف رودخانه سیاست خارجی امریکاست. همچنین نگاهی که در گذشته و جریانی را که امریکا در خاورمیانه دنبال میکردند، امروزه در چالش جدی قرار دارد. اگر آقای دانیلون به خیابانهای مصر نگاه کند، متوجه خواهد شد واقعیتی که در منطقه درحال عبور است، آن چیزی نیست که در جهت اهداف سنتی و محورهای اساسی سیاستهای خارجی امریکا باشد جملات کاملا روشن است " تحولاتی که امروزه پس از خیزشهای خاورمیانه بوجود آمده عملا معنای توازن میان ملتها و دولتهای وابسته به غرب را تغییر داده است."
دولت امریکا در تحولات موجود عملا در موضوع ملتسازی در خاورمیانه شکست خورده است، تلاش میکند تا به نحوی با دولتهای نیمبند و وابسته، موضوع دولتسازی و فشار به ایران را در دستور کار خود قرار دهد. از این جهت منطقه خاورمیانه، منطقهای کاملا چالشبرانگیز است. همانطور که شاهد هستیم امریکا در موضع ژئوپولتیکی در خاورمیانه کاملا در موضع عقبنشینی و نه تهاجمی قرار دارد. لذا نوع نگاهی که آقای دانیلون مطرح کرده که توازن منطقه بر علیه ایران است عملا معطوف به بازی دولت های وابسته است و کاملا بر اساس توهم غلط از قدرت و محاسبات غلط از روندهاست.
تحولات جدید و افزایش نقش بازیگران بسرعت موضوع نقشهای که امریکا برای منطقه در نظر دارد را تحت تاثیر قرار داده و آنها را وارد واقع بینی درست از ژئوپولتیک می کند.بازگشت پذیر شدن سناریو های امریکا در مصر یک نمونه زنده است. اگر امروزه ما شاهد هستیم که امریکا مجبور میشود نیروهای خود را پس از سالها از عراق خارج کند و یا در مسیر بعدی در مرحلهای از جابجایی ژئوپلتکی قرار دهد و یا آنها را به حوزههای دیگر منتقل کند، بیانگر این است که در اهداف تصریح شده خود در طی سالیان اخیر شکست خورده است و اقای تام دانیلون که بارها وبارها در جلسات شورای امنیت امریکا خواهان تغییر موضع امریکا در بحث عراق و آزاد کردن انرژی امریکا بود بخوبی می فهمد که انتخاب این سیاست تغییر ماموریت در منطقه نه از موضع قدرت ونه بر اساس پیروزی در توازن صحنه است و نمی تواند ناکارامدی در سیاست خارجی را بنام دیگران تمام کند.
از سوی دیگر در بحث افغانستان امروزه امریکا در مرحلهای است که تمامی تلاش خود را بر ماندگاری کم هزینه متمرکز کرده است کیفیت حضور خود را نه در خیابانها بلکه در چارچوب پایگاهها دنبال میکند. تمامی این مسایل بیانگر این است که امریکا سیاست پرهزینه و پرمشغلهای را در طول چند سال طی کرده و عملا چهره امریکا در منطقه برابر با واژه اشغالگری و حمایت از دیکتاتور ها برابر کرده است. برهمین اساس زمانی که آقای دانیلون صحبت از تغییر توازن میکند، جمله آقای گیتس وزیردفاع پیشین امریکا را بیاد می اندازد که اظهار داشت " برای آقای دانیلون بسیار زود بود که به این مقام برسد " و امروزه این کلمات اقای روبرت گیتس از معنای بیشتری برخوردار می شود. گیتس همیشه نسبت به اظهارات وی انتقادات خاص خود را در شورای امنیت امریکا مطرح کرده بود.
اقای دانیلون فراموش کرده است که هنگامی که به این مقام رسید به ارامی به ایشان توصیه شد که شما خوب می نویسی ولی بد بیان می کنی ولذا در مواضع با احتیاط سخن بگویید.اقای دانیلیون باید بخوبی درک کند که مواضع وی برای "قدرت نمایی " با شرایطی که امریکا در صحنه داخلی و منطقه و... روبرو است فاصله دارد و از عقلانیت راهبردی به دور است.
به نظر میرسد که این مواضع اقای دانیلیون بیشتر برای اقای اوباما مخاطره امیز محسوب میشود، بدین معنا که مشاور امنیت ملی امریکا که اخیرا ماموریت پیدا کرده است تا در نطقهای انتخاباتی و مناظرات انتخاباتی اوباما دخل و تصرف داشته باشد میتواند آقای اوباما را دچار بی نظمی منطقی کند و نوع نگاهی که امریکا می تواند برای آینده موثر دنبال کند را به اشتباه بیندازد.
نظر شما :