نشست «فلسطین در تکاپوی کشور شدن»
مواضع درباره طرح شناسایی فلسطین در سازمان ملل
آخرین تحولات
محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین قرار است در شصت و شمشمین مجمع عمومی سازمان ملل که از بیست سپتامبر سال جاری کار خود را آغاز میکند طرح شناسایی دولت مستقل فلسطینی را تحت این عنوان با مرزهای 1967 و با پایختی بیت المقدس شرقی به عنوان صد و نود و چهارمین عضو سازمان ملل متحد ارائه کند.
برای شناسایی نیاز به دو سوم آرا در مجمع عمومیاست. یعنی از 193 عضو سازمان ملل 129 کشور باید رای موافق خود را نسبت به این موضوع اعلام کنند که فلسطینیها تا الان اعلام کرده اند که موفق شده اند که این اکثریت مطلق را به دست بیاورند. البته برخی منابع می گویند که دولتهای اروپایی و آفریقایی با وجود موافقت لفظی به دلیل فشارهای موجود در روز جلسه حضور نخواهند یافت که همین مساله می تواند برای فلسطینیها دردسر ساز شود. تاکنون دولت خودگردان بسیار امیدوار است و تمهیداتی را هم در داخل فلسطین برای بعد از اعلام اندیشیده است. این موضوع به جشنهایی مربوط میشود که در این مورد قرار است برپا شود که این موضوع اسرائیلیها را نیز نگران کرده است که مراسمیکه به طور معمول در چنین شرایطی برگزار میشود به کجا خواهد انجامید و تا چه اندازه این مراسمها برای اسرائیل تهدید آمیز خواهد بود.
محمود عباس اعلام کرده که علی رغم فشارهای موجود بحث عضویت را پیگیری خواهد کرد و در خواست عضویت فلسطین را به سازمان ملل ارائه خواهد داد. در این میان برخی معتقدند که هنوز فرصت برای این هست که فشارها به سمتی رود که محمود عباس عقب نشینی کند. یکی از این فشارها به بحث تهدیدهای آمریکا در رابطه با کمکهای مالی آمریکا به فلسطین است که چیزی حدود 470 میلیون دلار در سال است که این موضوع می تواند برگ فشار مهمی در اختیار جناح مقابل محمود عباس قرار دهد تا با این تهدید اجازه ندهند که به طور جدی وارد بحث شناسایی شود.
در داخل تشکیلات خودگردان نیز دو دسته موضع گیری دیده میشود. یک دسته که خود محمود عباس و طرفداران هستند که تا الان به شدت به دنبال شناسایی کامل هستند. جناح دیگر که معتدل تر هستند از کسانی چون صاحب عریقات که مسئول گفتگوهای فلسطینی- اسرائیلی است و ریاض المالکی وزیر خارجه تشکیلات خودگردان تشکیل شده که آنها به نحوی طرح فرانسه را پیگیری میکنند. فرانسویها معتقدند که شاید راه حل وسط بتواند این مناقشه شناسایی را حل کند عضویت ناظر است. یعنی «دولت فلسطینی» و نه سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان عضو ناظر مورد شناسایی قرار گیرد. اعتقاد آنها این است که شرایط برای این که شناسایی به طور کامل صورت گیرد هنوز فراهم نشده است. هرچند آنها در پایان اضافه میکنند که هرچه که محمود عباس و مجموعه مرکزی فتح پیگیر آن باشد آنها نیز به دنبال آن خواهند بود.
سابقه بحث
مشکل اصلی در این قضیه،به بنیانهای فکر شناسایی دولت بر میگردد. در مرحله اول بحث مربوط به مرزهای 1967 است. از سال 1967 که رژیم اشغالگر اسرائیل کرانه باختری را اشغال کرد و تاکنون این مشکلات پابرجا بوده است. همین امروز در خوشبینانه ترین نگاه به این قضیه چیزی نزدیک به نیمیاز کرانه باختری یا به طور دقیق تر 46 درصد از کرانه باختری را اسرائیلیها در اختیار دارند و قصد تخلیه کردن آن را هم ندارند. این موضوع،مشکل اصلی در رابطه با تعیین مرزهای دولت آینده فلسطینی است.
در این میان دیوار حایلی هم وجود دارد که طرح شارون بود و تاکنون 70 درصد آن را به جلو برده است. این دیواراز مناطقی در کرانه باختری عبور کرده و شهرکهای یهودی نشین را در مناطق امنی قرار دهد و عملا آن مناطق را به سرزمینهای 1948 ملزم کند. 14 درصد از سرزمینهایی که این دیوار از کرانه باختری جدا میکند جزء مرزهای 1967 است و میبایست در اختیار دولت خودگردان باشد. ولی با این وضعیت عملا به سرزمینهای 1948 ملحق شده است. به ویژه این موضوع در اطراف بیت المقدس شرقی دیده میشود. یعنی وضعیت به گونه ای است که عملا بیت المقدس شرقی در اختیار اسرائیل قرار گرفته است. 28.5 درصد از این منطقه کرانه باختری منطقه بسیار حاصل خیزی به نام غور اردن است. اسرائیل از زمانی که اینجا را اشغال کرده است به شهرک سازی و ایجاد پایگاههای نظامیدر این منطقه اقدام کرده است و چون این منطقه هم مرز اردن است و بحث امنیتی دارد و حفاظت امنیتی این منطقه به عهده اسرائیل است و در کنار آنمرغوبیت این سرزمین شرایطی را ایجاد کرده که از دوره رابین به این سو اسرائیلیها اعلام کرده اند که به هیچ وجه حاضر نیستند که این منطقه را تخلیه کنند.
علاوه بر این شهرکهای دیگری که در مناطق متفرقه ای نظیر الخلیل و غیره ساخته اند که مساحت این شهرکها چیزی حدود 3.5 درصد میشود. بنابراین تاکنون اسرائیل اعلام کرده است از این سه منطقه که چیزی حدود 46 درصد کرانه باختری را شامل میشودعقب نشینی نخواهند کرد. یعنی در خوشبینانه ترین حالت که این طرح در سازمان ملل تصویب شود و دولت رسمیت پیدا کند این شرایط به همین وضعیت خواهد ماند. به عبارت دیگر به هیچ وجه معنای شناسایی این نخواهد بود که این مشکلات سرزمینی خواهد شد.
امریکاییها اصرار دارند که بحث شناسایی از طریق مذاکره صورت گیرد. یعنی ابتدا بحث مرزها را حل کنند وبحث پایتختی قدس حل شود. سپس وارد قضایای حقوقی و روندهای بین الملی شوند.
سابقه تاریخی بحث شناسایی، مبنای آن به قطعنامه 181 بر میگردد که جامعه بین الملل در نوامبر 1947 تحت عنوان قطعنامه تقسیم تصویب کرد. در آن زمان فلسطینیها طرح دو دولت را نپذیرفتند در حالی که اسرائیلیها فورا پذیرفتند و اجرا کردند. در حال حاضر فلسطینیها خواهان آن هستند که آن را به شکلی اعاده کنند و به آن دوره بازگردند و آن را در سازمان ملل بپذیرند.
بر اساس توافقنامه اسلو در سال 1993،وقتی خودگردان شکل گرفت، مباحثی در توافقنامه اسلو دو طرف اسرائیلی و فلسطینی داشتند. محل این مذاکرات در اسلو بود هرچند در واشنگتن توافقنامه امضا شد ولی تحت عنوان توافقنامه اسلو شناخته میشود. ابتدا بحثی را در مورد عقب نشینی از غزه و اریحا داشتند. بعد قرار بر این شد که بعد از عقب نشینی یک دوره 5 ساله ای را تحت عنوان دوره انتقالی در نظر بگیرند. در این دوره انتقالی 5 ساله قرار بر این بود که به تدریج اسرائیلیها از کرانه باختری خارج شوند. مناطق را هم در این 5 سال به سه منطقه A،B، C تقسیم کردند که نوع مدیریت و کنترل دولت خودگردان و اسرائیلیها را مشخص میکرد. قرار بود پس از پایان این دوره 5 ساله مباحث مربوط به تشکیل دولت مستقل فلسطینی در آن زمان مطرح شود.
این بحث به دلیل این که مسئله 5 سال تمام نشد ناکام ماند و مسئله شناسایی ادامه پیدا کرد. این بحثها تا زمان بیل کلینتون ادامه داشت تا تواقنامه وایمریدر در سال 1999 شکل گرفت. بر اساس این توافقنامه مقرر شد که در 13 سپتامبر 2000 کشور مستقل فلسطینی اعلام شود. این موضوع در این توافقنامه آمده است.
اما مذاکراتی را در سال 2000 تحت عنوان کمپ دیوید 2 شاهد بودیم که تقریبا بقیه اعراب هم در کنار آمریکاییها حضور داشتند. این تواقنامه وایمردیدر به جایی رسید که تقریبا هیچ گونه توافقی از آن به دست نیامد. نتیجتا بحث مربوط به تشکیل دولت مستقل فلسطینی که قرار بود در سپتامبر 2000 بر اساس وایمدریدر اعلام شود به تعویق افتاد و عملا شارون در آن دوران سایر مناطق را هم اشغال کرد و طرح اسلو به جایی نرسید و به آن چیزی رسید که ما امروز شاهد آن هستیم.
مواضع فلسطینیها
چنانچه مید انیم در حال حاضردر فلسطین دو نوع حاکمیت وجود دارد: کرانه باختری تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان است و نوار غزه در اختیار حماس است. در ابتدای آغاز این بحث نوعی خوش بینی در مواضع حماس دیده میشد و تحلیلها هم حاکی از این بود که حماس طرح شناسایی حمایت خواهد کرد. اما به تدریج مواضع رسمیآنها تغییر کرد و در بیانیه ای که اعلام کردند رسما اعلام مخالفت کردند.
حماس معتقد است که محمود عباس دو شرط را گذاشته بود. این که یا اسرائیلیها شهرک سازی را متوقف کنند و پای میز مذاکره مباحث را حل کنند یا این که طرح شناسایی در سازمان ملل ارائه شود. چون اسرائیلیها حاضر به توقف شهرک سازی نشدند بنابراین طرح شناسایی مطرح شد. حماس معتقد است در هر دو صورت این موضوع به ضرر فلسطین است. یعنی چه در صورت مذاکره چون برگه ای در اختیار ندارد مجبور هستند امتیاز بدهند و به ضرر فلسطین ختم خواهد شد. در مورد مسئله شناسایی نیز معتقدند در نهایت به ضرر فلسطین خواهد بود. حماس در این زمینه دو دلیل مطرح میکند. یکی از این دلایل این است که آنها معتقدند با شناسایی رسمی سرزمین موجود دیگر هیچ فلسطینی نمی تواند بر مرزهای سال 1948 و فلسطین تاریخی ادعایی داشته باشد و برای همیشه ادعا بر سرزمینهای 1948 به پایان میرسد.
دلیل دوم آنها هم این است که با تشکیل دولت مستقل فلسطینی در واقع بحث مربوط به بازگشت آوارگان سال 1948 هم به پایان میرسد و هیچ پناهنده و آواره 1948 هیچ گونه حقی برای بازگشت نخواهند داشت. به این دلایل آنها معتقدند که طرح شناسایی طرح خطرناکی برای آینده فلسطین خواهد بود.
مواضع غرب
آمریکاییها هم رسما طی بیانیه ای اعلام کرده اند که اگر این مسئله در شورای امنیت مطرح شود آن را وتو خواهند کرد و اصرار دارند که این مسئله باید از طریق مذاکرات دو جانبه پیش روند و طرح یکجانبه جای بحث ندارد.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل هم از شناسایی فلسطین حمایت کرد و این مسئله را مطرح کرد که چرا پیش از این فلسطینیها این مسئله را مطرح نکرده اند و این طرح را درخواست نکرده اند.
در اتحادیه فرانسه در این مسئله کمیتحفظ دارد و معتقد است عضویت ناظر به عنوان یک طرح میانه میتواند کارآیی داشته باشد. کشورهای اسکاندیناوی نظیر سوئد از دیگران جلوتر هستند و پیش از این فلسطین را مورد شناسایی قرار داده اند و سطح روابط خود را ارتقاءداده اند و این موضوع را رسما اعلام کرده اند.
مواضع اعراب
اتحادیه عرب هم در ظاهر امر با یک بیانیه موافقت خود را اعلام کرده اند. اما در این ساختار شاید بتوان در سوریها، اردنیها و لبنانیها مواضع متفاوتی هم دید. مابقی کشورهای اتحادیه عرب به شدت از طرح عباس حمایت کرده اند.
سوریها از آنجا که مساله جولان خود را با مسئله فلسطین پیوند میداده اند و معتقدند که همه مشکلات با اسرائیل باید یکجا و در یک مجموعه حل شود بنابراین معتقدند اگر مسئله فلسطین بخواهد حل شود ممکن است بحث جولان فراموش شود و یا کمرنگ شود. بنابراین این ایده را دارند که اگر قرار است کاری انجام شود باید برای کل مسائل مربوط به اشغال مناطق مختلف عربی راه حل صورت گیرد. لبنانیها هم به تبع سوریه تا حدی نظر سوریها را دنبال می کنند و به بسته ای حل شدن این مشکلات اعتقاد دارند.
اردنیها به چند دلیل نگران بحث شناسایی فلسطین هستند:
1. بحث جغرافیایی: اداره مسجد الاقصی در اختیار دولت اردن است. هم اکنون هم که این منطقه تحت اشغال است کارمندان و مدیریت آن در دست دولت اردن است. با طرح تصویب شناسایی، اردن باید تمام این اختیارات را به دولت آینده فلسطین واگذار کند و عملا جایگاهی در مسائل نخواهد داشت.
2. منافع سیاسی: نگرانی دیگر اردنیها به مسائل سیاسی باز میگردد. آنها معتقدند فلسطینیها در حال حاضر نسبت به اردن وزن کمتری دارند و درواقع به اردنیها نیاز دارند و محمود عباس همواره مشورت اردنیها را دارد. در شرایطی که کشور مستقل فلسطین تشکیل شود فلسطین و اردن در معادلات سیاسی به یک چشم دیده خواهند شد و اردن وزنه بالاتر را از دست خواهد داد و از مرکزیت اردنیها کاسته خواهد شد.
3. دغدغه امنیتی: این مسئله که شاید برای اردنیها مهم تر باشد این است که اردنیها معتقدند بعد از تشکیل کشور مستقل فلسطینی بسیاری از آوارگان که بیشترین تعداد آنها در اردن هستند به کرانه باختری باز می گردند و این مساله می تواند برای اردن تهدید عملی برای آینده روابط این دو خواهد بود. با توجه به سوابق تاریخی و اختلافاتی که در این زمینه وجود دارد،این نگرانی وجود دارد. به هر حال اگر این آوارگان در اردن بمانند تهدید هستند،اگر بروند تهدید هستند. اگر دولت قوی فلسطینی تشکلی شود تهدید خواهد بود اگر فلسطینیها به نوعی در حکومت اردن مشارکت داشته باشند باز هم تهدید خواهند بود. این نگرانی امنیتی برای اردن قدیمیاست. بنابراین بحثهایی در مورد اردن وجود داشت که ممکن است نسبت به شناسایی تحفظ خواهند داشت. ولی صاحب عریقات اعلام کرد که در ملاقات با عبدالله دوم،او اطمینان خاطر داده است که هر تصمیمیکه اتحادیه عرب برای مسئله فلسطین اتخاذ کند اردن هم حمایت خواهد کرد.
موضع اسرائیل
اسرائیل از وضع کنونی نگران است. نگرانیهای اسراییل را به دو دسته بلند و کوتاه مدت میتوان تقسیم کرد. نگرانی کوتاه مدت اسرائیل به هیجانها و اغتشاشهای احتمالی داخل فلسطین که تحت عنوان پایکوبی و شادمانی و جشن انجام میشود مربوط است که نگران هستند که این می تواند به درگیری با شهرک نشینها و نیروهای نظامی مستقر در کرانه باختری و شکیل گیری انتفاضه ای دیگر منتهی شود که آنها نتوانند آن را کنترل کنند. در این مورد محمود عباس اعلام کرده است که اگر این موضوع تصویب شد،حتما نیروهای خودگردان حفاظت از این وضعیت را برعهده خواهند گرفت و اجازه نخواهند داد که مردم به شهرک نشینها نزدیک شوند و این شادمانیها تعرضی به مناطق اسرائیل وارد نکند.
در دراز مدت هم اسرائیلیها مباحث حقوقی را مطرح می کنند و بیم این را دارند که این شناسایی دست فلسطینیها ابزاری در دست فلسطینیها برای پیگیری حقوقشان شود.
موضع ایران
وزارت امور خارجه تا الان هنوز تصمیم خاصی برای حمایت از یا مخالفت با این طرح نگرفته است. اما رئیس جمهوری ایران در روز قدس، شناسایی فلسطین را گامی برای آزادی کل فلسطین خواندند. این موضع دوگانه ای است که هم شناسایی را به رسمیت میشناسد هم میتواند به این معنا باشد که ادامه پیدا کند برای آزادی کل فلسطین. البته بعد هم اشاره کردند که این اقدام حقوق کامل فلسطینیها را اخذ نخواهد کرد.
این موضع گیری واکنشهایی را از سوی تشکیلات خودگردان داشت و بیانیه ای در مقام پاسخ به اظهارات آقای احمدی نژاد صادر شد و ضمن محکومیت صحبتهای ایشان به عنوان یک موضع دوگانه اعلام کرده اند که این موضع تخریبی است و نه حمایتی.
بحثی که الان در وزارت خارجه و دستگاههای مربوط وجود دارد در مورد موضع ایران در مقابل این طرح است. به هر حال دو نگاه وجود دارد. گروهی معتقدند نباید شناسایی کرد و دیگران معتقدند در شرایط کنونی شناسایی مفید است.
گروهی معقتدند که ایران در روز رای گیری حاضر نشود. در مقابل عده ای معقتدند که عدم شرکت و حضور ایران در روز رای گیری تبعاتی را برای ایران در آینده به دنبال خواهد داشت و ایران در آینده متهم میشود که جلوی تشکیل دولت مستقل فلسطینی ایستاده است. آنها با این نگاه که ایران باید از برخورد احساسی با این موضوع حذر کند معتقدند که این مسئله کاملا شکلی است و تاثیر آنچنانی نخواهد داشت و با عدم شرکت در رای گیری ما فقط فضا را مهیا میکنیم که جهان عرب نسبت به مواضع ایران به خصوص در مورد فلسطین بدبین باشد و این موضوع نیز همانند موضوعات دیگر چون عراق،به محل اختلاف ایران و اعراب تبدیل شود.
این بحث مطرح است که ترکیه که در شرایط اخیر تقریبا در تمام محورهایی که ایران حضور داشت توانسته است جایگاه گسترده ای پیدا کند به شدت از این طرح حمایت میکند. بنابراین ترکیه در آینده فضای بازی را از ایران خواهد گرفت و با این وضعیت ما را بیشتر در زاویه قرار خواهد داد. بر اساس نظرسنجیهای انجام گرفته در غزه هم مردم موافق این شناسایی هستند و مخالفت ایران می تواند به ضررما تمام شود. بنابر این این نگاه میگوید ما باید به دنبال حفظ مقبولیت خود باشیم و دلیلی ندارد که در مقابل بقیه کشورهای عربی و جهان اسلام بایستیم و در جلسه رای گیری شرکت نکنیم.
سه دیدگاه:خوشبینی، بدبینی، توهم توطئه
به طور کلی در حال حاضر دو دیدگاه در مورد اصل این اقدام فلسطینیها وجود دارد. یک نگاه خوش بینانه است که در این نگاه فلسطینیها و به تبع آنها حامیان این طرح معتقدند که این فرصت را با توجه به شرایط اخیردر منطقه و بهار عرب بسیار طلایی و مهم می دانند و اعتقاد دارند که فلسطینیها باید از این شرایط بهره برداری کنند و میگویند در مباحث حقوقی فلسطینیها میتوانند پس از این موضوع مشکلات خود را از مراجع بین المللی دنبال کنند و دست اسرائیلیها در بسیاری از اقدامات یکجانبه که همواره علیه فلسطین انجام میداده است ببندند. بنابراین به مصلحت است که این اقدام صورت گیرد.
در مقابل این دیدگاه، دیدگاه بدبینانه ای وجود دارد که معقتد است این اتفاق تغییری در شرایط کنونی به وجود نخواهد آورد. آنها میگویند برفرض که این موضوع تصویب شود فلسطینیها عملا چیزی را به دست نمی آورند. آنها اشاره به این میکنند که جنوب لبنان سالها اشغال بود، جولان همچنان در اشغال است و اسرائیل حتی با وجود یک دولت رسمیدر سوریه همچنان به اشغال ادامه میدهند و حتی جولان را هم در سال 1999 به خاک خود ملزم کرده اند. بنابراین تشکیل دولت فلسطینی تاثیری در این امر نخواهد داشت. خصوصا این که معتقدند دولت بدون سلاحی که در آینده قرار است در آن منطقه شکل بگیرد و از حقوق کامل هم برخوردار نیست و نگاه آن هم مخالفت با مقاومتهای مردمیو مسلحانه خواهد بود عملا هیچ ابزاری در اختیار ندارد و مجددا مجبور است مذاکرات با اسرائیل و امتیاز دادن پشت سر هم را در دستور کار خود داشته باشد.
نگاه دیگر هم مبتنی بر توهم توطئه است و میگوید در چنین شرایطی که محمود عباس که حتی مجبور است در خانه خود بماند و قدرت خروج از رام الله ندارد و برای خروج از خیابان محل اقامت خود حتما باید مجوز طرف اسرائیلی را داشته باشد که بتواند از پستهای بازرسی بگذرد چگونه به یک باره هرچه آمریکاییها و قدرتهای منطقه ای و بین المللی از او میخواهند که این طرح را به تعویق بیندازد،او نمیپذیرد و معتقد است باید این موضوع را در صحن مجمع عمومیطرح کند. این نگاه بر این اساس است که اگر واقعا آمریکاییها نمیخواهند این وضعیت پیش رود ابزارهای زیادی داشته اند که اجازه ندهند که این طرح جلو برود. خصوصا کمک مالی 470 میلیون دلاری آنها میتواند موثر باشد و تهدید قطع این کمک کافی بود که محمود عباس تسلیم شود و طرح را ارائه ندهد. این نگاه این سوال را مطرح میکند که آیا پشت این مسئله بحث قهرمان سازی برای محمود عباس تا آخرین لحظات است؟خصوصا با وضعیتی که بعد از کنار رفتن حسنی مبارک و ضعف موضع محمود عباس در مقابل رقیب خود یعنی حماس ایجاد شده است،این نگاه بیشتر بر این مسئله تمرکز میکند که گروهی به دنبال زنده کردن و قدرت بخشیدن به عباس هستند. یا این که این مسئله را مطرح میکنند که آیا حمایت شدید بانکی مون و حمایت شدید آمریکاییها حساب شده نیست؟بنابراین این نگاه که مبتنی بر توهم توطئه است میگوید آیا این بحث میتواند به معنای پایان بحث 1948 برای همیشه باشد؟این نگاه به این مسئله با تردید نگاه میکند.
به هر حال امروز بسیاری بر این اعتقادند که چنانچه این طرح ارائه شود و شناسایی صورت بگیرد، شکل گیری دولت فلسطینی به معنای پایان اشغال و حل و فصل مشکلات موجود به خصوص در مورد مرزها و پایتختی بیت المقدس شرقی نخواهد بود و مشکلات همچنان بین دو طرف به قوت خود باقی خواهد ماند.
نظر شما :