آنکارا سنت شکنی می کند

ترکیه ابزار کمکی حمله به سوریه؟

۲۵ آبان ۱۳۹۰ | ۱۴:۰۹ کد : ۱۷۹۰۹ اخبار اصلی
این که ترکیه چه تصمیمی در قبال تحولات سوریه می گیرد این روزها نقل محافل سیاسی و دیپلماتیک است. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفتگو بادکتر صالح سلیمی،‌ استاد دانشگاه و کارشناس مسائل ترکیه بررسی کرده است. او معتقد است اگر دخالت نظامی در سوریه با مشروعیت نسبی و از طرف یک کشورعربی یا حتی اروپائی صورت گیرد، خود ترکیه نیز ممکن است مستقیما کمک نماید.
ترکیه ابزار کمکی حمله به سوریه؟
دیپلماسی ایرانی:‌ ترکیه و سیاست‌های این کشور در منطقه این روزها نقل محافل سیاسی و دیپلماتیک است. در رابطه با وضعیت سیاست داخلی این کشور در سیاست خارجی و به خصوص در ارتباط با مسئله سوریه با دکتر صالح سلیمی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل ترکیه گفتگو کرده ایم که در زیر می‌خوانید:‌

 

در ماههای گذشته شاهد بودیم که ترکیه در مسائل سوریه نقش فعالی بازی کرده و حتی یک بار اردوغان مسائل سوریه را مسائل داخلی این کشور عنوان کرد. به طور کلی سوریه از چه جهت برای ترکیه اهمیت دارد؟

 

همسایه‌ها و وقایع مرتبط با آنها برای همسایگان دیگر مهم اند. همانطور که وقایع افغانستان، عراق یا جمهوری آذربایجان برای کشور ما مهم است، سوریه نیز برای ترکیه مهم است. آنچه که در تفسیر رفتارهای ترکیه مغفول می ماند، دو فاکتور اساسی اردوغان - نخست وزیر عمل گرا و کاردان ترکیه- و علاقه ترک‌ها به توسعه تجارت با همسایگان است. از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال 2003، آقای اردوغان سیاست "مشکل صفر" به معنای به صفر رساندن مشکلات با همسایگان را دنبال کرد. این سیاست ضمن تقویت ترکیه بر سر میز مذاکره با اتحادیه اروپا برای مذاکرات الحاق به آن اتحادیه، در بحران مالی دنیا در سال 2008 نیز اقتصاد ترکیه را نجات داد. زیرا کشورهای همسایه، جایگزین بازارهای اروپا شده بودند و لذا عقلانی نخواهد بود که وقایع بازار به این نزدیکی را ترکیه از نزدیک رصد نکند. از طرف دیگر باید پذیرفت که اردغان 2011 دیگر اردوغان 2003 نیست. او توانسته است پایه‌های دموکراسی در کشورش را محکم تر کند و اعتماد به نفس عجیبی بدست آورده است. به گونه ای که حتی مخالفان سرسخت وی نیز مجاب شده اند که دیگر ترکیه آن ترکیه قدیم نیست و باید در مسائل منطقه ای و حتی جهانی نقش فعال و حتی پیشرو ایفا کند. این همان چیزی است که دیگران از آن به عنوان پدیده "نئو عثمانی" یاد می کنند. از این منظر نیز اردوغان و حزب وی می خواهند که فعالانه در موضوع سوریه حضور و دخالت دشته باشند. نکته سوم آن است که دو قومیت قوی کرد و علوی در سوریه وجود دارند که معادل‌های همسان در ترکیه دارند. علاوه بر این بیشتر مخالفان اسد و کشته شدگان آشوب‌ها را سنی‌های سوریه تشکیل می دهند و این نکته نیز می‌تواند اسباب ناراحتی اردوغان سنی مذهب را فراهم کرده باشد. فلذا ترکیه نه می خواهد و نه عملا می تواند وقایع سوریه را از دور نظاره کند.

 

سیاست‌های ترکیه در قبال سوریه در اثر تحولات اخیر چه تحولاتی داشته است؟

 

هرچند باور آن برای سیاست مداران بروکرات سخت باشد، اما اردوغان حقیقتا یک انسان دموکرات و اسلام گرا است. او آنچه را که در سوریه می گذرد یک ظلم آشکار می داند و خواهان متوقف شدن خونریزی‌ها در سوریه است. او که قبل از آغاز درگیریها در سوریه، روابط بسیار صمیمانه و حتی خانوادگی با بشار اسد داشت، با رفت و آمدهای متعدد "هاکان فیدان"، رئیس سازمان اطلاعات ترکیه، و احمد داود اوغلو،‌وزیر امور خارجه ترکیه، خواست که به زعم خود راه درست را به بشار اسد نشان دهد. اما از قرار معلوم، اسد نتوانست و یا نخواست وقایع را درست ببیند. نهایتا با چراغ سبز آمریکا و غرب، اردوغان عمل گرا به این نتیجه رسید که اوضاع فقط با رفتن بشار اسد قابل اصلاح است. بدین ترتیب او رفتار خود را در قبال بشار اسد و سوریه تغییر داد و اعلام کرد که در کنار مردم سوریه است.

 

این تغییر در سیاست ترکیه در قبال سوریه تابع چه مسائلی بوده است؟

 

 از نگاه من باور اردوغان به اینکه بشار اسد در حال اتلاف وقت بوده و نمی خواهد به معنای واقعی آزادی‌های مشروع و قانونی برای مخالفان تامین کند، فاکتور اصلی در چرخش رویکرد ترکیه در قبال مسائل سوریه بوده است. فاکتور مهم دیگر نیز رفتار غرب و بویژه آمریکا با سوریه بود که از اسد در مورد انجام اصلاحات مورد نظرشان و احتمالا دور شدن او از محور ایران ناامید شدند و به او کارت قرمز نشان دادند. با این چرخش محورغرب، اردوغان نیز به صورت قطعی از اسد برید و آغوش به مخالفان اسد گشود.

 

آیا مسئله پ ک ک عامل مهمی در سیاست‌های ترکیه در قبال سوریه بوده است؟

 

گرچه برخی‌ها معتقدند که عنصر پ.ک.ک و احتمال کمک سوریه به این ارگان تروریستی در رفتارهای ترکیه نقش داشته است، اما من بر این باورم که سوریه دیگر نه عملا می تواند که کمک موثری به پ.ک.ک بکند و نه می تواند عواقب آن را بپذیرد. زیرا واکنش ترکیه در این صورت غیر قابل پیش بینی خواهد بود.

 

نگاه افکار عمومی ترکیه به مسئله سوریه چیست؟ آیا افکار عمومی ترکیه با دولت این کشور برای اقدام نظامی علیه دولت سوریه همراهی می کند؟

 

پاسخ به این سوال سخت است. در واقع از نظر من پاسخ این سوال، به این موضوع ارتباط دارد که دخالت نظامی در سوریه چگونه آغاز شود. اگر کارها به گونه ای پیش برود که مشروعیت نسبی ایجاد شود - که البته از نظر من نیازی به موافقت روسیه و چین در این مورد نیست و با تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و چند تا بیانیه و اشتباه بشار اسد در کشتن چند صد نفر در یک روز می تواند مشروعیت نسبی ایجاد کند - و شروع حمله از طرف یک کشورعربی مثلا قطر و یا حتی اروپائی نظیر فرانسه باشد، نه تنها افکار عمومی ترکیه با حمله نظامی همراهی خواهد کرد بلکه خود ترکیه نیز ممکن است این بار مستقیما کمک نماید. البته بدیهی است که مخالفت‌های سنگینی نیز در داخل ترکیه وجود خواهد داشت، اما اردوغان استاد اداره موقعیت‌ها و همراه کردن مردم با خود است. او این توانایی خود را در رفراندوم‌های انتخاب ریاست جمهوری و قانون اساسی و انتخابات‌های متعدد سالهای گذشته به اثبات رسانده است.

 

یعنی اردوغان از تاثیرگذاری جدی در صحنه سیاسی و جامعه ترکیه برخوردار است؟

 

با توجه به فرآیندهای انتخاب نمایندگان مجلس در ترکیه، حزب عدالت و توسعه یعنی اردوغان و از آنجائیکه این حزب اکثریت کرسی‌های پارلمان را در اختیار دارد عملا اردوغان تنها تصمیم گیر واقعی در مسائل ترکیه در لحظه حاضر است. از این رو من در این مصاحبه نیز در موارد متعدد به جای اشاره به سیاست‌های ترکیه از سیاست‌های اردوغان یاد کردم.

 

نظر شما :