پکن جداییطلبان تبتی را به سازماندهی جوخههای انتحاری متهم کرد
دالایی لاما در هیات بنلادن
در حالی که تظاهرات سالگرد قیام 1959 تبت این ناحیه خودمختار از چین را از اوایل ماه مارس به آشوب کشانده و دامنه اعتراضات به دولت چین در قبال استقلال تبت و حقوق بشر را در آستانه برگزاری بازیهای المپیک پکن گستردهتر از پیش کرده است، دولت چین به تازگی از تشکیل گروهگهای تروریستی و عاملان انتحاری در حلقههای مقاومت تبت خبر داده است.
در حالی که تظاهرات سالگرد قیام 1959 تبت این ناحیه خودمختار از چین را از اوایل ماه مارس به آشوب کشانده و دامنه اعتراضات به دولت چین در قبال استقلال تبت و حقوق بشر را در آستانه برگزاری بازیهای المپیک پکن گستردهتر از پیش کرده است، دولت چین به تازگی از تشکیل گروهگهای تروریستی و عاملان انتحاری در حلقههای مقاومت تبت خبر داده است.
وو هپینگ، سخنگوی وزارت امنیت عمومی چین سهشنبه 1 آوریل (13 فروردین 1387) با اعلام این خبر در توصیف افرادی که به خدمت گردانهای انتحاری تبت درآمدهاند گفت اینها افرادی هستند که «از خونریزی و کشته شدن» باکی ندارند. در این اظهار نظر که اولین مورد از این دست اتهامات علیه نیروهای مقاومت تبتی به شمار میرود، وو از ارائه اسناد و مدارک مربوط خودداری کرده است اما وعده داده است اسنادی که صحت این ادعا را اثبات میکنند به زودی منتشر میشوند. این در حالی است که سامدونگ رینپوچ، نخست وزیر دولت در تبعید تبت این اتهام را تکذیب کرده است.
وو همچنین در این اظهار نظرها مدعی شده است که آن چه اخیراً در نواحی تبتی تشین چین رخ داده است در واقع برنامه از پیش طرحریزی شده یکی از گروههای مقاومت تبتی مقیم خارج به نام «نهضت قیام مردم تبت» بوده است که هدف از آن جلب توجه افکار عمومی جهان و وارد کردن فشار مضاعف بر دولت چین از این طریق در آستانه بازیهای المپیک پکن بوده است. به گفته وی در بازرسیهای اخیر نیروهای امنیتی چین از صومعهها و خوابگاههای روحانیون بودایی مقادیری اسلحه، مهمات و مواد منفجره کشف شده است که این مساله نشانگر برنامهریزی قبلی آشوبگران تبتی برای هدایت شرایط عمومی تبت به وضعیت کنونی بوده است.
تحلیلگران بر این عقیدهاند که اظهارات وو در مقام سخنگوی وزارت امنیت عمومی جمهوری خلق چین نشان از جدیتر شدن و شاید وخامت اوضاع تبت در آیندهای نه چندان دور باشد. برخی تحلیلگران با دیدگاههای نزدیکتر به غرب این اتهامات را آغاز دور جدید از ترورهای شخصیتی و تبلیغات منفی دستگاه تبلیغات چین علیه جنبشهای استقلالطلبانه تبت و به ویژه شخص دالای لاما، رهبر معنوی روحانیون تبت قلمداد میکنند. در واقع به عقیده این افراد دولت چین میکوشد با انتصاب چنین اتهاماتی به گروههای مقاومت تبت و دالایی لاما از این جنبش تصویری مشابه القاعده و اسامه بنلادن ارائه دهد و به این وسیله با زمینهای که ایالت متحده در جنگ علیه ترور مهیا کرده، استفاده از هر ابزاری را برای مقابله با حرکت «تروریستی» گروههای تجزیه طلب تبتی مجاز بشمارد.
وو در ادامه سخنان خود طی اظهاراتی که با فرضیه فوق همخوانی دارد گفت: «تا جایی که ما اطلاع پیدا کردهایم برنامه بعدی گروههای تجزیه طلب تبتی سازماندهی جوخههای ویژه عملیات انتحاری و انجام حملات خونین و مهلک است.» او که در کنفرانسی مطبوعاتی در پکن در این باره سخن میگفت در ادامه با اشاره به ریشههای این برنامه که به ادعای او خارج از مرزهای چین برنامهریزی شده و از همان سو هدایت میشود گفت: «آن چه امروز رخ میدهد در سال 2007 توسط نیروهای مقاومت تبتی که در آمریکا مستقر هستند طرح و برنامهریزی شده است.» او با اشاره تلویحی به حساسیت بازیهای المپیک برای دولت پکن افزود: «آنها [تجزیهطلبان تبتی] معتقدند که این آخرین فرصت برای تحقق بخشیدن به استقلال تبت است.»
اما سخنگوی وزارت امنیت چین در همین حال مدعی شد که گروههای تجزیهطلب برای اجرای نقشههای خود با دالاییلاما، عالیترین مقام مذهبی بوداییان تبت و رهبر معنوی این منطقه که از قیام 1959 تا کنون در تبعید به سر میبرد نیز مشورت کردهاند. این در حالی است که دالاییلاما از آغاز این شورشها در 10 مارس سال جاری میلادی تا کنون نه تنها به طور مداوم هر گونه دخالت خود را در ناآرامیها انکار کرده است بلکه تهدید کرده در صورت تداوم آشوبها در منطقه تبت و سایر نواحی تبتی نشین چین در همسایگی منطقه خود مختار تبت (نظری استان سیچوان) وی از مقام تشریفاتی خود به عنوان سخنگوی دولت در تبعید تبت کنارهگیری خواهد کرد. پکن این سخنان و تهدیدهای دالایی لاما را «دروغهای بیشرمانه»ای توصیف کرده است که هدف از آنها پنهان کردن اهداف و نیات واقعی رهبر مذهبی تبت است.
به گفته مقامات چینی دالایی لاما برای تحقق بخشیدن به نقشههای تجزیهطلبانه خود شبکهای جاسوسی از راهبان بودایی در منطقه تبت تشکیل داده که با استفاده از مکالمات رمزی اطلاعات کسب شده را به خارج از منطقه مخابره میکردند. به گفته سخنگوی وزارت امنیت چین این افراد در مکالمات رمزی خود از دالایی لاما تنها با عنوان «عمو» نام میبردهاند. مقامات چینی مدعی هستند که یکی از عناصر کلیدی این شبکه جاسوسی توسط نیروهای پلیس دستگیر شده و به بسیاری از مسائل اعتراف کرده است که تردید درباره دخالت دالایی لاما در شورشهای اخیر را از بین میبرد. دولت چین همچنین مدعی است پلیس این کشور در بازرسیهای اخیر از معابد و صومعههای بودایی 176 قبضه سلاح گرم، 13 هزار گلوله و فشنگ، و 3500 کیلوگرم مواد منفجره کشف کرده است.
بر اساس آماری که دولت چین درباره درگیریهای تبت تا کنون منتشر کرده است در این درگیریها 18 غیر نظامی و دو مامور پلیس کشته شدهاند. آمار کشتههای غیر نظامی این حادثه که پکن ذکر میکند بیشتر به قربانیانی مربوط میشود که به دست استقلالطلبان تبتی کشته شدهاند. این افراد بیشتر از چینیهای «هان» هستند که بزرگترین اقلیت قومی منطقه تبت استانهای تبتی نشین اطراف آن را تشکیل میدهند. اکثریت جمعیت این ناحیه با تبتیهاست. این در حالی است که گروههای تبتی مقیم در تبعید با ارائه آماری که پشتوانه محکم و مستدلی ندارند شمار واقعی کشتههای درگیریهای اخیر تبت را دستکم 140 نفر ذکر میکنند و مدعی هستند که دلیل اختلاف فاحش آمار آنها لحاظ کردن شمار تبتیهایی است که از 10 مارس به این سو به دست نیروهای امنیتی چین کشته شدهاند.
آشوبهای اخیر تبت مستمسکی برای ایالات متحده و سایر رقبای تجاری چین شده است تا با وارد کردن سیاست به حوزه ورزش نهایت سو استفاده را از شرایط چین برده و از این فشارها برای بهره برداری اقتصادی سود ببرند. تاکنون سازمان عفو بینالملل مستقر در لندن که تا کنون بارها به حرکتهای مغرضانه به سود غرب متهم شده است در نامه از کشورهای جهان و به خصوص جرج بوش رییسجمهور ایالات متحده خواسته است تا بازیهای المپیک پکن را که هزینههای گزافی برای پکن داشته تحریم کنند. برخی از سازمانهای غربی به دستاویز قرار دادن مساله حقوق بشر در گزافه گویی تا جایی پیش رفتهاند که بازیهای المپیک پکن را که مرداد ماه سال جاری در این کشور برگزار میشود با بازیهای المپیک برلین 1936 مقایسه کردهاند که تحت حکومت حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر بود.
مساله آشوبهای تبت به ویژه با نظر به نقش تاریخی سازمان سیا در شورشهای سالهای 1956 تا 1959 شکل پیچیدهتری به خود میگیرد و نیازمند تامل بیشتر است. اطلاعاتی که امروز دیگر حتی سازمان اطلاعات آمریکا منکر آن نیست نشان میدهند که سرویس اطلاعاتی ایالات متحده در تحریک شورش 1956 شهر «آمدو» که به سرعت به سایر نواحی تبت سرایت کرد نقش موثری داشته و حمایت سیا از جنبشهای تجزیهطلبانه در این ناحیه تا سال 1972 ادامه داشته است. اطلاعات موجود نشان میدهند که پس از سال 1972 که آغاز دوران تنشزدایی در روابط غرب و چین به شمار میرود (پس از سفر مخفی هنری کسینجر در سال 1971 و سفر ریچارد نیکسون رییسجمهور وقت آمریکا در سال 1972 و ورود چین به سازمان ملل متحد در سال 1971) جنبشهای جدایی طلبانه تبت با توقف ناگهانی حمایتهای آمریکا تضعیف شده به گونهای که تا امروز چندان قدرتمند و موثر نبودهاند.
در این شرایط میتوان حدس زد افزایش قدرت این گروههای در ماههای اخیر بیتاثیر از منابع خارجی و تغییر برخی سیاستهای جهانی نبوده باشد چرا که استقلال تبت شاید برای مردم این ناحیه منافع اقتصادی چندانی نداشته باشد اما بیتردید موجب تضعیف بزرگترین رقیب اقتصادی ایالات متحده خواهد شد که اگر روند رشد اقتصادیاش مهار نشود (چین) در کمتر از 10 سال آینده آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت و به قدرت اول جهان تبدیل خواهد شد. تبت به لحاظ اقتصادی منطقهای بیشتر متکی به اقتصاد روستایی با اراضی کشاورزی اندک در ارتفاعات خشک و سرد محسوب میشود که به طور سنتی دامداری حرفه اصلی مردمان آن است.
این منطقه خودمختار تنها ناحیه چین محسوب میشود که به طور کامل از مالیات معاف است و در عوض دولت مرکزی نیز سالانه حدود 90 درصد مخارج دولت منطقه را تقبل میکند. صنعت توریسم که اخیراً در این ناحیه رشد چشمگیری داشته، بیشتر رشد خود را مرهون زیر ساختهایی است که پکن در این ناحیه ایجاد کرده و هیچ یک محصول فنآوری بومی یا با هزینه منطقه خودگردان نبوده است. معدن غنی روی، مس، قلع به ارزش تخمینی 128 میلیارد دلار که در سال 2007 زیر فلات تبت کشف شده است هنوز با مرحله استخراج و سودآوری فاصله زیادی دارد که آن نیز در توان دولت مستقل تبت به تنهایی نیست. تمام این مسائل نشان میدهند که گزینه استقلال از چین سوای مساله آزادیهای فردی و مذهبی (خارج از نظام سوسیالیست چین) منفعت اقتصادی چندانی برای مردم تبت به همراه نخواهد داشت و شاید گزینه معقولی به شمار نرود.
قیام 1956 تا 1959 تبت در اعتراض به تقسیم اراضی موقوفه صومعهها و معابد توسط دولت کمونیست چین بین مردم فقیر روستایی این ناحیه که رعایای معابد و طبقه حاکم روحانیون به شمار میرفتند، صورت گرفت. دولت وقت چین برای سرکوب این قیام دست به کشتار دهها هزار تن از مردم این ناحیه زده و از میزان خودمختاری تبت کاست. در پی این شورش دالایی لاما و شماری دیگر از تبتی به هند گریختند. دالایی لاما هنوز در هند زندگی میکند.
نظر شما :