تغییر روش ایران در دیپلماسی از کجا نشات میگیرد؟
احمدی نژاد حدود 9 ماه است که پس از ماجرای برکناری و سپس ابقای علی مصلحی - وزیر اطلاعات - با حواشی زیادی دست و پنجه نرم کرده و حوزه های فعالیتش به عنوان رئیس جمهور زیر انتقادها و فشارهای شدید و نظارت های یکباره ای از سوی نمایندگان مجلس و نهادهای محافظه کار قرار داشته است.
برخی منتقدان میگویند اگر خطر جریان انحرافی و نفوذ این جریان در بدنه دولت و به دست آوردن زمینه های مافیاگونه اقتصادی و... صحت دارد، چرا تا پیش از این اتفاق سخنی از آن نمیرفت و چرا خطرهای آن در این زمان مطرح شده و آیا قرار است جریان احمدی نژاد و نظام فکری و اجرایی او نیز به زودی – با پایان دوره دوم ریاست جمهوری اش – برای همیشه کنار برود و سرنوشت روسای دولت های پیشین را پیدا کند؟
جواب این پرسش ها هرچه باشد، آنچه امروز مشاهده میشود این است که محمود احمدی نژاد به نسبت سال های گذشته، تاثیرگذاری بسیار اندکی در سیاست خارجی و موضع گیری های بین المللی دارد و به نظر میرسد دیپلماسی ایران پس از وقوع تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا و شدت گرفتن فشارهای غرب علیه ایران با تمرکز و مرکزیت بیشتری دنبال میشود و تشتت سابق در آن دیده نمیشود.
برخی معتقدند اتاق فکر سیاست خارجی و راهبردهای امنیتی و کلان کشور در شورای عالی امنیت ملی دنبال میشود و علی اکبر صالحی نیز بیش از آنکه مطیع یا تابع محمود احمدی نژاد باشد، دنباله رو سیاست های کلانی است که خارج از دولت تعریف و پیگیری میشود.
میتوان گفت در ماه های گذشته که ایران همچون بقیه کشورها در بهت و سردرگمیناشی از وقوع انقلاب های عربی به سر میبرد، این فکر و ایده دنبال شد که میبایست برنامه ریزی و راهکارهای منسجم و متمرکزی از سوی یک اتاق فکر با اندیشه ای واحد و منطبق بر اصول و استراتژی های کلان جمهوری اسلامیطراحی و پیاده شود و توسط یک بازوی مشخص به اجرا درآید تا تشتت و خللی در آن ایجاد نشود.
وزیر امور خارجه طی ماه های گذشته رایزنی های گسترده ای در مورد روسیه و ترکیه و سوریه و پاکستان و عربستان و لیبی و قطر و... انجام داده و هدف از آن افزایش هژمونی و تاثیر ایران در منطقه و خنثی سازی سیاست هایی بوده است که طی چند ماه گذشته علیه تهران اعمال شده و سعی در توقف یا دست کم کاهش سرعت جمهوری اسلامیدر تبدیل شدن به قدرتی یگانه در منطقه داشته است.
اکنون میتوان گفت تیم مورد اعتماد احمدی نژاد که تحت عنوان مشاوران یا نمایندگان ویژه تعیین شدند و قرار بود در سفرهای برون مرزی و منطقه ای، به تعدیل و تلطیف فضای میان ایران و خاورمیانه ای ها کمک کنند، دیگر یا محلی از اعراب ندارند یا بنا به فرموده، از قطار دیپلماسی پیاده شده و امور سابق و محوله خویش را در حوزه های داخلی انجام میدهند. زمانی بود که خود احمدی نژاد یک تنه سکان را در دست گرفته و سیاست تهاجمیایران را در برابر مخالفان و رقیبان منطقه ای و فرامنطقه ای به پیش میبرد. این سکانداری تا جایی ادامه داشت که رقیبان او در انتخابات سال 88 میگفتند او دارد با این روش هایش کشور را به قهقرا و نابودی میکشاند و ایران در هیچ روزگاری با چنین تهدیدهای بین المللی مواجه نبوده است.
حالا اغلب تحلیلگران داخلی و خارجی بر این باورند که رئیس جمهور ایران فاقد تاثیرگذاری لازم در عرصه دیپلماسی است و جایگاه قبلی خود را در این وادی از دست داده است. دیگر نه از سفرهای خارجی معاونان و نمایندگان ویژه او خبری هست و نه جز در مقاطعی که خبرنگاران خارجی با احمدی نژاد مصاحبه میکنند، موضع گیری و اعلام نظری از جانب او درباره سیاست های کلان خارجی کشور میشنویم.
امسال به رسم گذشته قرار بود محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد در اجلاس نخست وزیران سازمان همکاری شانگهای شرکت کند ولی گفته میشود این سفر به دلیل نامعلومی لغو شده و علی اکبر صالحی به جایش راهی سن پترزبورگ روسیه شده است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی پیشتر خبر داده بود که هیات بلندپایه ای از ایران به سرپرستی محمدرضا رحیمی در اجلاس شانگهای حاضر حاضر خواهد شد ولی این اتفاق رخ نداد و صالحی که هفته ها و ماه های پرکاری را پشت سر میگذراند، به روسیه رفت تا کنار ولادیمیر پوتین و سایر روسا و معاونان رئیس جمهور بنشیند. صالحی پیش از سفر، ملاقاتی هم با سفیر جدید روسیه در تهران داشت و از او خواست تا مبادلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی بیشتری میان دو کشور انجام شود.
به هر شکل اجلاس شانگهای به میزبانی روسیه و با حضور کشورهای ایران، چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، مغولستان و پاکستان با حضور علی اکبر صالحی به نمایندگی از ایران برگزار شده و بر سوگیری ها و سیاستگزاری های تازه تهران در زمینه سیاست خارجی و تغییر نگرش و روش ایران در عرصه دیپلماتیک بار دیگر صحه گذاشته است.
نظر شما :