سوریه، فرانسه را تهدید کرد
مقامات عالیرتبه میگویند که این پیام حاوی چهار نکته اساسی بوده است: 1- بشار اسد به رغم وجود فشارهای شدید داخلی و خارجی از قدرت کنار نمیرود. البته این بدان معنا نیست که وی اصلاحات را پیش نمیگیرد و گفتوگوها را انجام نمیدهد تا نتیجهای حاصل شود. 2- کنارهگیری بشار اسد از قدرت به معنای سقوط عملی نظامی است که طی چهار دهه گذشته امنیت و ثبات لازم برای تمامی طیفهای سوری ایجاد کرده است. برای همین باید قبل از هر چیزی به دنبال یافتن راه حلی برای پایان دادن به بحران جاری در کشور باشیم. بحرانی که دروازه ورود به خشونت، شورش و به راه افتادن حمام خون و حتی تقسیم کشور خواهد بود. 3- نظام سوریه روزی برخورد قهرآمیز ترکیه را که حزب عدالت و توسعه مسبب آن بوده است، تلافی خواهد کرد و پاسخی قاطع به آن خواهد داد تا زمانی که ترکیه به عقل و حکمت باز گردد و روابطی را که 9 سال پیش بر اساس صداقت بنا شده بود، مجددا به همان حالت بازگرداند. سوریه از مواضع خصمانه ترکیه به شدت گلایه دارد. وضعیت جاری سوریه باعث نمیشود که دمشق از مواضع کشورهایی که قصد مداخله در امور داخلیاش را دارند، اجتناب کند. ترکیه اگر بخواهد هر گونه دخالت نظامی مستقیم یا غیر مستقیم علیه سوریه انجام دهد یا بخواهد هر گونه مانور نظامی ایذایی صورت بدهد، دمشق جواب این حرکتها را با پاسخ نظامی خواهد داد. به استناد اطلاعاتی که تا کنون سوریه به آنها دست یافته، ترکیه تا کنون هر گونه تحرک نظامی علیه نظام خاندان اسد را رد کرده است، شاید به این دلیل که حمایت عربی از چنین تحرکاتی هنوز وجود ندارد و هنوز تصمیمی از سوی جامعه جهانی در این زمینه اتخاذ نشده است. البته نظام سوریه نیز ترجیح میدهد جام تلخ گزینه نظامی از لبانش دور شود.
4- اگر نظام خاندان اسد در سوریه مورد هر گونه تعدی خارجی اعم از عربی، ترکی، اسلامی یا بینالمللی قرار بگیرد، نیروهای حافظ صلح در جنوب لبنان که ضامن صلح مرزهای این کشور هستند و به نیروهای یونیفیل معروفند مطمئنا از هر گونه گزندی در امان نخواهند ماند. به ویژه کشورهای اصلی مشارکتکننده در این نیروها که فرانسه و ایتالیا در راس آنها هستند و دیگر کشورها نیز در آن عضویت دارند.
پرسشی که در این جا مطرح میشود این است که چگونه میتوان به مصداقیت این پیام که از سوی مقامهای لبنانی نیز به اطلاع فرانسویها رسیده، اطمینان یافت؟
دیپلماتهای اروپایی از دادن هر گونه پاسخ روشن و واضح به این سوال طفره میروند. ولی اظهارات آنها نشان میدهد که غربیها دو رویکرد کاملا متناقض را در قبال سوریه در پیش گرفتهاند. رویکرد اول این است که از عدم تغییر در سوریه تا زمانی که واقعا احساس شود بقای این نظام به دلایل بسیار غیر ممکن است، حمایت کنند. آنها ترجیح میدهند نظام بشار اسد باقی بماند به جای آن که ندانند در صورت نبود او چه اتفاقی برای آینده سوریه ممکن است، رخ دهد. به اعتقاد آنها هیچ چیزی وجود ندارد که بیان کند اوضاع در نبود اسد از وضعیت فعلیاش بدتر نخواهد شد. آنچه در لیبی، مصر و یمن میگذرد آنها را بر آن میدارد که دقت بیشتری در موضوع سوریه صرف کنند. این نگرانی دلیل عمده ایجاد رابطه سارکوزی با بشار اسد در گذشته قبل از به هم خوردن روابط دو طرف بوده است. اما رویکرد دوم که آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه آن را رهبری میکند، خواستار تغییر اسد، همراهان او و نظام فعلی سوریه است. ژوپه مانعی برای ورود اسلامگرایان به روند سیاسی در سوریه نمیبیند و میگوید آنها همانند لیبی میتوانند با سکولارها و نظامیان همکاری کنند. به اعتقاد او آنها میتوانند به کمک یکدیگر یک نظام مدرن بنا کنند مشروط بر این که پس از آن نظامیان به وظایف اصلیشان بازگردند.
فارغ از این که صحبت و سقم آن چه گفته شد تا چه اندازه است، فرانسه هنوز موضعی در قبال نظام اسد اتخاذ نکرده است. اگر چه فرانسه نیز جزئی از جهان غربی است که حامی طرفداران تغییر در سوریه است، از آنها حمایت میکند و به آنها کمک میرساند ولی پرسشی نیز وجود دارد و آن این که آیا فرانسه حاضر است در صورت به موفقیت رسیدن تلاشهای جامعه عربی، به رغم سختیهایی که بر سر آن وجود دارد، مواضع خود را تغییر دهد؟
نظر شما :