خلیج فارس چه مستنداتی را پشت نام خود دارد؟

۲۴ فروردین ۱۳۸۷ | ۲۱:۲۴ کد : ۱۷۴۹ اخبار اصلی
سر چارلز بلگریو که بیش از ۳۰ سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده‌است، بعد از مراجعت به انگلستان در سال ۱۹۶۶ کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن نوشت که «عرب‌ها ترجیح می‌دهند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند.»
خلیج فارس چه مستنداتی را پشت نام خود دارد؟
 اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و برخی کشورهای عربی به طور مداوم در حرکتی تکراری ادعاهای در مورد جزایر سه گانه ایرانی و نام خلیج فارس مطرح کرده و بعضا با صدور مصوباتی در این خصوص و حتی ارسال این مصوبات به دبیرکل سازمان ملل ، انتشار آنها را بعنوان اسناد رسمی شورای امنیت درخواست می کنند.
 در تازه ترین این اقدامات بیانیه اجلاس سران اتحادیه در سوریه به این موضوع پرداخته است. به جز این مورد موتور جستجوی اینترنتی گوگل ایرث اقدام به تقسیم خلیج فارس به دو قسمت شمالی و جنوبی و با دو نام متفاوت خلیج فارس و خلیج عربی کرده بود که از استناد و استدلال تاریخی تهی بود، با این وجود ایرانیان در حرکتی اعتراض آمیز نسبت به این اقدام، دست به جمع آوری یک میلیون امضا کردند که با این کار، سایت جستجوگر گوگل مجبور به تغییر نام جعلی و بازگرداد نام خلیج فارس شد.
 
 
جمعه بیست و سوم فروردین 1387اکبرهاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به رفتار کشورهاى "دوست و همسايه ایران" در خصوص تغییر نام خليج فارس و ادعاهایی که در مورد جزاير سه گانه مطرح می کنند، گفت که" ایران همواره گفته‌ برای ‌ مذاکره و گفتگو آماده است، قطعاً اين فتنه انگيزى کار خارجى‌ها است، در هر نشستى ، بندى را اختصاص مى‌دهند به موضوع نام خليج فارس و يا جزاير آن. اين يک اشتباه تاريخى است و راه مذاکره بهترين راه است که بايد انجام شود."
 
وى به تاریخچه نامگذاری خلیج فارس و تغییر این نام پرداخت و گفته " اخيراً بنياد ايران شناسى کتاب ارزشمندى در خصوص خليج فارس منتشر کرده است که حاوى 120 نقشه از اروپايى‌ها و 40 نقشه از کشورهاى اسلامى است و اين نقشه‌ها نشان مى‌دهد که از 400 سال قبل از ميلاد همواره نام اين دريا خليج فارس بوده است، ظاهراً از اواخر دولت عثمانى به خاطر مسائلى که در بصره داشتند نام خليج فارس را تحريف کردند و بعداً نيز انگليسى‌ها پس از ملى شدن صنعت نفت و شکست خود غوغا سالارى کردند. "
 
آقای هاشمی رفسنجانی در ادامه به نگاهى جدید در خصوص خلیج فارس بر اساس آموزه های قرآن اشاره کرده و گفته " در قرآن و در سوره کهف از دريايى نام برده شده است که محل ديدار حضرت موسى با حضرت خضر است و آن مجمع البحرين نام گرفته است. اما اين مجمع البحرين کجاست؟ 95 درصد تفسير‌ها از قرن اول تا 14 مى‌گويند که اين دو دريا درياى فارس و درياى روم است، چگونه مى‌شود از قرن اول اسلام ابن عباس به اين دريا، درياى فارس مى‌گفته است. زيرا در آن دوران درياى سرخ ، عمان و خليج فارس را درياى فارس مى‌گفتند.
 
اما امروز عده‌اى نام اين دريا را تحريف مى‌کنند ، پيشنهاد من به برادران مسلمان و بخصوص علماى حوزه‌ها و مسلمانان اين است که به اين تفاسير نگاه کنند، ما هيچ وقت مايل نيستيم که بر سر نام، جنگ و دعوا کنيم اما نمى‌خواهيم که آلت دست تفرقه ديگران باشيم. البته ميدان باز است و ديگران تحقيق کنند و اگر حرف من را قبول ندارند دليل بياورند."
 
خلیج فارس چه مستنداتی را پشت نام خود دارد؟
 
خلیج فارس (Persian Gulf) آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره‌ عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۳٬۰۰۰ کیلومتر مربع است، و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان بشمار می‌آید. خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتای‌ رودخانه‌ اروندرود، که حاصل پیوند دو رودخانهٔ دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است، ختم می‌شود.
 
خلیج فارس نامی است به جای مانده از کهن‌ترین منابع، زیرا که از سده‌های پیش از میلاد سر بر آورده‌است، و با پارس و فارس - نام سرزمین ملت ایران - گره خورده‌است. در سالهای اخیر نام خلیج عربی نیز در برخی منابع بطور محدود بکار رفته است.که البته این نام کاملا جعلی است.
 
سازمان ملل متحد در چندین نوبت در بیانیه‌ها، اصلاحیه‌ها و مصوبه‌های گوناگون و با انتشار نقشه‌های رسمی، نه تنها بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تاکید کرده، بلکه از هیات‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل «خلیج فارس» استفاده نمایند.
 
سابقه تغییر نام خلیج فارس
درباره نام خلیج فارس تا اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامه‌ها و نقشه‌های جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبان‌ها به همین نام ذکر شده‌است.
 
اصطلاح «خلیج عربی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین‌های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی بنام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال ۱۹۵۸ مطرح شد. این دیپلملت انگلیسی نوشت که «من در تمام کتب و نقشه‌های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می‌کند که این خلیج را عربی بنامیم» وی و فرد دیگری بنام سر چارلز بلگریو به قصد تفرقه بین ایران و کشورهای عرب این موضوع را مطرح کردند.
 
سر چارلز بلگریو که بیش از ۳۰ سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده‌است، بعد از مراجعت به انگلستان در سال ۱۹۶۶ کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن نوشت که «عرب‌ها ترجیح می‌دهند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند».
 
بلافاصله پس از انتشار کتاب سرچارلز بلگریو که نام قبلی سواحل جنوبی خلیج فارس یعنی «ساحل دزدان» را بر روی کتاب خود نهاده اصطلاح «الخلیج العربی» در مطبوعات کشورهای عربی رواج پیدا کرده و در مکاتبات رسمی به زبان انگلیسی نیز اصطلاح «عربین گولف» جایگزین اصطلاح معمول و رایج قدیمی «پرشین گولف» شد.
 
ایران در خصوص جعل نام خلیج فارس
 
هفته اول فروردین 1387 نمایندگی دائم ایران درسازمان ملل در نامه ای به شورای امنیت و در پاسخ به ادعاهای  بیانیه اجلاس سران اتحادیه عرب در سوریه، علاوه بر اعلام صریح این مطلب که جزایر سه گانه ایرانی بخشی ابدی از خاک جمهوری اسلامی ایران است ، به مسئله جعل نامه خلیج فارس نیز اشاره کرد.
 
در بخشی از متن این نامه در خصوص استفاده از نامهای مجعول برای خلیج فارس از جمله نام جعلی که در این ارتباط در نامه نماینده اتحادیه عرب ذکر گردیده، آمده است : "جمهوری اسلامی ایران تاکید می‌نماید که تنها نام تاریخی و صحیح برای این پهنه آبی خلیچ فارس بوده و خواهد بود و این امر مورد تاکید سازمان ملل نیز قرار گرفته است و بنابر این استفاده از اسامی جعلی از جمله نام جعلی که در نامه نماینده ناظر اتحادیه عرب ذکر شده کاملا غیر قابل قبول و فاقد ارزش حقوقی و سیاسی می‌باشد. "
 
اما به واقع این ثابت بودن نگاه اجلاس های عربی به موضوع خلیج فارس و جزایر سه گانه ریشه در قصد و نیت عوامل خارجی برای ختلاف افکنی دارد و یا عوامل دیگری در این زمینه دخیل است؟
 
پاسخ به این سوال به واسطه تلاش های اخیر ایران در ارتقای سطح روابط و همکاری ها با کشورهای عربی بطور اعم و کشورهای حاشیه خلیج فارس بطور اخص از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.
 
مقامات ایرانی و برخی کشورهای عربی که برای بررسی سطح روابط بین تهران و پایتخت های این کشورها در رفت و آمدند، در مصاحبه ها و اظهار نظرهای خود در خصوص وضعیت روابط فی مابین فضایی مثبت را به ترسیم می کشند اما در عمل فضای دیگری جلوه گر می شود.
 
آنجا که صحبت از برنامه هسته ای ایران می شود، برخی از همین کشورها احساس خطر از ادامه این برنامه را اعلام می کنند و خواستار افزایش فشارهای بین المللی بر ایران برای محدودیت اقداماتش می شوند.
 
در جایی که در مورد ادامه حضور یا خروج نیروهای خارجی حاضر در منطقه بحث می شود در حالیکه ایران را دوست خود معرفی می کنند و از دیدگاه منفی ایران به ادامه حضور این نیروها اطلاع دارند، خواستار ادامه فعالیت نیروهای خارجی در منطقه می شوند و در حالیکه از تلاش برای رفع ابهامات و اختلافات و توسعه همکاری و دوستی در بین کشورهای منطقه سخن می گویند، در نشست های خود بازهم مدعی مالکیت امارات عربی متحده بر جزایر سه گانه شده و خلیج فارسی را که در متون و اسناد تاریخی با این نام معرفی شده است؛ عربی می خوانند.
 
حال باید ریشه این تفاوت گفتار و اعمال را در چه جست ؟ برخی کشورهای عربی در نحوه تعامل با ایران دچار تردید و دو دلی هستند.
 

نظر شما :