روز شمار سقوط دیکتاتوری قذافی

۲۹ مهر ۱۳۹۰ | ۱۴:۵۸ کد : ۱۷۲۰۹ سرخط اخبار
تابناک- نبرد برای سرنگونی معمر قذافی نسبتا طولانی بود ، نبردی که از اوایل سال جاری میلادی آغاز و در اواخر آن به پایان رسید . روز شمار سقوط  حکومت 42 ساله قذافی ، این نبرد نسبتا طولانی را به تصویر می کشد:

15فوریه ۲۰۱۱: موج اعتراضات مردمی از تونس و مصر به لیبی سرایت می‌کند. درگیری‌ میان مخالفان و هوادارن قذافی در بنغازی زخمی‌های زیادی برجای می‌گذارد. این درگیری‌ها نبردهای خونین را به دنبال دارد.

۲۵ فوریه: نیروهای دولتی از بنغازی رانده می‌شوند. این شهر به پایگاه اصلی مخافان تبدیل می‌شود. آمریکا لیبی را تحریم می‌کند.

۲۷ فوریه: بخشی از مخالفان "شورای ملی موقت" را در بنغازی تشکیل می‌دهند. تا این تاریخ هزاران نفر کشته یا زخمی شده‌اند. نبردها ادامه می‌یابد.

۲ مارس: جنگنده‌های قذافی مواضع مخالفان را در شرق کشور بمباران می‌کنند. شورای ملی لیبی خواستار ایجاد حریم "ممنوعیت پرواز" می‌شود.

۱۷ مارس: شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاد حریم "ممنوعیت پرواز" را تصویب می‌کند. آلمان رای ممتنع می‌دهد. قذافی تهدید به راه‌انداختن حمام خون می‌کند.


۱۸ مارس: رژیم قذافی پیشنهاد آتش‌بس می‌دهد، اما انقلابیون می‌گویند که سرکوب از سوی رژیم ادامه دارد.

۱۹ مارس: حریم "ممنوعیت پرواز" با توسل به زور با رأی مثبت شورای امنیت سازمان ملل برقرار می‌شود. جنگنده‌های متحدین کشورهای غربی، به رهبری نظامی ناتو، بر فراز بنغازی به پرواز در می‌آیند.


۲۱ اوت: قذافی هواداران خود را به «جنگ تا آخرین قطره خون» فرا می‌خواند. بعد از درگیری‌های مسلحانه شدید در طرابلس، صدها نفر در میدان سبز سقوط دیکتاتور را جشن می‌گیرند. قذافی پنهان می‌شود.

۲۴ اوت: درگیری‌های مسلحانه در طرابلس و مناطق دیگر ادامه می‌یابد. دولت موقت اعلام می‌کند، ظرف ۸ ماه پس از سقوط قذافی انتخابات آزاد در لیبی برگزار خواهد شد.

۲۵ اوت: نخستین وزیران دولت موقت در میان استقبال مردم وارد طرابلس می‌شوند. یک واحد ویژه ارتش بریتانیا در جست‌وجوی قذافی و پسران او است.

۲۹ اوت: سوفیا همسر، هانیبال و محمد پسران و عایشه دختر قذافی به الجزایر می‌گریزند.

۸ سپتامبر: قذافی خبرهای مربوط به فرار خویش به نیجر را تکذیب می‌کند. اما خبر می‌رسد که کاروان خودروهای حامل نمایندگان بلندپایه رژیم از مرز  گذشته‌اند.

۱۲ سپتامبر: السعدی، یکی دیگر از پسران قذافی نیز به نیجر می‌گریزد.

۱۳ سپتامبر: مصطفی عبدالجلیل رئیس شورای ملی انتقالی در برابر هواداران این شورا در طرابلس می‌گوید که در لیبی باید یک حکومت اسلامی معتدل قانونمدار با الگوی ترکیه ایجاد شود.

۱۵ سپتامبر: نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهور فرانسه و دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا به عنوان نخستین سیاستمداران غربی وارد طرابلس می‌شوند. این دو، مهم‌ترین مدافع و محرک دخالت نظامی ناتو در لیبی بوده‌اند.

۱۶ سپتامبر: مجمع عمومی سازمان ملل متحد عضویت مخالفان قذافی را در این سازمان تضمین می‌کند. همزمان، انفلابیون حمله به آخرین پایگاه دیکتاتور پیشین را آغاز می‌کنند.

۲۲ سپتامبر: نیروهای شورای ملی انتقالی با تصرف تعداد زیادی از واحه‌ها، راه‌های فرار قذافی را از میان صحرا به کشورهای همسایه آفریقایی می‌بندند.

۲۸ سپتامبر: گقته می‌شود که قذافی در یک منطقه مرزی میان لیبی، الجزایر و تونس دیده شده است. او در پیامی که از تلویزیون الرای سوریه پخش می‌شود اعلام می‌کند که ترجیح می‌دهد در کشور خودش شهید شود.

۱۷ اکتبر: شبه‌نظامیان شورای موقت ملی شهر بنی ولید را تصرف‌می‌کنند. به این ترتیب تنها بخشی از شهر سرت، زادگاه قذافی، در کنترل وفاداران او باقی می‌ماند.

۲۰ اکتبر: پس از آخرین درگیری‌های مسلحانه، بخشی از وفاداران دیکتاتور لیبی از سرت می‌گریزند و گروهی از آن‌ها دستگیر می‌شوند. خبر می‌رسد که معمر قذافی کشته شده است.


اما سرهنگ قذافی که بود و چه کرد ؟

معمر قذافی در سپتامبر سال ۱۹۶۹ در پی یک کودتای نظامی و با سرنگونی حکومت ملک ادریس، شاه لیبی، به قدرت رسید. قذافی در آن زمان یک افسر ۲۷ ساله و تحت تاثیر افکار جمال عبدالناصر، رییس جمهور کشور همسایه مصر، قرار داشت. او در طی نزدیک به ۴۱ سال در قدرت یک نظام سیاسی جدیدی را در لیبی بنا نهاد.

 سرهنگ قذافی در سال ۱۹۴۶ در شهر سرت به دنیا آمد. خانواده او از یک عشیره بادیه نشین بودند و او اغلب به ریشه های ساده و قبیله ای خود استناد می کرد و حتی از میهمانان رسمی حکومت لیبی در چادر خود استقبال می کرد و در سفرهای خارجی نیز چادرش را در کشور میزبان بر می افراشت.

او مشروعیت خود را ابتدا بر اساس اجرای سیاستی ضد استعماری بنا نهاد و فلسفه سیاسی خود را بر اساس حکومت توده ای در کتابی کوچک موسوم به کتاب سبز تشریح و منتشر کرد. در لیبی قذافی، حاکمیت ظاهرا توسط خود مردم و از طریق شوراهای انقلابی محلی اعمال می شد ولی در عمل تمام تصمیمات اساسی توسط او گرفته می شد و ثروت کشور نیز در دست او بود.

قذافی در واقع، با پرورش دادن یک کیش شخصیت کنترل خود را بر یک "حکومت پلیسی" افزایش می داد و در دهه ۱۹۸۰ میلادی حتی صنعت و تجارت بخش خصوصی را هدف قرار داده و سیاست کتاب سوزی را نسبت به کتابهای "منحرف" در پیش گرفت.

 
مخالفان قذافی از فساد و نابود شدن ثروت ملی به دست حکومت او شکایت داشتند. جمعیت لیبی تنها شش میلیون نفر است و درآمد نفتی آن در سال گذشته میلادی ۳۲ میلیارد دلار بود. با این حال نرخ بیکاری ۳۰ در صد یا بیشتر است و به دلیل توسعه نیافتگی بخش خصوصی، تولید مشاغل در خارج از بخش دولتی به سختی میسر است.

با این حال باید اذعان داشت که تحصیلات در لیبی آزاد و مجانی بوده است، خدمات بهداشتی گسترده ای وجود داشته و مسکن و حمل و نقل به دلیل وجود سوبسیدهای دولتی ارزان بود.
قذافی در سال ۲۰۰۳ – هشت سال پیش - گفت برنامه های تولید سلاح های کشتار جمعی را تعطیل می کند و در پی آن روابط او با کشورهای غربی بهبود یافت و پای شرکت‌های نفتی غربی باری دیگر به لیبی باز شد.

 در سال های اخیر باز توجه غرب به منابع غنی انرژی لیبی و امکان انعقاد قراردادهای سودآور برای توسعه آن کشور جلب شد.
 
اما قیامی که به سرنگونی قذافی انجامید از  شهر بنغازی در شرق لیبی شروع شد. مردم بنغازی می گویند قذافی به دلیل عدم اعتماد به اهالی شهر، به توسعه خدمات شهری و اجتماعی در بنغازی توجهی نداشت.

( ۴ )

نظر شما :