در راستای پایان دادن به داستان سرایی امریکاییها
ایران قطر را واسطه کند
به نظر شما ادعای امریکا مبنی بر دست داشتن یک ایرانی در طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن از نظر افکار عمومی جهان تا چه حد قابل پذیرش است؟
من به عنوان یک ایرانی بر این اعتقادم این یک اتهام بی پایه و اساس است. افکار عمومی دنیا هم اگر عقلانی فکر کنند این اتهام را نمیپذیرند. اما مسئله این است که مهم نیست ما چگونه آن را میپذیریم یا رد میکنیم. امریکاییها به دنبال نتیجه این کار هستند و افکار عمومی دنیا چندان ارزشی برای آنها ندارد. در حال حاضر هم به دنبال تحقق نتیجه این اتهامات هستند. تجربه تاریخی نشان داده که امریکاییها در پیگیری اهداف خود به افکار عمومی جهان توجهی ندارد. همان طور که در رابطه با حمله به عراق یا افغانستان هم افکار عمومی را نسنجیدند.
بنابراین به نظر میرسد امریکاییها این موج را برای هدف و نتیجه خاصی راه انداخته اند. اوباما ادعا میکند که امریکا اسناد و مدارک معتبری دارد که این مسئله را ثابت میکند. او برای اولین بار گفت امریکا برای برخورد با ایران همه گزینهها را پیش رو دارد. امریکا هدف و نتیجه ای را از طرح این ترور بی پایه دنبال میکند و آن هم این است که مسئله ایران را احیا کنند. مدتی است که به دلیل شرایط بین المللی مسئله هسته ای ایران دچار غفلت شده بود. امریکاییها به دنبال آن هستند که مسئله ایران را دوباره در دستور کار بین المللی قرار دهند. این کار هم با فضاسازی رسانه ای قابل انجام است. همان طور که دیدیم طی روزهای گذشته این خبر در صدر اخبار خبرگزاریهای مختلف قرار گرفته است.
در نهایت اگر ایران در باره این موضوع در شورای امنیت محکوم شود، ممکن است امریکا علیه ایران به دیوان لاهه شکایت کند و اگر دیوان لاهه هم این مسئله را تایید کند، مسئله جنبه اجرایی پیدا میکند.
در گزارشی که امریکا و عربستان به شورای امنیت ارائه کرده اند بحث تهدید صلح و امنیت بین المللی مطرح شده است. به نظر شما امریکا تا چه حد توانایی دارد که اعضای دیگر شورای امنیت را با خود همراه کند؟
اگر قطعنامه ای علیه ایران صادر شود، با قطعنامههای پیشین کاملا متفاوت خواهد بود. چرا که طرحی که امریکاییها مطرح کرده اند ممکن است منشا یک سلسله حوادث جدید باشد. شرایط با آن چه در گذشته اتفاق افتاده کاملا متفاوت است و امریکا میتواند ادعا کند ایران به امریکا اعلام جنگ کرده است. چون وظیفه تامین امنیت سفیر هر کشوری در کشور میزبان، به عهده کشور میزبان است.
مقصودم این است که آیا ممکن است چین و روسیه همان گونه که قطعنامه علیه سوریه را وتو کردند، این بحث را هم وتو کنند؟
اتفاق پیش آمده برای ایران با حوادث سوریه کاملا متفاوت است. علاوه بر این که فضای روابط ایران و روسیه هم چندان گرم نیست. اخیرا ایران بر سر موشکهای اس سیصد با روسیه اختلاف پیدا کرده و شکایت کرده است. چین هم تحت تاثیر روسیه است. یعنی روسیه هر موضعی بگیرد چین از آن تبعیت خواهد کرد.
بنابراین مقامات غربی به دنبال این هستند که فضای شورای امنیت را برای محکومیت ایران آماده کنند. اگر این اتفاق بیفتد به نظر میرسد ما وارد یک مرحله جدید هم در سیاست خارجی خود و هم در نظام بین الملل خواهیم شد.
به نظر شما در این شرایط برخورد ایران تا چه حد میتواند از ابعاد این بحران کم کند؟
به نظر میرسد راههایی برای کاهش ابعاد بحران وجود دارد اما قطعا این راهها، راههای امتحان شده پیشین یعنی تقلیل ماجرا به مسائل تکراری و رد مسئله نیست. چنین راههایی در حال حاضر کمترین نتیجه ای در بر نخواهد داشت. به نظر میرسد ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای منطقه ای دست به یک دیپلماسی پنهان بزند تا از التهاب این کار کاسته شود.
در حال حاضر تنها کشور عرب منطقه که با ایران رابطه نزدیک دارد قطر است. میتوانیم از این طریق رابطه ای با عربستان سعودی بر قرار کنیم و مقامات سعودی را قانع کنیم که چنین اتفاقی نیفتاده و اساسا چنین مسئله ای چه نتیجه ای میتواند برای ایران داشته باشد؟
امریکاییها اعلام کرده اند که خانم رایس با آقای خزاعی دیدار داشت اما مقامات ایرانی این مسئله را رد کرده اند. در حالی که اگر چنین ملاقاتی صورت گرفته باشد میتواند در کاهش التهاب این موج موثر باشد. به این دلیل که این موج با امواج قبلی بسیار متفاوت است.
آقای دکتر به غیر از قطر، ایران چه ظرفیت دیگری دارد؟ آیا میتوان روی ترکیه حساب کرد؟
ظرفیت دیگری وجود ندارد. مقامات ترک هم در اظهارات چند روز گذشته خود سعی کرده اند با یک موضع گیری دو پهلو از این مسئله ابراز انزجار کنند. این موضع گیری نشان میدهد که امریکاییها ترکیه را هم آماده کرده اند. علت این که امریکا عربستان را انتخاب کرده است این است که عربستان در منطقه هنوز نفوذ دارد و با این که ترکیه روابط تجاری گسترده ای با ایران دارد اما از نظر سیاست منطقه ای هم تحت نفوذ امریکا است و هم تحت نفوذ عربستان سعودی.
بنابراین ترکیه چندان موثر نیست. یعنی اگر چه قدرت تاثیر گذاری خوبی دارد اما در این شرایط به نظر نمیرسد با ایران همراهی کند. بهترین گزینه برای میانجی گری قطر است.
در فضای روابط بین الملل هر فشاری که بر کشوری وارد میشود، هدفی دارد. در فضای رابطه ایران و امریکا که سی سال بدون مذاکره مستقیم بوده، چقدر محتمل میدانید که این فشار با هدف مذاکره مستقیم باشد؟
الان مشکل داخلی امریکا به این موضوع کمک کرده است. در ماههای آخر ریاست جمهوری آقای اوباما قرار داریم. تصور میکنم لابیهای صهیونیستی اوباما را تحت فشار قرار داده اند که اگر قرار است به او برای پیروزی در انتخابات آینده کمک کنند، باید تکلیف ایران روشن شود.
از طرف دیگر امریکاییها مجبورند تا سال آینده نیروهای خود را از منطقه بیرون ببرند. بنابراین اگر قرار است مسئله ایران از طریق نظامیحل شود، بهتر است همین الان این اتفاق بیفتد که هزینه لشگرکشی دوباره را متحمل نشوند.
اگر چنین قطعاتی را کنار هم قرار دهیم، پازل شکل میگیرد. هدف این بوده که یا ایران را مجبور کنند به قبول محتویات چهار قطعنامه صادره و یا این که تکلیف را از راه دیگری روشن شود.
نظر شما :