دو پیام هیلاری کلینتون به امریکا و ایران
پایگاه خبری تحلیلی ایلاف، در یادداشتی به قلم عصام عبدالله به این موضوع پرداخته است. نویسنده درابتدای یادداشت به اظهارات هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا اشاره میکند و مینویسد: هیلاری کلینتون در مصاحبهای که با شبکه خبری فاکس نیوز انجام داد، گفت: «لازم است همه بدانند که ایالات متحده امریکا نسبت به عراق خود را مسئول میداند و کسی نباید به مسئولیت ما گزندی وارد کند. ما هزینههای سنگینی را برای این که این فرصت را در اختیار عراقیها بگذاریم، پرداختیم. ایالات متحده به رغم این که تصمیم دارد همه نیروهای نظامی خود را تا پایان سال جاری میلادی از عراق خارج کند، همچنان روابط گرم خود را با عراقیها در مباحث امنیتی حفظ میکند.» وی در عین حال به ایران هشدار داد که از این فرصت سوء استفاده نکند.
عبدالله سپس مینویسد: کلینتون با گفتن این عبارات دو پیام یکی به داخل و دیگری به خارج از امریکا به ویژه به ایران داد. شاید بتوان گفت که پیام داخلیاش بیشتر متوجه جمهوریخواهان بود. مفهوم پیام او این است که دموکراتها به وعدهای که در طول انتخابات اخیر داده بودند عمل کردند و نیروهای خود را از عراق بیرون آوردند. در دور نهایی رقابتهای ریاست جمهوری امریکا هم کلینتون و هم اوباما هر دو وعده داده بودند که نیروهای امریکایی را از عراق خارج کنند. این مواضع دقیقا مخالف مواضع رقیبشان جان مککین بود. او معتقد بود باید نیروی نظامی بیشتری به عراق فرستاد تا ثبات این کشور تضمین شود. دیک چنی، معمار جنگ عراق در سال 2003 و معاون جورج بوش پسر نیز در این باره میگفت: «امریکا باید وظیفه نظامی خود را در عراق به پایان برساند تا نسلهای آینده لازم نباشد دوباره به این کشور لشکرکشی جدیدی انجام دهند.»
وی در ادامه به چهره چنی میپردازد و مینویسد: چنی نخستین کسی بود که استراتژی امنیت ملی امریکا را در سال 2002 تغییر داد و فاتحه استراتژی سپر نظامی دوران جنگ سرد را خواند و استراتژی جنگ پیشگیرانه را جایگزین آن کرد. او به امریکاییها این حق را داد که قبل از وقوع هر حادثهای راسا وارد عمل شوند با این تصور که ایالات متحده امریکا مسئولیت جهانی دارد. بر اساس همین دیدگاه نیز فرضیه استقرار دموکراسی با کمک نیروی نظامی را ارائه داد. منطبق با این دیدگاه نیز حمله نظامی به عراق را تعریف کرد تا بر اساس آن پل استراتژیکی برای انتقال دموکراسی به خاورمیانه شود. بر اساس این سناریو بنا بود که عراق به سدی برای پیشرفت بنیادگرایی اسلامی تبدیل شود، فلسطینیها و اعراب به مواضع صلح خود با اسرائیل پایبند باشند و ایالات متحده به قلب صادرکننده نفت جهان و تنظیمکننده اصلی قیمت این ماده حیاتی انرژی دنیا تبدیل شود و به طور همزمان دلار مرکزیتی جهانی بیابد.
عبدالله در بخش دیگری از یادداشت خود مینویسد: سخن کلینتون این حقیقت را بیان میکند که عقبنشینی امریکا شکست پروژه جورج بوش، رئیس جمهوری امریکا در عراق و کل منطقه را تکمیل میکند چرا که نقشه نومحافظهکاران این بود که عراق را به یک پایگاه بزرگ با هدف افزایش فشارها به سوریه و ایران تبدیل کنند ولی با این عقبنشینی میتوان گفت نوجمهوریخواهان شکست سختی خوردهاند. در عین حال پیروزی بزرگی برای ایران محسوب میشود. بدین ترتیب که جورج بوش، صدام حسین بزرگترین دشمن ایران را سرنگون کرد و جانشین او اوباما نیروهای امریکایی را از عراق خارج کرد تا بدین ترتیب ایران بتواند نفوذ خود را در عراق و منطقه خلیج فارس بیش از پیش گسترش دهد.
وی درباره حداقل بهرههایی که ایران از این عقبنشینی میبرد، مینویسد: حتی اگر ایران بر عراق مسلط هم نشود حداقل بهرهای که میبرد این است که دیگر نگرانی از همسایهاش در وضعیت فعلی نخواهد داشت چرا که هر حکومتی که بر سر کار بیاید مجبور است دولتی متشکل از نمایندگان شیعی که سالهای طولانی در زمان صدام حسین در تبعید در ایران گذراندند را در خود جای دهد. همان طور که جاناتان استیل در مقاله مهم خود در روزنامه گاردین به تازگی نوشته جنگ عراق در حالی پایان یافت که نومحافظهکاران شکست سختی را با خروج کامل نیروهای امریکایی از عراق متحمل شدهاند.
نظر شما :