حمله اسرائیل به ایران فقط جنجال است؛ همین

یکی از کسانی که اظهارات اسرائیل را برای حمله به ایران به سخره می‌گیرد و به باد انتقاد قرار می‌دهد، خانم رندی حیدر، تحلیلگر و روزنامه‌نگار صاحب نام روزنامه النهار، چاپ بیروت است که اظهارات اسرائیلی‌ها را صرفا گنده‌گویی و کوبیدن بر طبل توخالی توصیف کرده است. وی در یادداشت خود با عنوان "حمله به ایران، بزرگ‌نمایی دور از ذهن" می‌نویسد: دولت اسرائیل این روزها به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی جوهره وجودی‌اش در منطقه به خطر افتاده است. این نگرانی با انتشار گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در آن مدعی شده ایران به سمت دستیابی سلاح هسته‌ای گام بر داشته، دو چندان شده است. در حال حاضر مهمترین مساله برای اسرائیل این است که اجازه ندهد ایران به یک کشور هسته‌ای تبدیل شود. مساله هسته‌ای ایران و دستیابی‌اش به تکنولوژی هسته‌ای پیشرفته به دغدغه اصلی راست‌گرایان اسرائیلی که از سال 2009 تا کنون در تلاویو به قدرت رسیده‌اند، تبدیل شده است. در روزهای اخیر آشفتگی و تناقض‌های بسیاری در مواضع اسرائیلی‌ها مشاهده می‌کنیم. به ویژه که این مساله علی رغم حساسیت‌ها، مخاطرات و پیچیدگی‌هایی که دارد به بحث روز رسانه‌های اسرائیلی تبدیل شده است.

وی در ادامه می‌نویسد: از تمامی مناقشه‌هایی که در حال حاضر در اسرائیل می‌گذرد چند نتیجه می‌توان برداشت کرد. یکی این که حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران فقط از طریق استفاده از راهکار نظامی بسیار سخت و غیر قابل قبول است به همین دلیل هم جامعه جهانی به اسرائیل اعلام کرده است که مسئولیت هر گونه عملیاتی علیه ایران متوجه خود اسرائیل خواهد بود و اسرائیل باید سیاست خود را در این زمینه تغییر دهد. البته از آن سو جامعه غربی نیز به سمت فشار به ایران حرکت کرده و می‌کوشد از طریق اعمال تحریم‌های سنگین تهران را وادار کند که در سیاستش در تعامل با غرب تجدید نظر کند.

خانم حیدر سپس می‌نویسد: اگر واقعا نیت حمله به ایران وجود داشته باشد باید مقدمات آن برای حمله چیده شده باشد. دولت نتانیاهو چگونه می‌تواند به چنین کاری دست بزند و به ایران حمله کند؟ آیا واقعا با این همه مشکلات و مخاطراتی که وجود دارد می‌تواند به فکر حمله به ایران باشد؟ بسیار روشن است که علی‌رغم اظهارات آتشینی که اسرائیل بر زبان می‌راند و داد سخن از حمله نظامی به ایران می‌زند امکان حمله نظامی به ایران در آینده نزدیک توسط اسرائیل به دلایل بسیاری وجود ندارد. نخست این که مواضع جامعه جهانی همگی مخالف حمله نظامی به ایران است و در صورتی که چراغ سبزی از سوی غرب برای حمله نباشد هر گونه حمله‌ای به ایران بسیار سخت و چه بسا ناممکن باشد. به ویژه این که خاورمیانه در حال حاضر درگیر انقلاب‌های عربی است و تندباد بهار عربی به سمتی می‌رود که بسیاری از معادله‌های منطقه را تغییر دهد. از سویی بحران بدهی‌های خفه کننده اتحادیه اروپا نیز وجود دارد. بدهی‌هایی که تا کنون دو قربانی داشته است، یکی نخست‌وزیر یونان و دیگری نخست‌وزیر ایتالیا. در حال حاضر جامعه جهانی از این نگران است که به این بحران‌، بحران نفت نیز افزوده شود که با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری امریکا احتمال آن بسیار بالا است.

وی در پایان می‌نویسد: دلیل دومی که باعث می‌شود اسرائیل نتواند فکر حمله به ایران بیفتد، این است که این حمله می‌تواند تهدید پرونده هسته‌ای ایران را از یک مشکل بین‌المللی به یک مشکل صرفا اسرائیلی تبدیل کند در حالی که اسرائیل اصرار دارد که بگوید که فعالیت‌های هسته‌ای ایران کشورهای عربی، اروپایی و امریکا را مورد تهدید قرار می‌دهد. از این رو به مصلحت اسرائیل است که پرونده ایران را در چارچوب‌های بین‌المللی‌اش رها کند و فکر دیگری به سرش نزند که حمله یک‌جانبه نظامی به ایران برای حزب راستگرای اسرائیلی بسیار گران تمام خواهد شد.