استراتژی نفوذی ایران در خلیج فارس

نیروی دریایی قدرتمند‌تر شده است

۱۱ آبان ۱۳۹۰ | ۱۴:۰۴ کد : ۱۷۵۳۷ اخبار اصلی
در حالی که بیشتر توجه جهان به فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی معطوف شده است، ‌تهران در سال‌های اخیر پیشرفت قابل توجهی در جنبه دیگری از امور امنیتی داشته و ظرفیت و توانمندی‌های نیروی دریایی خود را ارتقاء داده است.
نیروی دریایی قدرتمند‌تر شده است
دیپلماسی ایرانی:‌ در حالی که بیشتر توجه جهان به فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی معطوف شده است، ‌تهران در سال‌های اخیر پیشرفت قابل توجهی در جنبه دیگری از امور امنیتی داشته و ظرفیت و توانمندی‌های نیروی دریایی خود را ارتقاء داده است. هدف جمهوری اسلامی این است که تا سال 2025 در صورتی که اقدامات طبق برنامه پیش برود، نیروی دریایی را ساماندهی کند که بتواند به هر نقطه‌ای از مثلث استراتژیک تنگه هرمز، دریای سرخ و تنگه مالاکا، لشکر کشی کند.

در صورتی که برنامه‌ها و اهداف ایران به دقت مورد توجه قرار گیرد آنگاه این نتیجه حاصل می‌شود که جمهوری اسلامی محاسبات استراتژیکی برای منطقه‌ای دارد که هم اکنون در آشوب و بحران به سر می‌برد. خلیج فارس یکی از شریان‌های حیاتی جهان است که بخش عظیمی از انرژی مورد نیاز کشور ها از طریق آن انتقال می‌یابد. ایران در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های کلانی در صنعت دفاعی در داخل کشور انجام داده و اکنون توانایی تولید ناو‌های جنگی؛ زیر دریایی‌ها و موشک‌ها را در اختیار دارد.

پس از خاتمه جنگ ایران و عراق در سال 1998، جمهوری اسلامی همواره استراتژی بازدارندگی را دنبال کرده است. نیرو‌های زمینی ایران که تعداد آنها به 450 هزار می‌رسد برای امور دفاعی و حفاظت از محدود ارضی ایران آموزش داده شده اند. همچنین، نیروی هوایی ایران نیز می تواند از تاسیسات ارزشمندی مانند تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم در نطنز و شماری از پایگاه‌های سیاسی و نظامی در تهران محافظت کند و در عین حال از توانایی حمله به اهداف در فاصله‌های دور را نیز دارد.

اما باید گفت اوضاع نیروی دریایی ایران به گونه دیگری است. این نیرو به خوبی سازماندهی شده و بهترین آموزش‌ها برای آن در نظر گرفته شده است . علاوه بر این نیروی دریایی ایران تجهیزات خوبی در اختیار دارد. بیش از برنامه هسته‌ای ایران که یک نیروی بازدارنده غیرفعال است، نیروی دریایی جمهوری اسلامی یک مدافع فعال در سیاست خارجی تهران به شمار می‌رود. این در حالی است که مقامات ایرانی نیز بارها بر ظرفیت‌های نیروی دریایی تاکید کرده اند .  

در واقع باید گفت که ایران دو نیروی دریایی دارد . یکی نیروی دریایی جمهوری اسلامی و دیگری نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسئولیت های هر دو نیرو از سال 2007 تا کنون توسعه چشمگیری یافته است. نیروی دریایی جمهوری اسلامی عملیات روی دریا و زیر دریا را مانند نقش سنتی که همواره بر عهده یک نیروی دریایی بوده،‌ دنبال می کند. اکنون نیز مسئولیت‌هایی در خلیج فارس، دریای عمان و آب‌های خارج از خلیج فارس به آن محول شده است. اما نیروی دریایی سپاه با تجهیزات پیشرفته دفاع از خلیج فارس و تنگه هرمز را بر عهده دارد.

شواهد نشان می دهد که نیروی دریایی ایران در سال‌های اخیر توسعه یافته است. در زمستان گذشته ناو‌های ایرانی از کانال سوئز عبور کردند و در تابستان نیز زیردریایی های ایران به دریای سرخ رسیدند. اخیرا نیز تهران اعلام کرده که قصد دارد ناو‌های خود را به آتلانتیک غربی بفرستد. هرچند توانایی جمهوری اسلامی برای چنین اقدامی در ابهام قرار دارد اما اظهارات مقامات ایرانی در این خصوص از اهداف بزرگ جمهوری اسلامی حکایت دارد که هر از گاهی به منظور مقابله به حضور نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس مطرح می‌کند.

یکی از اقدامات نیروی دریایی سپاه در سال‌های اخیر نزدیک شدن قایق‌های کوچک به کشتی‌های آمریکایی و غربی در خلیج فارس بوده است. در سال 2007 نیز چند سرباز انگلیسی در آب‌های خلیج فارس توسط نیروی دریایی ایران دستگیر شدند که اقدامی تاکتیکی با پیامد‌های استراتژیک بود.

در حال حاضر آمریکا با حضور کشتی‌های نیروی دریایی ایران در خارج از خلیج فارس مواجه است و شاید ناچار باشد برای مقابله با این نفوذ نیرو‌های خود را در آب‌هایی مانند دریایی سرخ افزایش دهد .

باید گفت که مبدا سازماندهی نیروی دریایی ایران به تحریم‌های اعمالی آمریکا علیه جمهوری اسلامی در دوران جنگ ایران – عراق باز می گردد. از آن پس تهران از تکنولوژی چین، روسیه و کره شمالی برای بهینه‌سازی نیروی دریایی خود استفاده کرد.

اکنون مقامات ایرانی اظهار ‌می‌کنند که در صنعت نیروی دریایی به خود کفایی رسیده‌اند. برای مثال 3 زیردریایی در سال 2003 متعلق به ایران بود اما اکنون شمار این زیردریایی ها به 11 رسیده است.

این در حالی است که واکنش‌ها به نفوذ استراتژیک ایران در خلیج فارس، پیچیده است. 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس بر این باورند که برنامه های هسته‌ای ایران همچنان اصلی‌ترین نگرانی است. در واقع اعراب با توجه به حضور ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در آب‌های بحرین، نگرانی چندانی در مورد مانوردهی نیروی دریایی ایران ندارند. با این حال عربستان سعودی نگاه محتاطانه‌تری در مورد پیشرفت نیروی دریایی ایران داشته و اخیرا بودجه‌ای 30 میلیارد دلاری برای مدرنیزاسیون نیروی دریایی خود در نظر گرفته که علاوه بر رقم 60 میلیارد دلاری خرید تسلیحات از واشینگتن است.

در همین حال واکنش‌های آمریکا به ایران نیز متفاوت بوده است. مایک مولن، فرمانده ستاد مشترک آمریکا ماه گذشته پیشنهاد راه اندازی یک خط تلفنی ویژه را ارائه داد تا از طریق آن از برخورد احتمالی نیروی دریایی ایران و آمریکا جلوگیری شود. تهران این ایده را نپذیرفت زیرا در این صورت به ادامه حضور نیروی دریایی آمریکا در منطقه چراغ سبز نشان می داد. جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید نیز در واکنش به اظهارات مقامات ایرانی برای ارسال ناو های دریایی با سواحل آتلانتیک اعلام کرد که واشینگتن چنین ادعا‌های را جدی نمی‌گیرد.

شاید تهدید ایران در مورد آمریکا و سواحل آتلانتیک عملی نشود اما کشور های عربی حوزه خلیج فارس با توجه به کمبود شمار نیرو‌های دریایی خود و ضعف در هماهنگی مانور‌های دریایی، نقاط ضعف زیادی در مقابل نیروی دریایی ایران دارند. تا زمانی که ایالات متحده امنیت دریایی اعراب را حفظ می کند، آنها می‌توانند خیالی آسوده تر داشته باشند اما نباید فراموش کرد که نیروی دریایی ایران رو به توسعه است و کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس باید در مورد توسعه نیروی دریایی خود اقدام کنند.

 

نظر شما :