انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مساله ایران
فشار جدید جمهوریخواهان در راه است
در واقع باید گفت که ایران از جمله موضوعاتی است که کاندیداهای حزب جمهوریخواه را به یکدیگر متصل کرده است و این بر خلاف دیگر مواردی است که شاید آنها دچار اختلاف نظر باشند.
در مورد ایران یک اتحاد جمعی وجود دارد. جمهوریخواهان در مجموع خواستار رویکرد قاطعتر در این زمینه هستند. در واقع باید گفت رویکرد تازه آنها از هر رویکرد قاطعی که تا کنون اوباما به کار گرفته است، تند تر خواهد بود. این در حالی است که خاطره جنگ عراق به تدریج از اذهان عمومی زدوده میشود و استراتژیستهای جمهوریخواه به این نتیجه رسیدهاند که افکار عمومی آمریکا به هوشمندی و خردمندی رای خواهند داد.
هرچند ایران جمهوریخواهان را به اتحاد واداشته است اما همچنان در بین دمکراتها اختلاف نظرهایی ایجاد میکند. همانگونه که در کتاب دیپلماسی ایرانی اوباما به آن اشاره شده است، استراتژی مذاکره با ایران به این دلیل عمری کوتاه داشت که مخالفتهایی از سوی کنگره در این زمینه به گوش رسید. مخالفتهایی از سوی کنگرهای با تعداد قابل توجهب از دمکراتهای دچار اختلاف نظر در مورد ایران که سرانجام تحریم را به جای مذاکره پیشنهاد کردند.
باید گفت بخشی از نگرانی های کنگره به اسرائیل مربوط میشود. بخشی دیگر نیز به آنچه مربوط میشود که برخی آن را نقض حقوق بشر در ایران میخوانند. به بیان بهتر پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2009 رویکرد کنگره آمریکا در مقابل ایران قاطعتر شد و به این ترتیب ماه عسل تصویر شده اوباما برای ایران ، دیری نپایید.
یکی دیگر از دلایل تبدیل شدن ایران به موضوعی پر اهمیت برای جمهوریخواهان این است که آنها بر این باورند که از این طریق میتوانند تصویری ضعیف از اوباما ارائه دهند. جمهوریخواهان با اشاره به اختلاف آشکار در موضع اوباما در خصوص مصر؛ تونس، لیبی و سوریه از سویی و از سویی دیگر ایران وی را متهم میکنند که در کنار مردم ایران قرار نگرفته است. حتی گروهی ادعا میکنند در صورتی که اوباما در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2009 ایران از مردم ایران حمایت میکرد، سرنوشتی مانند آنچه در جریان بهار عرب در کشورهای عربی اتفاق افتاد،در ایران روی می داد.
علاوه بر این جمهوریخواهان با اشاره به پیشرفتهای هستهای ایران، به محدودیتهای دیپلماسی اوباما اشاره کرده و تحریمهای اعمالی در این زمینه را ناکافی می دانند. به گمان آنها دیپلماسی شکست خورده و تحریم ها کافی نیستند و در چنین شرایطی تنها گزینه باقی مانده نوعی اقدام نظامی است. در حال حاضر دولت اوباما برای دنبال کردن این گزینه بسیار ضعیف است و این شعف نه تنها منافع آمریکا را مخدوش کرده بلکه امنیت اسرائیل را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به این ترتیب باید به مخالفت اسرائیل با دیپلماسی اوباما در قبال ایران نیز اشاره کرد.
وزیر امور خارجه اسرائیل 24 ساعت پس از اینکه اوباما در انتخابات ریاست جمهوری 2008 پیروز شد در نطقی رادیویی تاکید کرد در زمانهای زندگی میکنیم که گاهی دیالوگ به معنی ضعف است. وقتی از لیونی در مورد اینکه آیا موافق استراتژی اوباما برای مذاکره با ایران است به صراحت پاسخ داد: خیر. از آن پس اسرائیل کوشید تا کاخ سفید محدودیتها و ضربالاجلهایی برای به نتیجه رسیدن دیپلماسی با ایران در نظر بگیرد. همچنین تلآویو تاکید داشت که باید پیش از آغاز مذاکرات، تحریم ها اعمال شده باشند و به نوعی اهدافی غیر قابل دستیابی برای دیپلماسی تعیین کرد.
هرچند اکنون اوباما خط مشی نزدیک به اسرائیل اتخاذ کرده است اما همچنان گروهی بر سر این مساله با دولت نتانیاهو درگیر هستند و همین امر به سرد شدن روابط اسرائیل و آمریکا منجر شده که به نظر نمیرسد تا برگزاری انتخابات 2012 ، گرمای سابق را باز یابد. ریک پری،فرماندار تگزاس اخیرا در مقالهای که برای روزنامه اورشلیم پست نوشته با به انتقاد کشیدن استراتژی اوباما این نکته را خاطر نشان کرده که اوباما به دنبال کردن استراتژی مذاکره با کشورهایی نظیر ایران و سوریه و فاصله گرفتن از اسرائیل مرتکب اشتباه شده است.
این در حالی است که اوباما به جای دفاع از دیپلماسی خود و اشاره به این نکته که در زمان هیچ یک از روسای جمهوری دیگر آمریکا تا این اندازه امکان حل مساله هسته ای ایران وجود نداشته، راهی را دنبال میکند که به محدود شدن بیشتر دیپلماسی در قبال ایران میانجامد و به این ترتیب راه برای آنهایی که تشدید تحریمها را دنبال میکنند، هموار تر خواهد شد. این رویکرد اوباما به لحاظ تکنیکی صحیح به نظر میرسد ، چرا که موضع اعضای دائم شورای امنیت در قبال ایران را تقویت کرده و موجب میشود تا تهران نتواند از شکاف در شورای امنیت به نفع خود استفاده کند. باید گفت که تحریمها اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده و سرعت رشد برنامه های هستهای را نیز کاهش داده است اما در مجموع این تحریمها در تغییر رویه جمهوری اسلامی در موضوع هستهای موثر نبوده است. به این ترتیب جمهوریخواهان باز هم دیپلماسی و تحریمهای اوباما در مورد ایران را ناکارآمد توصیف کرده و سودای اقدام نظامی سر میدهند. اما در این صورت اوباما خود را بازنده معرفی خواهد کرد در صورتی که به لحاظ تکنیکی صحیح عمل کرده است. تجربه جنگ عراق تا حدودی زیادی با شرایط کنونی مواقع آمریکا در قبال ایران شباهت داشت. در اواخر دهه 1990 جمهوریخواهان کنگره تحریمها در قبال عراق را ناکارآمد خوانده و از بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت خواستند موضع تغییر رژیم در این کشور از طریق کمک مالی به گروههای مخالف را دنبال کند. تلاش کلینتون برای مقابله با این فشار تنها به وخامت بیشتر اوضاع و اقدام نظامی منجر شد. به همین دلیل اوباما باید به جای عقب نشینی از دستاوردهای خود پشتیبانی کرده و به دنبال تقویت دیپلماسی باشد. وی همچنین باید موضوع نقض حقوق بشر در ایران را مورد توجه قرار داده و تجربه جنگ عراق را برای اذهان عمومی آمریکا بازگو کند. در غیر این صورت بنا بر آنچه معاون وزیر امور خارجه اسرائیل به آن باور دارد، در جایی که دیپلماسی و تحریمهای اقتصادی شکست بخورد، همه میدانند که چه گزینه دیگری روی میز خواهد بود.
منبع: Salon
نظر شما :