اعتباری بر تضمین بارزانی نیست
اهمیت و اهداف سفر بارزانی به تهران چیست و چرا در این مقطع زمانی اتفاق افتاده است؟
به هر حال میان ایران و اقلیم کردستان مرز وجود دارد و این مرز هماهنگی میان دو طرف را اولویت میبخشد. به ویژه که بحث نا امنی در این منطقه با حضور گروه تروریستی پژاک مطرح بوده است. ایران همواره نسبت به حضور پژاک در مرزهای مشترک ایران و اقلیم کردستان و ناامنی حاصل از این حضور اعتراض داشته است. از این منظر این سفر اهمیت دارد. علاوه بر این شرایطی که در حال حاضر اقلیم کردستان عراق با آن رو به رو است و ارتش ترکیه برای پاسخ دادن به عملیاتی که حزب پ ک که در درون ترکیه انجام داده و در اثر آن بیش از پنجاه نظامیترکیه را به قتل رسانده است، به این منطقه وارد شده است.
در چنین شرایطی که کردستان از طرف ترکیه مورد تهاجم نظامیقرار گرفته، مسئولین کرد این منطقه احساس کرده اند که این زمان، بهترین زمان برای جلب حمایت ایران و ایجاد نوعی تعادل در رابطه خود با محیط جغرافیایی است. البته در این زمینه باید گفت که این بدون اطمینان دادن در ارتباط با مسائل امنیتی امکان پذیر نیست. به همین دلیل هم آقای بارزانی بر امنیت در مرزها تاکید زیادی داشته است.
شما به بحث پژاک اشاره کردید. گفته شده تضمینهایی از طرف آقای بارزانی داده شده است که فعالیت این گروه در مرزها کنترل شود. به نظر شما این تضمین تا چه حد قابل اعتماد است؟
متاسفانه چندان اعتمادی به این تضمینها نیست. به این دلیل که قبلا هم چنین مسائل و تضمینهایی مطرح شده ولی دولت کردستان چندان به این تعهدات پایبند نبوده است. به هر حال مسئله ای که الان وجود دارد این است که در حال حاضر اقلیم کردستان شریک تجاری ایران است و مرز میان دو منطقه، هماهنگی را به عنوان یک ضرورت گریزناپذیر میکند. اما ضمانتی درباره اجرای آن وجود ندارد.
اقلیم کردستان در عراق از تداوم حضور امریکاییها در خاک عراق حمایت میکند. در حال حاضر هم که بحث خروج نیروهای امریکایی از عراق مطرح است، اقلیم کردستان پیشنهاد داده که نیروهای امریکایی در این منطقه مستقر شوند. این مسئله تا چه حد با نگاه جمهوری اسلامیهماهنگی دارد و آیا در این سفر به این موضوع هم پرداخته خواهد شد؟
در مورد حضور امریکا در عراق دیدگاه ایران با دیدگاه اقلیم کردستان متفاوت است. اما در بسیاری از مسائل دیگر اشتراک وجود دارد. لذا نمیتوان گفت که دیدگاه ایران و کردها منطبق بر هم است. اما میتوان گفت اشتراکات زیادی دارد و همکاری و هماهنگی صورت گرفته، عمدتا در چارچوب این اشتراکات در حال انجام است.
وقتی بحث استقلال کردستان در عراق مطرح شد، آقای بارزانی گفت که من مخالفم اما ملت کرد حق دارد که دولت داشته باشد و در صورت مطرح شدن این مسئله از آن حمایت خواهم کرد. این حرف را تا چه حد میتوان جدی گرفت و در صورت مطرح شدن و به نتیجه رسیدن چه تاثیراتی بر بحث کردهای ایران و ترکیه خواهد داشت؟
کردها اساسا یک جریان جدایی طلب هستند و اگر الان در چارچوب فدرالیسم عراق حضور داردن به این دلیل است که شرایط جداسازی وجود ندارد و این مسئله امکان پذیر نیست. این یک واقعیت است اما این که آیا کردها در شرایط سیاسی منطقه خواهند توانست این کار را انجام دهند یا خیر باید گفت که تقریبا این امر محال است به این دلیل که منطقه کردستان عراق در محاصره ایران، عراق عرب و ترکیه و سوریه است و از آن جا که در همه این کشورها اقلیت کرد وجود دارد، لذا هیچ یک از این کشورها با ایجاد دولت مستقل کردستان همراهی و موافقت نخواهند کرد. لذا دولت مستقل کردستان محکوم به یک جغرافیای ناهمگون است که با این پدیده مخالف است. این وضعیت جغرافیایی مهم ترین مسئله ای است که هیچ گاه اجازه نخواهد داد دولت مستقل کردی ایجاد شود. چون کردستان در محاصره این کشورها نمیتواند شکل بگیرد و ادامه حیات دهد.
نظر شما :