سوریه برای روسها قیمت دارد
این نظرسنجی از سوی موسسه پولستر انجام شده و طی آن 74 درصد از گرجی ها از تلاشهای دولت کشورشان برای پیوستن به اتحادیه اروپا حمایت کرده اند. نتایج این نظرسنجی همچنین نشان میدهد 76 درصد از مردم گرجستان مایل اند کشورشان به عضویت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) درآید.
شاید این نظرسنجی بیش از آنکه حامیان این پیوند تاریخی را در گرجستان خوشحال کرده باشد، اسباب ناراحتی و دلخوری روسیه را فراهم کند. خیز بلند گرجستان برای یورویی شدن سه سال پیش به دست اندازی روس ها در خاکشان انجامید و تا مدتی فکر و خیال های بلندپروازانه را از گرجی ها دور کرد. دولت غربگرای گرجستان طی سال های گذشته با اتخاذ سیاست های اقتصادی نزدیک به اروپا تلاش کرده است خود را از چنبره روس و روس گرایی خارج کند و به اروپای یکدست بپیوندد.
چنین رویکردی هیچ گاه برای روسیه قابل تحمل نبوده است. نه در مورد گرجستان و نه اوکراین و سایر کشورهایی که اقمار شوروی سابق محسوب می شدند و همچنان نیز روسیه می کوشد سیطره و نفوذ سیاسی خویش را بر آنها حفظ کند و به هر نحو ممکن وابستگی فرهنگی، زبانی و اقتصادی آنها را نسبت به روسیه حفظ کند و نگذارد بند نافشان به غرب متصل شود.
گفته می شود یکی از دلایل نزدیکی روسیه و امریکا از دوره روی کار آمدن باراک اوباما ناشی از آن بوده است که دو کشور توافقات نانوشته و نامحسوسی را بر سر حمایت از گرجستان و اوکراین و افغانستان و ایران داشته اند و طی تعاملاتی پذیرفته اند که در این زمینه ها بده بستان داشته باشند تا خواسته های منطقه ای روسیه و تمایلات فرامنطقه ای امریکا و غرب حفظ شود.
هرچند گرجستان در زمان ورود نیروهای نظامی روسیه به خاک کشورش، انتظارهای بیشتری از ناتو و امریکا داشت و هر روز منتظر واکنش یا دخالت آنها نشسته بود و سرانجام نیز انتظارهایش برآورده نشد، ولی همچنان گرایش بالایی نزد مردم و دولت این کشور وجود دارد که با پیوستن به اتحادیه اروپا و سازمان ناتو تکلیف خود را یکسره کنند و از این یک بام و دو هوا و نه این و نه آن بودن خلاصی پیدا کنند.
گرجستان علاوه بر توجیهات اقتصادی، دلایل هویتی و فرهنگی خاصی برای نزدیک شدن به اروپا دارد و می خواهد از این جهت نیز روس گرایی را کنار بگذارد و با پیوستن به ناتو مانع تحرک ناسیونالیست های روس گرا در مناطق آبخازیا و اوستیا شود. بدون شک انتشار نظرسنجی فوق خبر ناخوشی برای روسیه خواهد بود و فضای روانی در گرجستان و اتحادیه اروپا را هم برای عضویت این کشور در یورو تحت تاثیر قرار می دهد.
طی روزها و ماه های گذشته روسیه بسیار کوشیده است تا حوزه نفوذ و قدرت خود را در منطقه حفظ کند و اجازه ندهد انقلاب ها و تغییراتی که به بهار عربی موسوم شده و بیشتر رنگ و بوی دموکراسی خواهانه دارند، به خزان روس ها تبدیل شود و یک یک کشورها و ملت ها را به سمت غرب و غرب گرایی سوق دهد. روی همین اصل مصرانه در مورد لیبی ایستاد و دخالت در امور این کشور را مورد سرزنش قرار داد. اما رژیم قذافی سقوط کرد و شورای انتقالی لیبی نیز در پاسخ به مواضع خنثی و بی تفاوت روسیه اعلام کرد که نظام آینده لیبی در مورد روابط خود با امثال چین و روسیه تجدیدنظر خواهد کرد.
روسیه که حالا منافع اقتصادی و سیاسی اش را در لیبی در خطر می بیند، تلاش می کند سوریه را به هر ترتیب ممکن حفظ کند و از غلتیدن تحولات این کشور به سمت انقلاب و براندازی جلوگیری کند و یا دست کم به یک انتقال قدرت نرم و درون سیستمی رضایت دهد. روسیه و چین قطعنامه ضد سوری شورای امنیت سازمان ملل متحد را وتو کردند اما واکنش های جهانی به این وتو به اندازه ای بود که مدودف را واداشت تا در گفتگویی تلویزیونی اعلام کند که "اگر بشار اسد دست به اصلاحات نزند، باید از سمتش کناره گیری کند." بشار اسد نیز تغییر چندانی در رفتار و رویه اش ایجاد نکرده و اتفاقات روزهای پس از وتو نشان می دهد که انتقادها بر روسیه بالا خواهد گرفت. شورای ملی سوریه متشکل از اپوزیسیون خارج نشین نیز از روسیه و چین خواسته اند تا در مواضع خود در مورد سوریه تجدیدنظر کنند.
به نظر می رسد به بهانه های مطمئن تر و قاطع تری برای پیوستن روسیه به ائتلاف ضد سوری نیاز است و تاکید روسای روسیه بر انجام اصلاحات از سوی دمشق گویای همین موضوع است. اما تجربه تاریخی نشان داده که اگر گره ای در یکی از کشورهای خارج اطراف روسیه شکل بگیرد و این کشور به هماهنگی، مذاکره و معامله هایی با غرب محتاج شود، می تواند از منافع کمی دوردست تر خود کوتاه بیاید و در یک تبادل دوجانبه حداقلی به توافق دست یابد. ضمن اینکه روسیه بستر لازم را برای چرخش و تغییر رای در مورد سوریه از خود به جا گذاشته و گفته است "اگر بشار اسد اصلاحات را اعمال نکند، باید کنار برود"
شاید بتوان گفت روسیه بیش از تغییرات بنیادین و انقلابی در سوریه خواهان تغییر نرم و یک انتقال قدرت درون سیستم فعلی است و چندان خوش ندارد که اپوزیسیونی خارج نشین و متمایل به ترکیه و غرب، قدرت را در دمشق به دست بگیرد. به هر روی، این انتظار که مسئله پیوستن گرجستان به اتحادیه اروپا و ناتو می تواند زمینه ای برای تبادل و تعامل میان روسیه و امریکا در آینده نزدیک باشد، چندان خیال پردازانه و دور از واقعیت نخواهد بود. سیاست خارجی روسیه اگرچه به تمام معنا روسی و مبتنی بر حفظ منافع منطقه ای تبیین می شود، اما از انعطاف و قابلیت هایی برخوردار است که طی سال های گذشته در مسائل مختلف خود را نشان داده است.
نظر شما :